کتاب پیش رو آخرین رمان اورهان پاموک است که پنج سال از زندگی اش را وقف نگارش آن کرده است، داستان در مورد شیوع بیماری طاعون در یک جزیره عثمانی است، این جزیره که مینگر نام دارد، خیالی است اما اتفاقاتی که در آن رخ می دهند بیشباهت به وقایع جهان امروز ما نیستند، راوی داستان، زنی است به نام مینا مینگرلی.
در مقدمه کتاب مینا مینگرلی مختصرا خودش را معرفی می کند و توضیح می دهد که ابتدا تصمیم داشت نامه های سومین دختر مراد پنجم، پاکیزه سلطان، را بررسی کند و پس از نگارش مقدمه ای برای آنها، چاپشان کند اما بعد، تصمیم گرفت متن نامهها را در قالب رمانی تاریخی منتشر کند. برای پربارتر شدن رمان تاریخیاش، تاریخ حوادث سالهایی که رمان در آن روایت میشود را نیز وارد آن کرده و بدین شکل به قول خودش هم رمانی تاریخی نوشته و هم تاریخی را در قالب رمان روایت کرده است. مینا مینگرلی شخصیتی خیالی است که تاریخ یک جزیرۀ خیالی را روایت میکند، اورهان پاموک استادانه یک جزیره را با جزئیاتش طراحی کرده و برای شخصیتها و رخدادهایش تاریخ ساخته است. این تاریخ روایتگر همه گیری طاعون در سال ۱۹۰۱ و واکنش افراد جامعه در مواجهه با آن است؛ اما وقایع و پیشامدهایی بسیار مشابه با دنیای امروز دارد. گویی از جهان امروز آنچه را که فلاکت به بار میآورد و آنچه را که مایۀ دلخوشی است به همراه شخصیتهای گوناگون در یک جزیره دور هم گرد آورده است. در کنار خیالی بودن شخصیتهای رمان، به برخی از شخصیتهای تاریخی حقیقی نیز پرداخته است. همچنین به برخی از رخدادهای تاریخی واقعی آن دوران در کشورها و شهرهای دیگر اشاره کرده است؛ تا حدی که باور می کنیم چنین جزیرهای و چنین مردمانی وجود دارند.
اورهان پاموک در مصاحبههایش که همزمان با چاپ کتابش در ترکیه بود، گفته است چهل سال ذهنش درگیر نگارش این رمان بود و از پنج سال پیش دست به نوشتن آن برده است و از همزمانی نگارش رمان با پیدایش پاندمی کرونا در جهان متحیر شده و حتی مدتی دچار افسردگی شده است.
هنگامی که کتاب به دستم رسید، متوجه شدم ترجمۀ آن مسئولیتی بسیار سنگین بر دوش من گذاشته است. زیرا برای ترجمۀ رمانی که از طاعون سال ۱۹۰۱ حرف میزند و اتفاقات تاریخی امپراتوری رو به زوال عثمانی را روایت میکند، دقتی دوچندان بایسته بود. بنابراین چندین ماه از زندگیام را وقف ترجمه کردم. بسیاری از وقایع کتاب و واکنش شخصیتهای آن در مقابله با طاعون بسیار شبیه زندگی روزمرۀ ما در دوران کروناست و بارها هنگام ترجمه با خودم میگفتم چقدر شبیه ایران، چقدر شبیه جهان!
بیشک شبهای طاعون یکی از شاهکارهای اورهان پاموک است و از آن دسته کتابهایی است که حتما باید خوانده شوند هم به خاطر قلم استادانۀ اورهان پاموک و هم از آن جهت که ما را وادار به اندیشیدن می کند؛ هنگام رویارویی با حوادث مشابه اگر جای هرکدام از شخصیتهای اصلی یا فرعی رمان بودیم چه می کردیم؟ آیا در دنیای امروز میتوانیم برای سرزمینمان کاری بکنیم؟ این پرسشها و چالشهای بسیار دیگر هنگام خواندن شبهای طاعون، لذت خوانش آن را چند برابر میکند.
این کتاب بعد از دو کتاب «آخرین جزیره» و «آدم، گربه، مرگ» با ترجمه من و از سوی نشر نگاه به چاپ رسیده است.
ایلناز حقوقی
مترجم
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |