اخبار داغ

شوهرم با خواهرم رابطه پنهانی برقرار کرده است برای طلاق ترس دارم

مجله اینترنتی کولاک: زن جوانی به تازگی متوجه ارتباط  پنهانی همسر خود با خواهرش شده است و تصمیم به جدایی گرفته است در ادامه سوال کاربر و پاسخ مشاور را می خوانید.

 

 

سؤال کاربر

من حدود ۶ ماه پیش متوجه شدم شوهرم با خواهرم ٢ سال ارتباط داشتن که درموود جزئیاتش چیز زیادی نمی دونم .خواهرم که متأهل هست انکار کرد ولی شوهرم گفت با هم رابطه احساسی داشتیم.
من * سالمه و ۵ سال عروسی کردم و ٢ سالم عقد بودم تو دوران عقد بخاطر دلایلی از جمله اخلاق، بدبینی،رفیق بازیای شبانه و دخالتای خانوادش میخواستم جدا شم که نتونستم و تنها دلیلم این بود که پسر سالم و چشم پاکیه ولی بعد از عروسی این بار سومه که خیانت میکنه اونم با خواهرم ، فکر میک ردم زمان همه چیو درست میکنه ولی روز به روز افسرده تر می شم و همیشه تو فکر طلاقم ولی فکر می کنم اگه طلاق بگیرم خیلی بیشتر آسیب می بینم.

من چند جلسه با روانشناس صحبت کردم با شوهرمم صحبت کردن نظرشون بر این بود ۶-١٢ ماه بمونم اگه نتونستم فراموش کنم طلاق بگرم
من فکر می کنم کاری که شوهرم کرده قابل توجیه نیست و دیگه نمیشه ادامه داد به هیچ عنوان ولی بازم جدایی خیلی سخته…..

پاسخ مشاور۱

حرف هاتون رو خوندم و متوجه شدم که در دوران عقد متوجه خصوصیاتی از همسراتون شدین که ایشون رو مناسب یک رابطه نمی کردند اما گویا به خاطر ترس از جدا شدن به رابطه ادامه دادین و الان هم این ترس از جدایی هست که باعث شده توی یک رابطه ناکارآمد بمونین. و سوال اینه که از چه مسئله ای می ترسین؟

به عبارت دیگه اون چیزی که از بودن در این رابطه بدتر هست چیه برای روان شما در درجه اول؟ در درجه دوم معنای اون برای روان شما چیه؟ و سوم اینکه آیا نمی تونید برای بعد از جدایی طوری جلو برید که از پسش بر بیایین؟ من فکر می کنم نکته ای که شما باید بهش دقت کنید اینه که علی رغم اینکه خودتون می دونید این رابطه کارآمد نیست و باید ازش بیایین بیرون نمی تونید و به نظر میرسه که انگار به صورت ناخودآگاه و بدون اینکه بدونید البته، بهش نیاز دارید.

این نیاز رو باید ابتدا پیدا کنید و بتونید طور دیگری بهش جواب بدین تا دیگه احتیاجی به روابط ناکارآمد نداشته باشید. در مورد نکته ایی که بهتون گفتن باید بگم که اینکه فراموش کنید راه حل درستی نیست مثل این می مونه که دستتون زخم باشه بعد بهتون بگن فراموش کن تا خوب بشه. ممکنه نتونید به تنهایی اون نیازی که من گفتم رو پیدا کنید، در این صورت توصیه می کنم به یک روانکاو مراجعه کنید تا کمک اتون کنه، میتونید از مشاورای سایت ما که روانکاو هم هستن کمک بگیرید.

 

پاسخ مشاور۲

با سلام و احترام خدمت شما دوست عزیز

از شرایط پیش آمده برای شما متاسفم و مشخص است که روزهای سختی رو می گذرانید اما دوام و قوام ازدواج به مقدار زیادی به تعهد و پایبندی دو طرف نسبت به زندگی مشترکشان دارد. در صورتی که پایه های زندگی مشترک توسط خیانت و عدم تعهد و پایبندی سست و لرزان شود به سختی می توان انتظار داشت که این رابطه ادامه داشته باشد و زندگی مشترک پابرجا باشد.

همسر شما در طول زندگی مشترکتان چندین بار مرتکب خیانت شده و در آخرین بار هم با خواهر شما ارتباط غیرمجازی داشته که شما از ابعاد دقیق این ارتباط آگاه نیستید که این خود ضربه روحی بزرگی به شما وارد کرده است با این شرایط قطعا برای شما سخت خواهد بود که باز هم به ایشان اعتماد بکنید و بتوانید در کنار ایشان با آرامش زندگی کنید.

جدایی و طلاق هم قطعا برای شما سخت خواهد بود و مشکلاتی را برای شما ایجاد خواهد کرد اما باید به یک تصمیم مهم و سخت در زندگیتان برسید ، که آیا می توانید عوارض و مشکلات طلاق را بپذیرید اما در عوض به آرامش برسید و دغدغه خیانت و کجروی همسرتان را نداشته باشید و یا همسرتان را ببخشید و به زندگی مشترکتان ادامه بدهید و انتظار داشته باشید که گذر زمان به شما آرامش بدهد و این مسایل را فراموش کنید که این خود خطر افسردگی و مشکلات روحی و یا مشکلات دیگر را می تواند در پی داشته باشد.

بنابراین اتخاذ هر کدام از این تصمیمات ، بسته به روحیات و شرایط شما دارد. پس بهتر است با آرامش و به دور از احساسات و با توکل به خدای متعال تصمیم نهایی خود را سبک و سنگین نمایید و بهترین تصمیم که می تواند با شرایط روحی و زندگی شما سازگاری بیشتری داشته باشد و مزایای بیشتر و عوارض منفی کمتری داشته باشد اتخاذ نمایید. پیروز و سرفراز باشید.

پاسخ مشاور۳

سلام
من متأسفم شما تو این وضعیت قرار گرفتید؛ خیانت به تنهایی خیلی سخته چه برسه به اینکه با یکی از نزدیکان آدم اتفاق بیوفته و آدم احساس کنه نه تنها از شریک عاطفیش که در مورد شما از خواهرش هم زخم خورده. ولی این زندگی شماست عزیز و در نهایت خودتون باید براش تصمیم بگیرید. زمان دادن هم باید مشروط باشه وگرنه شما دو بار قبلی زمان دادید و این مشکل درست نشده. اگه همسرتون خودش میومد به این رابطه اعتراف می‌کرد و شما متوجه نمی‌شدید، اگه ابراز ندامت می‌کرد و سعی در جبران به شکل مراجعه به روانشناس داشت و اگه رابطه کوتاه بود، من توصیه می‌کردم که زمان بدید. ولی هیچ کدوم از این اتفاق‌ها نیوفتاده و به نظر میاد تنها دلیل شما برای موندن تو این رابطه نه پشیمونی و اصرار همسرتون به جبران، بلکه همونطور که خودتون گفتید ترستون از جداییه. توصیه می‌کنم در مورد این موضوع با مشاور صحبت کنید و کمک بگیرید تا بتونید تصمیم درست رو برای خودتون بگیرید./ مشاور۲۴

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا