بیوگرافی و عکس های محمد افشانی خواننده آهنگ یه روز پاییزی

عکس محمد افشانی گیتاریست حامد همایون :

محمد افشانی ، نوازنده گیتاری که این روزها با گروه حامد همایون خوش درخشیده. وی با خوانندگانی نظیر بابک جهانبخش، علی عبدالمالکی، عمران طاهری و … همکاری داشته است.

بیوگرافی محمد افشانی گیتاریست حامد همایون :

آقای افشانی درباره خودتان توضیح دهید، از چه سالی و چگونه شروع به نوازندگی کردید؟

من از سال ۷۹ اولین گیتارم را خریداری و شروع به یادگیری کردم. اوایل که شروع کردم کلاسیک کار می کردم و در آموزشگاهی به نام سرای هنر در محله میدان هلال احمر نارمک آموزش دیدم، اولین معلمم نیز آقای بابک جلوه بود. بعد از آن کم کم از سبک پاپ و کارهای آرمیک خوشم آمد.

از چه زمانی وارد دنیای حرفه ای گیتار شدید؟

من از نوجوانی به شدت به گیتار علاقه مند بودم، با اینکه یک شاگرد خیلی درس خوان بودم و در المپیاد های ریاضی شرکت می کردم، روزی ۱۰ ساعت گیتار می زدم، اولین تجربه کاریم با گیتار از سال ۸۰ یا ۸۱ بود و بعد از آن با کارهای آرمیک آشنا شدم که خیلی استایل گیتار زدنش را دوست داشتم و با سیستم محدودی که داشتم آهنگ های او را ضبط میکردم و برایش می فرستادم، به صورت حرفه ای تر از سال ۸۵ با عنوان نوازنده مهمان گیتار وارد صداوسیما شدم و همچنین با گروه های شناخته شده و همچنین شاگردانم در سالن هایی مثل ایوان شمس، فرهنگسرا ارسباران و  … کنسرت می گذاشتم و از آن سال ها کم کم تجربه صحنه ای با خوانندگانی نظیر بابک جهانبخش، علی عبدالمالکی، عمران طاهری و … کسب کردم.

پس علاقه شدید باعث شد سمت این ساز بروید؟

بله، من یک خواهر دارم که چهار سال از من بزرگتر است و ایشان نیز هنرمند هستند، نقاشی می کنند و اکنون در یکی از دانشگاه های نیویورک مشغول به تدریس نقاشی هستند یک جورایی ایشان مشوق من بودند که سمت هنر و یاد گرفتن ساز بروم، همچنین یک دوستی داشتم که اولین بار گیتار زدن را نزد ایشان دیدم و مسخ موسیقی شدم و علاقه شدیدم در آن دوره باعث شد همه زندگیم را معطوف گیتار کنم.

با چه خواننده یا گروه هایی همکاری داشتید؟

سوال سختی است چون ممکن است حضور ذهن نداشته باشم و یک سری از اسامی از قلم بیفتد، من به عنوان نوازنده برای همکاری در قطعات آلبوم و قطعاتی که برای خواننده های مختلف در صداوسیما می زدم با خیلی ها همکاری داشتم از جمله آقای حامی، حمید خندان، سعید عرب، نیما مسیحا، قاسم افشار، حمید فولادی، حسام لرنژاد، عارف محمدی، مجتبی حسنعلی، دکتر محمد اصفهانی، امیر اکبری و خیلی از خوانندگان دیگر. من تقریبا ده سال با صداوسیما کار کردم و حدود ۳۰۰ قطعه برایشان نواختم و این قطعات برای حداقل ۴۰ خواننده مختلف بود البته بیشتر فعالیتم به نوازندگی در استودیو و تدریس کردن معطوف بود و تجربه کنسرت در کنار خوانندگانی مثل بابک جهانبخش، علی عبدالمالکی و … داشتم.

کار آهنگسازی یا تنظیم هم انجام دادید؟

بله، اتفاقا همین الان که دارم با شما صحبت می کنم درگیر کار جدیدم به نام یک روز پاییزی هستم که انشالله تا دو الی سه هفته دیگر این موزیک ویدئو از من منتشر می شود که آهنگسازی، تنظیم و نوازندگی این اثر از خودم است. کار تنظیم زیاد انجام دادم، البته تنظیم هایی که انجام می دهم در سبک و سیاق کاری خودم است، تقریبا سه سال پیش قطعه ای از یک آهنگساز ایتالیایی را برای گیتار تنظیم کردم و البته از استاد امیر فتحی هم کمک گرفتم(آقای امیر فتحی از دوستان خیلی خوب من هستند و واقعا بر گردن من حق استادی دارند) و روانه بازار کردم که استقبال بدی هم نشد، همچنین چندین کار تنظیم با آقای بهادر آذریان داشتم که یکی از آن ها به اسم حس زندگی منتشر شده و دو قطعه دیگر نیز آماده پخش می باشد، چند کار تنظیم برای خواننده های که زیاد اسمی نیستند نیز انجام دادم.

بعضی از نوازندگان قطعاتی با صدای خودشان منتشر می کنند، آیا احتمالِ  اینکه در آینده قطعه ای با صدای شما بشنویم وجود دارد؟

بعید می دانم، من ترجیح می دهم اگر هم قرار است قطعه ای از من منتشر شود حول نوازندگی، آهنگسازی و تنظیم بچرخد و اصلا هیچ وقت به خوانندگی فکر نکردم و دوست ندارم وارد مارکت آن شوم.

همکاری شما با حامد همایون چطور شکل گرفت؟

من با آقای سامان امامی سالها است که دوست هستم و ایشان یکی از دوست های خوب من در زمینه موسیقی هستند و در گروه های مختلف با هم همکاری داشتیم، شروع همکاری من با حامد همایون از آبان ماه پارسال به واسطه آقای امامی بود و اولین همکاری ما هم در قطعه مجنون که به نظر من بهترین آهنگ و جزو کارهای خیلی خوب حامد است(نه به خاطر اینکه خودم گیتارش را زدم) بود و بعد از آن هم چیزی حدود ۲۵۰ کنسرت.

فعالیت و کار با این گروه تا امروز برای شما چطور بوده است؟

کار با این گروه برای من تا به امروز تجربه فوق العاده بوده، من بعد  از اینکه هفت، هشت ماه از فعالیت هایمان گذشت و رسیدیم به اول محرم، یک پستی در صفحه اینستاگرامم گذاشتم مبنی بر اینکه هشت ماه گذشت، هشت ماهی که واسه من سخت ترین و شیرین ترین لحظات زندگی ام بود و هیچ توصیفی بهتر از این نمی توانم بکنم، تمام لحظاتش برایم شیرین و همراه با اتفاقاتی بود که سالها دوست داشتم برایم بیوفتد، هر موزیسینی دوست دارد این اتفاقات را ببیند و جاهای مختلف کنسرت برگزار کند.

از همکاری ام با ترانه شرقی برایتان می گویم، من با شرکت های مختلف همکاری داشتم اما می توانم بگویم با اختلاف زیاد موسسه ترانه شرقی و شخص آقای محسن رجب پور از هر نظر بهترین هستند، من آقای رجب پور رو خیلی دوست دارم، ایشان فوق العاده خوش قلب، فوق العاده انسان دوست و فوق العاده در کارشان موفق هستند، ایشان الگوی بنده بوده و سعی کردم خیلی چیزا از ایشون یاد بگیرم.

بهترین اجرایی که تا به امروز داشتید با این گروه، در کدام شهر یا حتی کشور بوده؟

این هم سوال سختیه، چون بین این تعداد اجرایی که داشتیم خیلی انگشت شمار اجراهایی بودند که آن هم سر یک آهنگ باب میل مان نبود اما همه کنسرت هایمان خوب بود و اینکه هرجا چه داخل ایران و چه خارج از ایران رفتیم استقبال مخاطبان بی نظیر بود که همان جو داخل سالن باعث می شود کنسرت ناخودآگاه خوب اجرا شود. از نظر شخصی خودم بهترین سالن اجرا کنسرت، سالن میلاد نمایشگاه است و بهترین سانس اجرایمان در این سالن سانس دوم کنسرت سیزدهم تیرماه امسال بود البته حامد و بقیه هم با من موافق بودند چون همه چیز در بالاترین حالت انرژیش بود.

نظرتان راجع به وضعیت فعلی موسیقی در ایران چیست؟

من بنابر شرایط کاریم موسیقی های جدید را پیگیر هستم، ولی مورد علاقم نیست و بیشتر موسیقی های قدیمی گوش می دهم و خیلی کم کارهای جدید را گوش می دهم و اینکه خب سلیقه ها و نظر مردم نیز عوض شده، ناخودآگاه هنرمندان مجبورند برای دیده شدن به سمت نظر مردم بروند، من خودم را در حدی نمیدانم که بخواهم نظر دهم که خوب یا بد است، از نظر من خوب و بدی وجود ندارد هرچیزی که هست سلیقه است ولی خب سلیقه من نیست.

بهترین نوازنده گیتار از نظر شما؟

این سوال سختی هست، چون من خودم خیلی گیتاریست هایی هستند که همیشه برایم الگو بودند، یک دوره ای شاید هفت،هشت سال پیش بدون شک این سوال را با آرمیک جواب می دادم و البته هنوزم در سبک پاپ بهترین است و ساز زدنش را دوست دارم ولی خب الان اون الگو و قهرمان برای من به ویسنته آمیگو(Vicente amigo) تبدیل شده که فضای کارهایش را بسیار دوست دارم.

سقف آرزوهای محمد افشانی؟

ایده من برای زندگی الان یک شعر مولانا است که می گوید: دنیا همه هیچ و کار دنیا هم هیچ، ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ، دانی که پس از عمر چه ماند باقی، مهر است محبت است و باقی همه هیچ.

شاید سقف آرزوهایم الان این باشد که تا آنجایی که می توانم از خصلت های بدم کم کنم، رو به انسان شدن پیش بروم تا آنجایی که می توانم سعی کنم به قول معروف انسان باشم و انسان تر.

صحبت پایانی؟

من در زندگیم هرچه بدست آوردم لطف خدا بوده و واقعا الان می توانم بگویم خدایا شکرت بابت همه نعمت هایی که بهم دادی، و تشکر کنم از لطف و محبت و مهربانی مخاطبان عزیزی که در این چند وقت خیلی ما را حمایت کردند و به من خیلی لطف داشتند، یک اتفاق تلخی برایم افتاد در کنسرت ساری، بین ۲ سانس خواهرم زنگ زد و گفت عموت فوت کرده، خب من عموم را خیلی دوست داشتم و خیلی هم ناراحت شدم اما موقع رفتن به صحنه با خودم گفتم مردمی که الان آمدن و پول بلیت کنسرت دادن می خواهند ساعاتی شاد باشند تو اگه بخوای با ناراحتی روی صحنه بروی پول حرام می بری در زندگیت، تمام تلاشمو کردم آن شب پرانرژی باشم و لبخند از رو لبم نرود، حس عجیبی بود.

از مادرم تشکر می کنم، من از ۹ سالگیم پدرم فوت کرد و مادرم مثل یک کوه پشت من و خواهر و  برادر ها بود و ما را در شرایط سختی بزرگ کرد و به لطف خدا همه ما تقریبا در کارهایمان موفق شدیم،دست مادرم را می بوسم البته الان کمی مریض احوال هستند که از مردم می خواهم برایش دعا کنند که انشالله رفع کسالت شود و سایش بالا سرم باشد.

من مسیر زندگیم، کاری که می کردم و جهان بینی که داشتم شاید ۱۸۰ درجه آن طرف تر بود و یک آدم دیگه ای بودم، از یه زمانی تقریبا ۶ سال پیش، من نزد دکتر مشاوری رفتم که اسمشان را اجازه ندارم بگویم ایشان به من خیلی کمک کردند یک تشکر ویژه از ایشان می کنم چون همیشه حواسشان به من هست.

از شما هم بابت این مصاحبه ممنونم.