سریالسریال‌ایرانی

خلاصه داستان قسمت آخر سریال بچه مهندس ۲

مجله اینترنتی کولاک : داستان سریال بچه مهندس در تاریخ معاصر و در سه فاز کودکی، نوجوانی و جوانی پسری به اسم ”’جواد جوادی”’ مطرح می‌شود و زندگی پسری را تصویر می‌کند که در کودکی رها شده و در پرورشگاه بزرگ می شود و …

قسمت آخر بچه مهندس

داستان سریال بچه مهندس در سه فاز کودکی، نوجوانی و جوانی شخصیت اصلی داستان روایت می شود.

قصه این سریال از اواخر جنگ شروع می شود و در سه مقطع زمانی مختلف داستان روایت می شود. شروع این قصه از سال ۱۳۶۴ و در دوران جنگ است که در فازهای بعدی و دوران حال به پایان می رسد.

 

زنی هراسان و با حالی پریشان کودک خود را با اصرار و التماس زیاد به پرورشگاه می‌سپارد و ادعا می کند اگر بچه را نپذیرند پدرش او را خواهد کشت. در پرورشگاه نام بچه را جواد جوادی می‌گذارند و او با بچه های دیگر در خانواده بزرگ پرورشگاه کم کم بزرگ می‌شود.

صدیقه (ساناز سعیدی) همسر قدرت کم کم به او علاقمند شده و رابطه عاطفی میان او و جواد برقرار می‌شود. مدیر پرورشگاه خانم جاهد (بهناز جعفری) شخصی بسیار سخت گیر و خشن است که روشهای تربیتی او موجب ناراحتی بچه‌ها و کارکنان مرکز می‌گردد. از طرف دیگر سروکله پدر جواد که چهره وحشتناکی دارد و به صورت زخمی معروف است پیدا می‌شود و با ایجاد وحشت و نگرانی در پرورشگاه، منشا اتفاقاتی در سریال می‌شود.

بچه مهندس

 

جواد به کارهای فنی علاقه دارد و استعداد عجیبی در ساختن وسایل با استفاده از مواد بی‌مصرف و دور انداخته شده دارد و به همین دلیل بچه مهندس نامیده می‌شود. جواد دوست صمیمی با نام رسول دارد که در خوشی‌ها و لحظات سخت با اوست. جواد به یکی از دختران پرورشگاه بنام مژگان علاقمند می شود و این علاقه یکی از محورهای داستان می گردد. و آن را به سرپرستی خانم آقای عباسی می‌سپارند و جواد سعی می‌کند تا به او برسد واو را برگرداند. سپس صدیقه ( مادر جواد جوادی) می‌میرد و مدیر پرورشگاه خانم جاهد به دلیلی از پرورشگاه میرود و آقای لاهوتی(سیاوش چراغی پور) جانشین او میشود و به دلیل بزرگ شدن بچه ها دختر ها و کارمندان زن را از هم جدا می‌کنند و…

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا