بیوگرافی کیانا یار احمدی و نیلوفر فرهمند دختران مکانیک در کنار فرهاد مجیدی + آدرس تعمیرگاه
بیوگرافی کیانا یار احمدی و نیلوفر فرهمند دختران مکانیک در کنار فرهاد مجیدی به همراه آدرس تعمیرگاه و مصاحبه با دو دختر تعمیرکار همچنین عکس در این مطلب. بیشتر از یک سال است که کیانا و نیلوفر در گاراژی در محله شهر زیبا واقع در غرب تهران مشغول تعمیر اتومبیل هستند. بسیاری از کسانی که به این تعمیرگاه مراجعه می کنند به وجود این دو دختر عادت کرده اند.
این دو که قبل از این با هم دوست بودند مدتی پیش بنا به علاقه خود و با مشورت خانواده شان برای اینکه بتواند مهارت یک مکانیک را کسب کنند به تعمیرگاهی در تهران مراجعه و مشغول به یادگیری این حرفه شدهاند.
کیانا یار احمدی با کارشناسی حقوق و نیلوفر فرهمند با کارشناسی گرافیک که هر دو ۲۹ ساله هستند مدت ۵ ماهی است که بر حسب علاقه به یادگیری مکانیکی ماشینهای سواری مشغول هستند.
این دو که قبل از این با هم دوست بودند مدتی پیش بنا به علاقه خود و با مشورت خانواده شان برای اینکه بتواند مهارت یک مکانیک را کسب کنند به تعمیرگاهی در تهران مراجعه و مشغول به یادگیری این حرفه شدهاند.
هر دو بر این باروند که میتوانند پس از کسب آموزش لازم تجربه خود را به دیگر زنان نیز انتقال دهند. علی هامونی صاحب مغازه مکانیکی و هادی، همکارشان معتقد هستند که آن دو استعداد خوبی دارند و حتی روزهای تعطیل را نیز برای یادگیری به سر کار میآیند.
هر دو از کودکی عاشق ماشین و موتور بودند اما هیچ وقت فکرش را نمیکردند بتوانند در این حیطه وارد شوند چون همیشه این ذهنیت را داشتند که این کار، یک کار مردانه است و ممکن است با مخالفتهایی مواجه شوند. تا اینکه خیلی اتفاقی با یکی از دوستان خانوادگیشان که ۱۵سال مکانیک بود، مشورت کردند و موافقت و پذیرش علی آقای هامونی، صاحب مغازه باعث شد این دو نفر وارد محیط تعمیرگاه شوند.
کیانا یار احمدی میگوید:«پیدا کردن تعمیرگاهی که مورد اطمینان باشد سخت است. اگر سخت نبود من زودتر از اینها سراغ این کار رفته بودم اما چون ایشان آشنا بود،خانوادهمان به راحتی و بدون هیچگونه مخالفتی با تصمیم ما موافقت کردند و ما تحقیقات تئوریمان را در خانه انجام میدادیم و مطالعه میکردیم و در تعمیرگاه کارها را به صورت عملی انجام میدادیم.»
خودم را تا ۳، ۴ سال آینده شاگرد میدانم
کیانا و نیلوفر هر روز از ساعت ۱۱ صبح تا ۸ شب حتی روزهای تعطیلشان را در تعمیرگاه میگذرانند. هیچ حقوق و دستمزدی دریافت نمیکنند و فقط طبق گفتههای خودشان برخی مشتریها وقتی به آنجا میآیند به صورت خودجوش به آنها انعام میدهند. از کیانا میپرسم فکر میکنی چند سال باید آموزش ببینید که به یک اوستا کار تبدیل شوید و او میگوید:« تعمیرگاه شبیه یک اقیانوس است. تقریبا همانند علم پزشکی یا همان علم حقوق. چون زمان باعث میشود که روز به روز با پیشرفت تکنولوژی ماشینها آپدیت شوند و معلومات و دانش ما هم باید آپدیت شود.
راستش را بخواهید به نظر من این کار انتها ندارد. دراصل در این کار پیشرفت وجود دارد که من این پیشرفت را حداقل تا سه، چهار سال آینده میبینم و در این مدت خودم را شاگرد میدانم.» او همچنین میخواهد این کار را به صورت آکادمیک هم پیش ببرد، در دانشگاه مکانیک بخواند و در آینده بستری را برای آموزش زنان علاقهمند به این کار فراهم کند.
مکانیکی را یک کار مردانه نمیدانیم
واکنشها هم مثبت است اما کیانا آن روزهای اول از ترس نگاه بد مردم وقتی مشتری به تعمیرگاه میآمده در قسمت پشتی گاراژ مخفی میشده وکمکم وقتی با واکنشهای مثبت مردم از هر قشر، فرهنگ و سن مواجه شده راحتتر به میدان کار آمده و ثابت کرده که این کارشان در حد شواف نیست بلکه فقط علاقه و عشق است که باعث شده این دو دختر در سرما و گرما سر این کار حاضر باشند.
کیانا درباره میزان علاقهاش به این کار میگوید:«کنجکاوی و علاقهام نسبت به ماشینها باعث میشد یکی از تفریحاتم این باشد که روزهای تعطیل سراغ بازدید از ماشینهای دو دیفرانسیل و آفرودی بروم یا اینکه همیشه خیلی از کارهای ماشینهای دوستانم را من انجام میدادم. مثلا آنها را تعمیرگاه میبردم و این فرصت که به محیط تعمیرگاه وارد شوم را از دست نمیدادم.» این دختران با دستهای سیاه اما لاک زده به این کار مشغولند و معتقدند این کار، کاری مردانه نیست و صرفا عرف جامعه باعث شده زنان در این قبیل کارها دیده نشوند. آنها میگویند:«ظرافت زنانه و قدرت مردانه در کنار هم است که باعث میشود یک کار به نحو احسن انجام شود.»
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |