سریالسریال خارجی

خلاصه داستان قسمت ۲۰۴ سریال ترکی سیب ممنوعه | داستان سیب ممنوعه قسمت ۲۰۴

خلاصه داستان قسمت ۲۰۴ سریال ترکی سیب ممنوعه به همراه جزئیات و داستان کامل در این مطلب yasak elma مجموعه پرطرفدار درام و عاشقانه ترکیه ای ست که بازیگران اصلی آن عبارتند از: شوال سام در نقش اندر آرگون، تالات بولوت در نقش هالیت آرگون، اونور تونا در نقش علیهان، ادا اجه در نقش ییلدیز، سودا ارگنچی در نقش زینب. این مجموعه به کارگردانی نسلیحان ایسیلیورت و نویسندگی ملیس سیوئلک و زینپ سویا ساخته شده است. سریال سیب ممنوعه توسط شرکت تولید MED YAPIM تولید شده است.

داستان قسمت ۲۰۴ سریال ترکی سیب ممنوعه
داستان قسمت ۲۰۴ سریال ترکی سیب ممنوعه

توی خونه هالیت، بچه ها همچنان منتظر توضیحی از هالیت هستند، اما اون بچه ها را توجیه نمیکنه و فقط‌ میگه که ییلدیز اشتباه میکنه. ییلدیز از آیسل میخواهد که تمامی وسایلش را برای او به خانه امیر بفرسته، زیرا او دیگر هرگز برنمی‌گرده. حتی آیسل نیز از نبودن ییلدیز در آن خانه، کلافه و ناراحته. هالیت به خانه امیر میره تا با ییلدیز صحبت کنه‌. ان میگه که قصد کمک به لیلی را داشته و چیزی بین آنها نیست، اما ییلدیز میگه که اون را به خوبی می شناسه و حرفهاش هیچ فایده ای نداره و او آخرین شانس خودش را نیز از دست داده.

هالیت عصبی شده و میره. اندر و کایا به استانبول برگشته و مستقیم به شرکت میرن. در واقع کایا در شرکت کار داره و اندر به خاطر اینکه وضعیت شاهیکا را چک کنه، به شرکت میره. هالیت به شرکت پیش نادر میره و با عصبانیت بخاطر اینکه او، رابطه هالیت و لیلی را پیش ییلدیز لو داده با او دعوا میکنه. نادر میگه که اون چنین کاری نکرده، اما هالیت میگهرکه جز او کسی از این رابطه خبر نداشته. همان لحظه اندر وارد اتاق شده و با کنایه به هالیت در مورد رابطه اش با لیلی به او طعنه می زنه.

هالیت از اینکه او نیز در جریان بوده متعحب میشه. اندر به هالیت میگه که همه چیز زیر سر شاهیکا بوده و او نیز از رفتارهای شاهیکا متوجه این قضیه شده و او دوباره طعمه نقشه های شاهیکا شده. هالیت با عصبانیت از اتاق بیرون میاد. او سراغ شاهیکا رفته و با او سر همین قضیه بحث میکنه و میگه که او باعث شده تا اندر و نادر ماجرا را بفهمند و قضیه به گوش ییلدیز برسه. شاهیکا کنجکاو واکنش ییلدیزه اما هالیت به او چیزی نمیگه. شاهیکا سپس پیش اندر میرهرو اندر پیروزمندانه به اون میگه که فریب نقشه اش برای فاروک را نخورده بود.

شاهیکا سعی داره از اندر در مورد واکنش ییلدیز حرف بکشه، اما اندر نیز به عمد به او چیزی نمیگه تا شاهیکا نیز خبر ها را به لیلی نرسونه. شاهیکا نیز پیش کایا میره و از او حرف میکشه و متوجه میشه که ییلدیز در حال طلاق گرفتنه. او از اینکه کایا میخواهد وکیل ییلدیز باشهرحرصش میگیره. اما کایا از او میخواهد که دخالت نکنه. اندر پیش ییلدیز میره و ییلدیز متوجه میشه که او و نادر نیز از ماجرا خبر داشته اند.‌ ییلدیز از اینکه اندر حقیقت را به او نگفته بود ناراحت میشه، اما اندر میگه که وقتی او را از زندگی اش راضی دیده، از گفتن منصرف شده. سپس ییلدیز میگه که تصمیم داره هر طور شده آبروی هالیت و لیلی را ببره و آنها را رسوا کنه و دنبال نقشه ای میگرده‌.

اندر به او پیشنهاد میده که با خبرنگار مصاحبه کنه تا اخبار این اتفاق همه جا پخش بشه. ییلدیز از این ایده استقبال میکنه. شاهیکا پیش لیلی رفته و خبرهای تازه را به او میده. او به لیلی پیشنهاد میدهد که فردا به بهانه استعفا به شرکت بیاید تا هالیت یاد او بیفته و بخواهد به اون نزدیک بشه. شب در خانه، بچه ها از اینکه هالیت چیزی در مورد رفتن ییلدیز به آنها توضیح نمیده عصبی میشن.

اریم با هالیت دعوای شدید می کنه و هالیت به سمت اریم حمله میکنه تا اون را بزنه. دخترها جلوی اون را میگیرن و اریم با عصبانیت میگه که دیگه اونجا نمیمونه. هالیت نیز میگه که حق نداره از خونه بره. دختر ها نیز از برخوردهای هالیت ناراحت میشن و به اتاقشون میرن. هالیت به تنهایی نشسته و با حرص شام می خوره. صبح، اریم چمدانش را جمع کرده و به خانه کایا میره

 



⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکیه ای ، سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکی جدید و سریال های در حال پخش ترکیه مراجعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا