خلاصه داستان قسمت ۱۸ سریال ترکی دکتر خوب | سریال دکتر خوب قسمت ۱۸

داستان کامل قسمت ۱۸ سریال ترکی دکتر خوب به همراه خلاصه ای از جزئیات و ماجرای خواندنی سریال ترکی Mucize Doktor در قسمت ۱۸ را اینجا بخوانید. سریال ترکی دکتر خوب محصول سال ۲۰۱۹ کشور ترکیه به کارگردانی یوسف پیرهاسان می باشد که از شبکه فاکس تی وی ترکیه پخش شده است. کارگردانان این سریال Yusuf Pirhasan  و Aytac Cicek هستند. سریال دکتر معجزه در ژانری درام و پزشکی به تهیه کنندگی فاروک بیهان است.

تانژو از دمیر و نازلی میخواهد که از حسین آزمایشات لازم را بگیرند. دمیر و نازلی متوجه می شوند که علاوه بر کیست‌های شکم حسین، یک تومور نیز در مغز او وجود دارد که باید هرچه زودتر جراحی شود. آنها به تانژو خبر می دهند تا فرمان هرچه سریع تر برای انجام جراحی به بیمارستان بیاید. علی پیش کرم می رود تا گچ دست او را باز کند. او نمی‌تواند جلوی خودش را بگیرد و به کرم میگوید که او سرطان دارد. کرم میگوید که خودش در جریان است و از رفتار خانواده اش با او فهمیده است و میداند که به زودی می‌میرد. علی عصبی شدن و بیرون می آید و چاقوی پلاستیکی را در دستش میگیرد تا آرام شود. او سپس به اتاق دکترها می رود و تمام کتابهای درسی را روی میز می‌گذارد و شروع به خواندن میکند تا شاید راه حلی برای بیماری کرم پیدا کند و او را به جای احمد، نجات دهد. دمیر و نازلی به فرمان دسترسی ندارند و به تانژو میگویند. تانژو میگوید که فرمان برای کنفرانس به آنکارا رفته و با آنجا تماس بگیرند. وقتی گولین با آنکارا تماس میگیرد، متوجه می شود که فرمان اصلا در این کنفرانس شرکت و نام نویسی نکرده است. تانژو و کیویلجیم متوجه می شوند و کیویلجیم سریع پیش بلیز می رود و با طعنه و کنایه به او میگوید که فرمان دروغ گفته و به آنکارا نرفته و بلیز نیز با اینکه عشق اوست، از دوست پسرش خبر ندارد. تانژو پیش عادل می رود و موضوع را میگوید و با نشان دادن عکسهای حسین، از عادل میخواهد که عمل او را انجام دهد. علی بعد از مطالعه، به اتاق کرم می رود اما میبیند که او نیست.

او در راهرو کرم را کنار پنجره پیدا میکند. کرم با نا امیدی و ناراحتی با او درد دل کرده و می‌گوید که میخواهد زودتر بمیرد تا مادرش کنار از او خاطره داشته باشد و اذیتی نشود. علی میگوید که بعد از رفتن او تا ابد فراموش نخواهد شد و مادرش همیشه به او فکر خواهد کرد. کرم او را بغل میکند و علی بر خلاف همیشه که از لمس دیگران دوری میکند، غافلگیر شده و به یاد احمد، او را بغل میکند. کمی بعد علی به سرعت به اتاق دکترها برمیگرده و باز هم شروع به مطالعه میکند تا هر طور شده کرم را نجات دهد. او ناگهان با آنالیز چند مورد، فکری به ذهنش رسیده و خوشحال می شود. دمیر و اچلیا بخاطر گونش، تصمیم میگیرند به تماشایی تمرین او بروند تا گولین نیز بیاید. گونش از این قضیه خوشحال شده و از آنها تشکر میکند. صبح روز بعد، دکترها در مورد دروغ فرمان و نرفتن به آنکارا صحبت میکنند. کمی بعد فرمان به بیمارستان می آید. علی سریع پیش او رفته و بی مقدمه در مورد شرایط کرم میگوید و می‌گوید که احتمال دارد کرم فقط کمبود مغز استخوان داشته باشد و سرطان نداشته باشد. فرمان میگوید که این احتمال خیلی کم است و او نباید خانواده کرم را امیدوار کند و بی اجازه او نباید تست بگیرد.

بلیز با دیدن فرمان او را به اتاقش صدا زده و به خاطر دروغ او با او دعوا میکند. فرمان میگوید که بخاطر کار خصوصی به جایی رفته بود و دلیلی برای توضیح ندارد. علی پیش عادل رفته و موضوع کرم را میگوید. عادل به او میگوید که پنهانی از کرم تست بگیرد و به کسی نیز چیزی در مورد حدسش نگوید و بهانه دیگری بیاورد. علی به اتاق کرم رفته و میخواهد از او نمونه مغز استخوان بگیرد. همان لحظه خانواده او داخل آمده و علی بر خلاف توافق با عادل، حقیقت را میگوید. خانواده کرم عصبانی شده و با او بخاطر اینکه موضوع سرطان را به کرم گفته، دعوا می‌کنند. همان لحظه حال کرم بد شده و سریع او را به اتاق عمل می برند. فرمان و دستیاران به اتاق عمل می روند و فرمان بخاطر کار علی، او را راه نمی‌دهد. علی به پشت بام می رود و نازلی بعد عمل پیش او رفته و سعی دارد به علی نزدیک شود اما علی که عصبی است او را از خود دور می کند. نازلی پیش عادل می رود و از او بابت رفتار علی کمک میخواهد. عادل در مورد شباهت کرم به برادر علی میگوید.