سریالسریال خارجی

خلاصه داستان قسمت ۴۹ سریال ترکی گودال | سریال گودال قسمت ۴۹ + عکس

داستان کامل قسمت ۴۹ سریال ترکی گودال Çukur به همراه جزئیات و خلاصه داستان سریال ترکی چوکور (گودال)  قسمت ۴۹ را در این مطلب بخوانید. ساخت سریال گودال از سال ۲۰۱۷ آغاز شده است. این سریال در ۳ فصل پخش می شود. بر طبق آنچه برخی از رسانه های هنری ترکیه منتشر کرده اند. سریال گودال محصول Ay Yapim است که از شبکه شو تی وی و شبکه ماه تی وی به زبان فارسی پخش می شود. این سریال محصول سال ۲۰۱۷ کشور ترکیه است و در ژانر درام و اکشن ساخته شده است. از بازیگران شاخص این سریال می توان به آرای بولوت اینملی اشاره کرد که قبلا در سریال روزی روزگاری، نفوذی و حریم سلطان ایفای نقش کرده است.

قسمت ۴۹ سریال ترکی گودال
قسمت ۴۹ سریال ترکی گودال

یاماچ بعد از فهمیدن این که وارتلو همان برادرش است کلی فکر متناقص دور سرش می چرخد. او در گوشه ای از شهر با صدای بلند و از ته دل فریاد می زند. بعد هم پیش سنا می رود تا آرام بگیرد. سعادت بعد از خودکشی ناموفقی که داشت در خانه اش زیر دوش حمام با صدای بلند گریه می کند و مکه و موحی الدین را برای این که دوباره کار احمقانه ای نکند پیش او فرستاده اند. پاشا خیلی ناراحت در میخانه نشسته است و حرفی نمی زند. متین هم کنار او و حواسش به او است. ادریس پیش پاشا می رود و حرفش را اینگونه شروع می کند: «داداشت رو دوس داری متین؟ » میتن می گوید: «مگه میشه داداش رو دوست نداش بابا؟ » ادریس ادامه می دهد: «درسته. بعضی وقتا آدمو عصبانی میکنه… چیزی ازت مخفی میکنه؟ » میتن جواب می دهد: «بله ولی زیاد نمی تونه. »

ادریس در حالی که چشم از پاشا برنمی دارد حرف او را تایید می کند. متین کمی سردرگم شده و از ادریس می خواهد که اجازه بده تا او برود. ادریس همچنان به پاشا خیره مانده است. سپس با صدای بلند می گوید: «من به تو داداش میگم. چطور نونستی؟؟! چرا این بچه رو سی سال از من مخفی کردی؟ » پاشا می گوید: «من برم؟ چون چیزی نمیگم.. سعی کردم رو طناب راه برم.. سی ساله که فکر کردم ردم شدم. » ادریس عصبانی شده و یقه پاشا را می گیرد و می گوید: «با پسرم چیکار کردی پاشا؟ » پاشا می گوید: «کاری نکردم. فرستادمش رفت.. نمیدونم کجا. مجازاتم هرچی باشه راضیم. » ادریس به او می گوید: «۲۴ساعت بهت مهلت میدم برای از اینجا. اون خالکوبی رو هم پاک میکنی. تو دیگه آدم گودال نیستی! » پاشا به زور بغضش را فرو میخورد. عمو همراه زن و بچه قاسم در خانه است که کسی از لای در گاز اشک آوری داخل می اندازد زن و بچه قاسم را با خود می برد.

بایکال برای این که حال وارتلو را بگیرد و سر از کار او در بیاورد این کار را کرده است. ناظم به سراغ نوره می آید تا از او سوالاتی بپرسد و در نهایت متوجه قضیه وارتلو و قاسم می شود. یاماچ سراغ عمو که تازه از بیهوشی درآمده می رود و متوجه دزدیده شدن نوره و پسرش هاکان می شود. عمو که سردرگم شده می گوید: «آخه کی ممکنه اینجارو پیدا کرده باشه! اینجا از خونه های امن مونه. » یاماچ زیرلب می گوید که حدس می زند که کار چه کسی باشد. مدد و جلاسون نگران وارتلو هستند که هنوز هم خبری از او نشده است. ناگهان جلاسون صدایی می شنود و می بیند که عده ای به انها حمله کرده اند و همه نگهبان های خانه را با خود می برند. عایشه برای ندرت چای می برد و کمی از این طرف و آن طرف با او حرف می زند و در نهایت بدون مقدمه به او می گوید: «من تصمیم گرفتم از سلیم طلاق بگیرم. »

ندرت جا می خورد و عایشه ادامه می دهد: «من مردی که دوستم داشته باشه رو می خوام. من یه مرد میخوام که به خاطر زن بودنم دوستم داشته باشه… » و زیر گریه می زند. سلیم به خانه جلال سر می زند تا ببیند که ردی از خود به جا گذاشته است یا نه که برادر او از راه می رسد و انها کمی با هم درگیر می شوند. سلیم فورا خودش را جای دوست جلال جا می زند و انها کمی با هم حرف می زنند و سلیم در مورد کار و بار او سوال می پرسد و جمیل می گوید که دنبال کار است. سلیم به او می گوید که به عنوان بادیگارد برایش کار کند.


همچنین بخوانید:

داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی گودال + معرفی بازیگران و نقش ها

 


⇐ برای خواندن موارد به روز شده بیشتر به لینک برچسب های سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکیه ای ، سریال های در حال پخش ترکیه و سریال ترکی جدید مراجعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا