حدیث میرامینی: نقش متفاوتی در سریال جدید مازیار میری دارم

گفتگو: عباسعلی اسکتی

سه کار تئاتر داشتم

سه کار تئاتر داشتم .اجرای نمایش «با جانی دپ در فتوشاپ » تقریبا مال چند سال پیش بود. فکر می کنم برای سال هشتاد و نه. بعد از آن من یک کار دیگر اجرا کردم به نام « در پروازهای خروجی بود که گم شد» که مدتی در ایران اجرا رفتیم و بعد هم به فستیوالی دعوت شدیم در نیویورک.  فستیوال « تایم اسکوار آرت سنتر نیویورک» و بعد از آن هم با آقای مهدی پاشایی « دور از دسترس اطفال نگهداری شود » را کار کردم. تعداد اجراهای کمی است به این خاطر که هم دوست داشتم گزیده کار کنم و هم محدودیت زمانی، به هر حال خیلی به شکلی کار نمی کنم که هم زمان سر دو باشم.

دلم برای تئاتر تنگ می شود

تئاتر را اصولا خیلی دوست دارم و دلم برای آن تنگ می شود و کارهایی هم که کرده ام خوشبختانه با استقبال خوبی روبرو شده که یا تمدید شده یا با پیشنهاد اجرا از سالن های دیگر روبرو بوده است. یعنی درست است که کم بوده ولی مدت زیادی درگیر آن بوده ام خصوصا تئاتر « در پروازهای خروجی بود که گم شد » که ایران اجرا رفتیم و بعد یک سال آن متن را به زبان انگلیسی تمرین کردیم، چون زیاد با زیرنویس موافق نبودیم و در نیویورک اجرا رفتیم، می دانم کم است ولی خیلی هم پیشنهادهای هوس برانگیزی نداشته ام، البته چند تا نمایش خیلی خوب بوده که از بدشانسی من سر کار بوده ام.

فقط دو فیلم من بیشتر دیده شد

فیلم های سینمایی من کمی نبوده. به هر حال تا یک حدی دست من بازیگر است و آن هم در مرحله پیش تولید و انتخاب، ولی چه اتفاقی بعد از اکران سر فیلم می آید که دیگر دیده نمی شود دست من واقعا کوتاه است. من سینمایی « شب حورا » را داشتم، « من و زیبا » را داشتم، « ورود آقایون ممنوع » بود، « این یک رویاست» را داشتم که در فستیوال نانت فرانسه جایزه گرفت و فوق العاده فیلم خوبی است و باز هم کار سینمایی دارم که هنوز اکران نشده و حالا « ورود آقایان ممنوع » و «آااادت نمی کنیم » دو فیلمی بوده که دیده شده است.

شرایط ورود به سینما سخت شده

من واقعا با این « لیبل گذاری » که می گویند بازیگر تلویزیون یا سینما مشکل دارم! به خاطر اینکه این مساله فقط در مساله ما خیلی بولد است و کلا ما عادت داریم به یک پچ پچه که خیلی در کشور ما مد است، یعنی یک آدمی بیاید نظری بدهد و سریع دیگران از آن نظر تابعیت می کنند. یک وقت من می گویم آقای شهاب حسینی هم کار اجرا می کند و هم کار تلویزیون و ببینید چه بازیگر قدری است. یا آقای بازغی و خیلی های دیگر ولی کافی است یک نفر بیاید بگوید بد است! به طور کلی مساله این است که اگر من در تلویزیون بازی می کنم چون نقش و پیشنهاد بهتری از تلویزیون به من می شود و اینکه حالا نمی خواهم جمله ام را اینطوری بگویم که قدر آدم را هر جایی بدانند همانجا می رود، شرایط ورود به سینما سخت شده، دغدغه من بازیگری است، آن را دوست دارم و انجام می دهم، چه تئاتر، چه تلویزیون و چه سینما.

تلویزیون تلاش می کند به روزهای خوش برگردد

سینما روند بهتر و خوبی را نسبت به قبل پیش گرفته، من همیشه گفته ام که سینمای هنر و تجربه یک اتفاق خوشایندی همیشه بوده است، تلویزیون خیلی دارد تلاش می کند که به روزهای خوش برگردد و من فکر می کنم اگر یک ارتباطی برقرار شود که از این طرف کیفیت کارها در تلویزیون بالا بیاید و آنطرف سخت گیری و ممیزی ها پایین تر بیاید اتفاق خوبی خواهد افتاد.

تلویزیون جایی شده که هر کسی کار می سازد

در تلویزیون ریزش کار خوب داشته ایم. عملا تلویزیون برای ما شده جایی که هر کسی بیاید کاری بسازد و خیلی کیفیت آن کار برایش مهم نباشد، حرف من هم همین است که از یک سمت فیلمنامه های بهتر و از سمت دیگر خواستار آزادی های بیشتر و ممیزی های کمتر هستیم. با این اعتدال برقرار کردن فکر می کنم اتفاق خوبی بیفتد.

چهره زیبا برای بازیگر تاثیرگذار است

داشتن چهره زیبا برای یک بازیگر واقعا تاثیر دارد. به خاطر اینکه ما خیلی بازیگرهای خوبی داریم که به خاطر نداشتن آن استاندارد، آن اتفاقی که باید و شاید برایشان نمی افتد، در همه جای دنیا یک « سوپراستار » قبل از هر چیز یک سری استاندارد دارد که صورت است، بدن است، بیان است و علاوه بر اینها روش بازیگری و فرم بازیگری و اینکه بازیگر خوبی باشد یا نه، همه اینها وقتی کنار هم جمع شود آن بازیگر قابلیت « سوپراستار » شدن را دارد.

چهره برای من مساله مهمی نیست!

من اصلا دلم نمی خواهد وارد این فضاها شوم و به این سوال جواب دهم که خودم را خوش چهره می دانم یا خیر. یا اصلا جوابی برای اینگونه سوالات داشته باشم. به خاطر اینکه ما همه بازیگر هستیم و کنار همدیگر. از انواع و اقسام مختلف، با جنس بازی های مختلف، با جهان بینی های مختلف و این برای من خیلی مساله مهمی نیست که حالا بخواهم راجع به چهره صحبت کنم، ما یک وسیله ای داریم در سینما به نام گریم که این باعث می شود «فیس» در بازیگری خیلی مهم نباشد.

چندان از شهرت خوشم نمی آید

من نمی توانم بگویم از شهرت بدم می آید، چون شغل من بازیگری است، ولی خیلی زیاد خوشم نمی آید خصوصا که این شهرت به واسطه مسائل خصوصی و به قول شما حاشیه باشد. ترجیح می دهم اگه قرار است مطرح شوم و سر زبان باشم فقط و فقط به واسطه کارم باشد، نه به واسطه زندگی خصوصی.

نظر مخاطب در فضای مجازی برایم مهم است

در هر دنیایی، مجازی باشد یا واقعی، من برای مخاطب کار می کنم. یک وقت هایی در حیطه ای نظر می دهند که آن به کار من مربوط نمی شود و می توانم بگویم روی کار من تاثیری ندارد اما جایی که به کار من مربوط شود را می خوانم. می بینم و به آن فکر می کنم. در مورد مسائل شخصی و خصوصی این من هستم و این طرز تفکر جهان بینی من!

میانه خوبی با کارهای طنز ندارم

بیشتر دوست دارم در نقش های خوب حضور پیدا کنم. خیلی میانه خوبی با کارهای طنز ندارم، نقش هایی که من را درگیر و مجبور کند به آن نقش فکر کنم بیشتر مرا جذب می کند

ازدواج برای من سخت نبود

ازدواج برای من اصلا سخت نبود و در راستای زندگی ام بود. من چون تجربه چنین چیزی را نداشته ام نمی توانم نظر بدهم. ازدواج من دقیقا اتفاقی بوده در زندگی من که در راستای روند زندگی ام اتفاق افتاده است. من سالها با همسرم آشنا بوده ام.

همسرم در کار طراحی و دیزاین است

من و همسرم تقریبا همکار هستیم. فیلم های بیشتری می بینیم. کتابهای بیشتری می خوانیم. در این حیطه ها گپ های بیشتری می زنیم. همسر من چون کار دیزاین و طراحی می کند و کار ایشان با چوب است من هم کنار ایشان دارم یک چیزهایی یاد می گیرم. از این جهت خیلی خوب است.

دوست صمیمی من در سینما «مهرانه مهین ترابی» ست

در سینما با همه دوست هستم. و سعی می کنم رفتارم با همه یکسان باشد. من یک عشق دارم در سینمای ایران که ایشان را خیلی دوست دارم: خانم مهرانه مهین ترابی.

به هدفم نرسیده ام

به چیزی که از خودم می خواستم تا به اینجا نرسیده ام. اگر من امروز به همه اهدافی که می خواستم رسیده باشم باز هم با توجه به روحیه ای که دارم قطعا اهداف بزرگرتری در پیش خواهم داشت. بنابراین من به آن جایگاهی که خواهم داشت نرسیده ام که بگویم من دیگر هیچ کاری ندارم و به همه چیزی که می خواستم رسیده ام.

با خیلی ها دوست دارم همبازی باشم

با خیلی ها دوست دارم همبازی باشم. پارتنرهای خیلی خوبی دارم ولی خیلی راجع به آن فکر نکرده ام که ای کاش با این همبازی شم یا با آن، روزی که می فهمم پارتنر من چه کسی است یا می شناسم یا اگر نشناسم که کمتر پیش آمده می روم و بیشتر راجع به ایشان می بینم و می خوانم که آن هم فقط به این خاطر است تا جنس بازی اش را بفهمم و آن مسئولیت های پارتنری خودم را بتوانم انجام دهم.

«لارس فون تریه» و «مریل استریپ» محبوب من هستند

بازیگران و کارگردان های خارجی زیادی محبوب من هستند. می توانم بگویم مگر می شود آدم هیچکاک نبیند؟ ولی می توانم بگویم کارگردان نامبروان من که جهانش را دوست دارم «لارس فون تریه» است و بازیگر هم شماره یک من خانم « مریل استریپ » است.

انتظار ناتمام ماندن سریال «عشق تعطیل نیست» را داشتم

بازی در سریال ناتمام «عشق تعطیل نیست» تجربه متفاوتی بود. پروژه به علت مشکلات مالی متوقف شد. من شخصا حدس می زدم که این پروژه خواهد خوابید.خیلی سوپررایز نشدم. پس چندان نتیجه منفی برای من نداشت که همه زندگیم روی هوا برود اما به هرحال به لحاظ اینکه آدم کاری را شروع می کند به امید اینکه یک کار خوب در پرونده و رزومه کاری اش اتفاق بیفتد، متاسفانه این اتفاق نمی افتد و طبیعتا خیلی خوشایند نیست.

خانه داری می کنم و از همسرم دیزاین یاد می گیرم

در کنار کار بازیگری، چیزی که برای خودم ارزشمند است می توانم بگویم که من یک زن خانه دار هم هستم و به غیر از آن گاهی کنار همسرم که کار چوب انجام می دهد، کار دیزاین و طراحی که نه اما کار برش چوب یا همان نجاری را سعی می کنم یاد بگیرم.

نقش متفاوتی در سریال جدید مازیار میری دارم

به تازگی قرارداد سریالی را با مازیار میری بسته ام و می توانم بگویم به زودی یک سریال کاملا متفاوت و نقشی متفاوت را خواهیم دید. می دانم که آبان ماه کلید می زنیم تا برویم برای ضبط. حدود شش ماه سر کار هستیم. خیلی فیلمنامه خوب و شیرینی دارد و از آن دسته کارهایی است که خواندن فیلمنامه آن برای من خیلی نوستالژی داشت.

بیشتر بخوانید :

بیوگرافی مجتبی رجبی شوهر حدیث میر امینی