گفتگو

داود سهامی شاعر و خوشنویس در گفتگو با کولاک مگ: شعر مذهبی دوره ای خاص دارد

داود سهامی، متولد دوم اردیبهشت سال هزارو سیصد و پنجاه و سه تهران، شاعر و خوشنویس، فارغ التحصیل جغرافیا ، کارشناس خرید و فروش سنگهای قیمتی، از سال هزارو سیصد و هفتاد و دو شروع به نوشتن کرد است، مجرد است و آرمانشهر او این است که تمام وقت در اختیار هنر باشد، با داود سهامی به بهانه تولدش در اردیبهشت و این ایام گفتگویی کوتاه داشته ایم که با هم می خوانیم.

گفتگو: رضا پورزارعی

*آقای سهامی شعرهای مذهبی و اعتقادی ما امروز چقدر باورپذیر هستند؟

به نظر من تنها شعرهایی که از باور مطلق سروده شوند باورپذیر خواهد بود، یک عقیده خاص فقط برای همان عقیده می‌تواند شعر دلنشین بگوید.

*بازار این نوع شعرها فقط در ایام محرم و رمضان داغ می شود یا در بقیه روزهای سال هم مردم با آن خو می گیرند؟

شعر مذهبی دوره ای خاص دارد و در تمام ادیان در مراسمی ویژه کاربردی است، اما شعر اعتقادی متفاوت است، مثلا خدا باوری برای معتقدین به وجود خدا در هر حالتی هر شعری از خدا شنیدنی و خواندنی است، باور مثل عشق می ماند، عاشق معشوق را هر وقت ببیند، بشنود، لمس کند و…. خوشحال می شود، روحش تازه می شود، زخمهایش التیام می گیرد، بعضی باورها در اکثر مذاهب و عربها مشترک است، مثل وجود خدا، پس اینجاست که بعضی شعرها فرامرزی و بین المللی می شود.

*چه ویژگی هایی در یک شعر اعتقادی باید وجود داشته باشد تا به باورپذیری برسد؟

ابتدا اعتقاد خود شاعر، اگر شاعری عاشق نباشد نمی‌تواند از عشق بسراید، به قول شاعر حال مجنون را فقط دیوانه می‌داند و بس، پس شاعر باید خودش باوری داشته باشد که طرفداران شعرش باور کنند.

*به عنوان یک فعال حوزه ادبیات جایگاه کلی این دسته از ادبیات را در فضای رسانه چگونه می بینید؟

متاسفانه در حال حاضر بنا به دلایل عمدتا سیاسی و حزبی شاعری در بخش مذهب و اعتقادات مورد توجه قرار نمی گیرد، در جامعه ای که یک سری انسانهای بی سواد و کج فهم فقط به فکر نشان دادن خودشان به دیگران هستند نان به نرخ روز خورده می شود، رسانه ما هم پر اختلافترین و نوک پیکان جولان این نوع انسانها است، شعر حتی وقتی سیاسی، اجتماعی، یا انتقادی است قبل از همه اینها شعر است و به عنوان هنر و ادبیات باید جایگاهی خاص داشته باشد، شعر یک نقاشی یا فیلم یا آواز نوشتاری است که طرفداران زیادی دارد.

*کتابهای مذهبی چند درصد بازار کتاب را تشکیل می دهند و چقدر از آن استقبال  می شود؟

کتابهای مذهبی در حوزه تخصص من نیست اما یک موضوع مبرهن است که از نظر تعداد بیشترین و از نظر کیفیت و استقبال خواننده کمترین درصد بازار را دارند و بیشتر بصورت ارگانی معامله می شوند.

*نمونه هایی از شاعران موفق این عرصه را مثال می زنید؟

تقریبا تمام شاعران از اعتقاد و مذهب به کرار گفته اند، حتی به اجبار و جهت تامین قوافی اما یک مشکل اساسی داریم که مردم به فهم خود و به زور شاعران را تفسیر می کنند، که مثلا مولانا به خاطر این شعر حتما سنی یا تشیع یا زرتشت است و باز از ادبیات خارج می شوند، منظور ما از شعر شعر است و فقط باید از ادبیات آن لذت برد، اگر طرفدار اسلوب خاصی هستیم همان را بخوانیم و لذت ببریم، هیچ شاعری وظیفه ندارد باب میل همه شعر بگوید، بعضی شعرها فقط هنر است، سرگذشت و زندگینامه شاعر نیست که بشود قضاوتش کرد.

*خود شما شعری در این دسته از ادبیات دارید که برای مخطبان ما به اشتراک بگذارید؟

امشب… / سرِ قرارِ سرنوشت… / به یادِ من یا رب بگو… / می خواهم…

خلصنا شوم از … / دلتنگی هایت.

در این شعر کوتاه ایمان است، عشق است، باور است، اشاره به دین شده و نشده، اشاره به شب قدر شده و نام برده نشده و برای هر خواننده ای می تواند مخاطب خاص داشته باشد.

*حرف پایانی برای مخاطبان ما؟

اعتقاد و باور در همه انسانها هست، باور و اعتقاد بعضی‌ها این است که خدا وجود دارد و بعضی ها بالعکس، در صورتی که همین مخالفان باورشان و اعتقادشان بی خدایی است، کاش همه مردم به جای مخالفت با اعتقادات یکدیگر فقط به انسانیت فکر کنند و باورشان را برای خودشان نگه دارند، این میشود اصالت، اینگونه جهان ما پراز آرامش و صلح می شود و انسانیت است که باورها و مردم را جذب می کند.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا