خلاصه داستان قسمت ۲۹ سریال ترکی بچه | سریال بچه قسمت Cocuk قسمت ۲۹

خلاصه داستان قسمت ۲۹ سریال ترکی بچه همچنین سریال بچه قسمت Cocuk قسمت ۲۹ به همراه اطلاعات تکمیلی و جزئیات داستانی سریال ترکی بچه در اینجا. سریال بچه یکی از سریال های پرطرفدار در ترکیه است. ژانر اصلی آن درام و اجتماعی است. در این مجموعه چهار رابطه مادر فرزندی وجود دارد و بسیار زیاد عواطف مادری را نشان می دهد. سریال ترکی بچه Cocuk در سال ۲۰۱۹ تولید شده و پخش آن از اواخر این سال در ترکیه آغاز شده است. این سریال از شبکه استار ترکیه پخش می شده است.

آسیه، مراد را دلداری میدهد و از او میخواهد که امشب را فراموش کند و به زندگی عادی خود فکر کند. هنگام در آوردن کت مراد، موبایل یاووز که در جیب مراد بوده، گوشه تخت پرت می شود و آنها متوجه نمی شوند. حسن به خانه خودش برمیگردد و آکچا نیز پیش او می رود. حسن خیلی ناراحت است و آکچا سعی دارد او را آرام کند. صبح، دوستان دیگر حسن در تعمیرگاه دنبال یاووز می‌گردند. آنها هرچه با گوشی یاووز تماس می‌گیرند کسی پاسخ نمیدهد. عایشه برای مرتب کردن اتاق آسیه به آنجا می رود که متوجه زنگ خوردن گوشی لای تخت شده و آن را برمیدارد، اما گوشی خاموش می شود. عایشه با تصور اینکه مراد یک گوشی مخفی دیگری دارد، پیش او رفته و با او بحث میکند.

.

مراد که حواسش به گوشی یاووز نبوده، بی اهمیت به حرفهای عایشه از خانه بیرون می رود. عایشه به دنبال شارژر میگردد تا گوشی را روشن کند. علی کمال دم خانه امینه می رود تا با آکچا صحبت کرده و او را از حرف زدن با حسن منصرف کند. آکچا خانه نیست و امینه، آدرس خانه حسن را به او میدهد. مراد برای دیدن حسن به تعمیرگاه می رود. او دوستان حسن را میبیند که آنها نیز با عصبانیت سمت مراد می آیند تا مانند یاووز، با او دعوا کنند.مراد مضطرب شده و سریع از تعمیرگاه بیرون می آید. علی کمال دم خانه حسن می رود. همزمان، دوست حسن با او تماس میگیرد و حسن که مشغول صحبت است، آکچا در را باز میکند. علی کمال از آکچا میخواهد که فعلا به حسن چیزی نگوید تا با گذشت زمان او از حسن برای نگهداری افه مطمئن شود و آن وقت ماجرا را به حسن بگویند.

.

آکچا راضی شده و داخل می آید. او به حسن چیزی نمی‌گوید. دوست حسن، سراغ یاووز را از حسن میگیرد و میگوید که از دیروز خبری از او نیست. او خبر آمدن مراد را نیز میدهد. حسن از در خانه بیرون می آید و همان لحظه مراد را در حال دویدن میبیند. مراد میگوید که برای دیدن او آمده بود و بخاطر حمله کردن افرادش از آنجا فرار کرده است. عایشه دوستش را به خانه دعوت میکند تا از طریق شارژر او، گوشی را روشن کند. او و دوستش در حال صحبت هستند و عایشه از دوستی و رابطه اش با مراد برای او تعریف میکند. شعله از پشت در، حرفهای عایشه را می شنود و از این خرابکاری جدید خوشحال می شود. وکیل علی کمال به او میگوید که در صورت درخواست حضانت حسن و آکچا، احتمال برنده شدن آنها زیاد است، زیرا آنها والدین واقعی افه هستند.

.

علی کمال بخاطر سابقه دار بودن حسن، به این فکر میکند که اگر با دردسر جدید حسن به زندان بیفتد، دیگر حضانت به او تعلق نمیگیرد. دوستان حسن، از طریق لوکیشن گوشی یاووز متوجه می شوند که گوشی در خانه آسیه است و به سمت آنجا حرکت می‌کنند. حسن نیز به خانه آسیه می رود. او از آسیه میپرسد که چه اتفاقی باعث شد تا او مجبور شود که ماجرای حسن را به بچه هایش بگوید.

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بچه Cocuk + جزئیات تمام قسمت ها