موسیقیموسیقی ایران

انتقاد بهنود فدوی:اشکان خطیبی قراردادهای مالی را شخصی می بست

در این پست از مجله اینترنتی کولاک مطلبی در مورد

انتقاد بهنود فدوی:اشکان خطیبی قراردادهای مالی را شخصی می بست

ارائه شده است ، در صورتی که محتوای این پست مورد توجه تان واقع شده است، می توانید برای مشاهده مطالب بیشتر در این موضوع به دسته بندی

فرهنگی

مجله اینترنتی کولاک مراجعه کنید .

گفتگو: عباسعلی اسکتی

بهنود فدوی، متولد سال ۱۳۵۸ در تهران است. او از سیزده سالگی نوازندگی کردنگیتار الکتریک را شروع کرده و در گروه ها و آلبوم های زیادی به عنوان سولیست(تکنواز) فعالیت داشته است.کار تنظیم و آهنگسازی هم جزو تخصص های اوست. فدوی دو آلبوم شخصی با عنوان « آتش، آب، باد، خاک » و « بیرون از پنجره » با سبک الکترونیک اینسترومنت منتشر کرده است. همچنین رکورد آلبومی با ساختار موسیقی الکترونیک در گروهی به اسم «ترافیک» از دیگر کارهای اوست. با بهنود فدوی که در فکر تولید آلبومی شخصی و تلفیقی است در روزهای پایانی ماه مهر گفتگویی مفصل داشته ایم که با هم می خوانیم:

فعالیت من بین پاپ و راک است

بین سبک راک و پاپ تفاوت های خیلی زیادی وجود دارد، پاپ همانطور که از اسم آن بر می آید یعنی موزیک « پاپیولار » وعامه پسند اما « راک » حالا در ترجمه لفظی ممکن است آن چیزی نباشد که بیانگر سبک آن باشد که راک در واقع به سنگ گفته می شود ولی به معنی سخت بودن است، بین این دو سبک می تواند رابطه باشد که گاهی تبدیل می شود به «سافت راک » که مرزی بین موزیک پاپ و راک است.

موسیقی پاپ داخلی، تکراری و ملال آور شده است

سبک موسیقی پاپ فقط مربوط به این دهه نمی شود و شاید قبل از دهه پنجاه این طیف از موسیقی همینطور در یک سیری حرکت می کند، گاهی اوج داشته و گاهی فرود، چیزی که ما از پاپ داخلی می گوییم و این نوع پاپ که به وسیله یک سری صداهای تکراری و سمپل های تکراری عرضه می شود؛ بله! این ممکن است که برای مخاطب داخلی یکنواخت و فرسایشی شده باشد چون همه موسیقی ها شبیه همدیگر هستند و علت آن هم این است که همه تنظیم کننده ها از یک «فکت» استفاده می کنند، از یک ابزار و صدا و پکیج استفاده می کنند و همه شبیه همدیگر می شوند. وقتی دچار یکنواختی شد می رود به سمتی که برای مخاطب ملال آور شود، ولی جریان موسیقی پاپ این است که چون موسیقی پاپ مال ما نیست و ما پاپ داخلی داریم، موسیقی پاپ در واقع یک سبک موسیقی جهان شمول است که ریشه بین المللی دارد. این که به یکنواختی رسیده مربوط به این تیپ از موسیقی پاپ می شود که در ایران وجود دارد.

اشکان خطیبی قراردادهای مالی را شخصی می بست

دلیل اینکه من و فرشاد حسامی دیگر با اسم ترافیک و این گروه کار نمی کنیم این است که ما با اشکان خطیبی به مشکل مالی خوردیم، به خاطر اینکه اشکان خودش شخصا با تهیه کننده قرارداد می بست و کار گروهی یک جنبه هایی دارد مثل اینکه در هر زمینه ای از فعالیت کار گروهی باید سه نفر حضور داشته باشند ولی در مورد ترافیک این قضیه نبود و تمام جنبه های مالی و مدیریتی مربوط به اشکان می شد که این واقعا اشتباه بزرگی بود، حالا از حسن نیت ما استفاده کرده بود یا اینکه سیستم اینگونه بود که ما اطلاعی از تهیه کننده نداشته باشیم و مسائل مالی مختص خود اشکان می شد.

فعالیت «ترافیک» را متوقف کردیم چون قدرت دست اشکان بود

ما آنجا فقط تولید کننده بودیم و اشکان خواننده و تمام قدرت اجرایی گروه دست اشکان بود و این برای ما تداعی کننده یک گروه کامل نبود پس به خاطر همین ما تصمیم گرفتیم که فعالیت را متوقف کنیم و در حال حاضر گروهی به اسم ترافیک وجود ندارد و هر سواستفاده ای هم که بخواهد از اسم ترافیک شود تعرض است به حق و حقوق این گروه که استارت آن با من بود، هیچ گروهی به این اسم وجود ندارد!

خواننده شدن یک بازیگر فقط توهم است!

یک هنرپیشه که قصد خوانندگی دارد در قالب گروهی موفق می شود ولی اینکه بخواهد انفرادی فعالیت کند یا این توهم را داشته باشد که می تواند به عنوان خواننده تنها فعالیت کند، تجربه نشان داده که مردم هیچ موقع نمی توانند یک بازیگر را به عنوان خواننده قبول کنند. خیلی از بازیگران غربی بوده اند که نتوانسته اند موفقیتی در عرصه خوانندگی پیدا کنند. اگر مطالعه کنید کاملا به این موضوع پی می برید.

محسن چاوشی در ریل تکرار نمی افتد

ما خواننده های خوبی داریم مثل محسن چاوشی. من تجربه همکاری با محسن چاوشی را داشته ام، نه به دلیل اینکه مخاطب زیادی دارد، بلکه به خاطر اینکه محسن چاوشی آدم متفکری است. تنظیم کننده است، آهنگساز است و حتی تا حدودی می تواند میکس انجام دهد. همیشه به دنبال خلق است. مطالعه دارد و تلاش می کند. حتی این آدم می تواند فرم جدیدی از موسیقی پاپ را به وجود بیاورد. به خاطر اینکه در پی نوآوری در ریل تکرار نمی افتد. این قدرت را دارد که فرم جدیدی از موسیقی را از محسن چاوشی بشنویم.

بهنود فدوی و محسن چاوشی
بهنود فدوی و محسن چاوشی

کسی در گروه «ترافیک» بود که اطلاعی از موسیقی نداشت!

در مورد گروه «ترافیک» می توانست اتفاقات خوبی بیفتد ولی آدمی در آن بود که اطلاع چندانی از موسیقی ندارد و در خط بازیگری فعالیت می کند نمی تواند به تنهایی این نتیجه را به وجود بیاورد چون بیشتر وابسته به محیط اطراف است که بتواند آهنگی را بسازد و فعالیت کند.

موسیقی سنگینی روی شعر شاملو ساختم

موسیقی که منتشر کردم مربوط به علاقه شخصی خودم به احمد شاملو بود، یک فضای ذهنی بود که در غالب موسیقی در آوردم. گرچه فضای تاریک باید بیشتر فرمی داشته باشد تا مردم و مخاطب با آن ارتباط برقرار کند. یعنی خیلی باید پاپ باشد، شعر که ابعاد تاریکی دارد و به هر صورت احمد شاملو بیشتر منتقد بود بیشتر و اشعاری هم که می گفت حالت شادی در آن نبود و بیشتر به حزن آشنا بود و آن موسیقی هم که من ساختم از درد، بسیار سنگین و سیاه بود. ملودی طولانی مدت گیتار الکتریک و فضای راک آن و شعری که روی آن بود. می دانیم شعر احمد شاملو همیشه برای مخاطب سنگینی خودش را دارد و زیاد قابل هضم نیست و مخاطب با آن ارتباط زیادی نمی تواند برقرار کند پس وقتی در آینده تنوع شنیداری زیادتر شود و مردم بتوانند از موسیقی به عنوان یک ابزار درک استفاده کنند تا اینکه مثلا به عنوان یک وسیله برای طرب و شادی باشد، به خاطر همین یک پروژه شخصی بود که به اندازه ای مخاطب خودش را داشت.

شعرهای موسیقی پاپ با رانت و دوست بازی انتخاب می شوند!

وقتی که شاعرهای شما شاعرهای تکرای می شوند، قضیه مافیایی یا رانت پیدا می کند که مثلا یک عده خاص را می بینید که فقط با یک شاعر کار می کنند. ذهن یک شاعر چقدر می تواند در محورهای مختلف حرکت کند؟ هر چقدر شاعر خلاقی باشد اما یک محدوده و چهارچوبی را دارد و وقتی که رانت هفتاد درصد پروژه های پاپ مربوط به یک شاعر می شود به خاطر اینکه مثل همه چیز قضیه «دوست بازی» و رانت است، اشعار ما هم تکرای می شود و همان تکراری که از آن صحبت کردیم در شعر هم می آید. من به واسطه گروهی که کار می کردم و زمانی که با محسن بودم و هستم خیلی شاعر می شناسم. ما شاید شاعرهای خیلی قدرتمندی داریم که حتی نوآوری هم کرده اند اما شامل آن رانت نمی شوند و در بازار نیستند و وقتی که در بازار نباشند تنوع شعر پایین می آید و یکنواختی برای شعر پیدا می کند.

جای شعرهای عاشقانه تکراری باید به شعر اجتماعی پرداخت

یکی از مشکلاتی که داریم همین کپی کاری است، جریان مربوط به شعر و موسیقی این است که ما دچار یکنواختی شده ایم و این در شعر و هم موسیقی به خاطر رانت، کپی کاری و عدم استفاده از تنوع است، ترس از اینکه بخواهیم خلاقیتی به وجود بیاوریم، مثلا شعرهای ما و آنچه در بازار می بینیم بیشتر شعرهای عاشقانه و رمانتیک است، وقتی چیزی زیاد است مغز مخاطب می رود و در آن محور حرکت می کند ولی ما آمدیم ساختارشکنی کردیم و آمدیم یک مقدار وارد این محیط شدیم که شعر اجتماعی بگوییم، بعد چه اتفاقی افتاد؟ برای مخاطب در برخورد اول قابل هضم نبود، اولین چیزی که ما تجربه کردیم این بود که مخاطب قبول نکرد ولی همینطور که زمان می گذشت فیدبک های خیلی بلند مدتی می دیدیم که شعر چون اجتماعی است پس در برخورد اول پس زده می شود ولی به مراتب که زمان می گذرد، فرهنگ سازی می شود و مخاطب آن رو به افزایش می رود پس جا دارد که ما شعر اجتماعی هم بنویسیم.

به گروه «چارتار» و آرش فتحی افتخار می کنم

در مورد موسیقی امروز باید بگویم گروه های خیلی خوبی هستند که به آنها افتخار می کنم. آرش (فتحی) آهنگساز چارتار شاگرد من بوده و به او افتخار می کنم که با دوستانش چنین گروه موفقی را تشکیل داده اند، گروه های دیگری هم هستند که دارند این کار را می کنند و در تلفیق چون ذهن نوآور است در مقوله تنظیم و تا حدودی آن چیزایی که من راجع به آن صحبت کردم یک سری تکامل می خواهد که به آن نقطه برسد و پرفکت شود که هنوز پرفکت نیستیم ولی همین حدود هم جای شکر دارد.

آلبوم بعدی من در زمینه موسیقی تلفیقی است

گوشه ای از فعالیت من موسیقی پاپ است ولی دارم یک پروژه جدید کار می کنم در همان شاخه موسیقی تلفیقی، داریم جلو می رویم که من کامل آن را نمی خواهم توضیح بدهم تا به یک مرحله قبل از « فاینال » برسد، کار با کلام و سبک تلفیقی است. نوآوری دارد و تمام تجربیاتی که من در کارهای قبلی ام داشته ام را سعی کرده ام در این تجربه بیاورم. به نظر خود من که فضای خیلی متفاوتی خواهد داشت تا به مرحله خروجی برسد تا در یک آلبوم منتشر شود و زمانی که دوباره با هم صحبت کردیم توضیحات کامل را به شما می دهم.

این پست توسط بخش فرهنگی مجله کولاک گردآوری شده است , امیدواریم از مطالعه مطلب

انتقاد بهنود فدوی:اشکان خطیبی قراردادهای مالی را شخصی می بست

استفاده کافی برده باشید، از شما دعوت می شود از مطالب مرتبط با این پست دیدن فرمایید .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا