اخبار داغ

سرنوشت تلخ و عاقبت شوم عشق خیابانی

در این پست از مجله اینترنتی کولاک مطلبی در مورد

سرنوشت تلخ و عاقبت شوم عشق خیابانی

ارائه شده است ، در صورتی که محتوای این پست مورد توجه تان واقع شده است، می توانید برای مشاهده مطالب بیشتر در این موضوع به دسته بندی

اخبار حوادث

مجله اینترنتی کولاک مراجعه کنید .

ماجرای عاشقی من به ۸ سال قبل بازمی گردد. آن زمان، دانشجوی فوق لیسانس در رشته روانشناسی بودم و همواره عواقب آشنایی های خیابانی را برای دیگران گوشزد می کردم تا به خاطر این گونه ازدواج ها زندگی شان در مسیر نابودی قرار نگیرد.

م

ع

عاقبت عشق خیابانی

آن قدر به دانسته های تخصصی خودم مغرور بودم که حتی فکر افتادن در چاله عشق خیابانی به ذهنم خطور نمی کرد. تا این که در سال آخر تحصیلات تکمیلی، «مهناز» در مسیر زندگی ام قرار گرفت. این آشنایی خیابانی طی یک هفته به آنجا رسید که دیوانه وار عاشق او شدم و زندگی را بدون او بی معنی می دانستم. این در حالی بود که «مهناز» از نظر فرهنگی و نوع پوشش کاملا با خانواده ما تضاد داشت. آن قدر شیفته او شده بودم که نه تنها به این گونه اختلافات اساسی، اهمیتی نمی دادم بلکه وقتی فهمیدم او مطلقه است و گاهی سیگار می کشد، باز هم چشمانم را بستم و بی تفاوت از کنار این موضوعات گذشتم. به اندازه ای از نظر فرهنگی و اجتماعی با یکدیگر فاصله داشتیم که من جرأت نمی کردم او را به پدر و مادرم معرفی کنم. بنابراین به انواع ترفندها و حیله ها متوسل شدم و از «مهناز» خواستم مدتی به خاطر من حجاب کامل خودش را رعایت کند و آن طور که پدر و مادرم دوست دارند در برابر آن ها ظاهر شود. با این وجود وقتی از پدر و مادرم خواستم او را خواستگاری کنند آن ها پس از چند روز تحقیق درباره مهناز به شدت با این ازدواج مخالفت کردند اما من نمی توانستم نظر آن ها را بپذیرم به همین خاطر برای اولین بار و در حالی که عشق خیابانی چشمانم را کور کرده بود مقابلشان ایستادم تا سرانجام پدرم با چشمانی اشکبار و در حالی که می گفت نمی توانم پسرم را نفرین کنم مرا از خانه بیرون کرد. آن روزها نمی دانستم شکستن دل پدر و مادر چه عاقبتی دارد و این گونه با «مهناز» در حالی ازدواج کردم. اما آرام آرام «مهناز» سر ناسازگاری گذاشت. زمانی که تولد یک سالگی پسرم را جشن گرفتیم فهمیدم «مهناز» با مرد دیگری آشنا شده است و قصد دارد از من طلاق بگیرد. «مهناز» از من تمکین نمی کرد. او مهریه اش را به اجرا گذاشت، وسایل منزل را با خود برد و مرا به روز سیاه نشاند…

این پست توسط بخش اخبار حوادث مجله کولاک گردآوری شده است , امیدواریم از مطالعه مطلب

سرنوشت تلخ و عاقبت شوم عشق خیابانی

استفاده کافی برده باشید، از شما دعوت می شود از مطالب مرتبط با این پست دیدن فرمایید .

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا