فرهنگی

صدف محسنی: تئاتری ها هوای همدیگر را دارند

گفتگوی کولاک با بازیگر نمایش شب / خارجی / یرما

صدف محسنی، متولد اول بهمن هزار و سیصد و شصت و نه، تهران، کارشناسی معماری، طراح حرکت که در نمایش های ویژه بانوان طراح حرکت فلامنکو بوده و در تالار وحدت و حوزه هنری اجرا داشته است، با صدف محسنی که یک فیلم کوتاه بازی کرده به بهانه بازی در نقش اصلی نمایش شب / خارجی / یرما که این روزها درتالار مولوی به کارگردانی مشترک نسیم ادبی و ندا شاهرخی روی صحنه می رود گفتگویی کوتاه داشته ایم که با هم می خوانیم.

در این اجرا شما به عنوان بازیگر، خواننده، پرفورمر فلامنکو و هنرمندی که در مواقعی که بازی ندارد از ساز استفاده می کند حضور داشته اید، اینهمه فعالیت متفاوت چطور چالشی بود و کار را سخت نمی کرد؟

من همیشه با ساز و آواز، حرکات نمایشی و طراحی حرکت سر و کار داشته ام و این مساله خیلی برای من چالش نیست، کما اینکه من در اجراهایی که مخصوص بانوان داشته ایم همیشه درگیر اینجور فعالیت ها بوده ام اما اینجا چیزی که خیلی برای من چالش برانگیز بود طراحی حرکت به سبک فلامنکو بود که باید متناسب با فضای کار در می آمد، این یک مقدار برای من چالش برانگیز بود و همچنین حفظ راکورد برای چند شب پیاپی چون من برای بار اول داشتم بازیگری می کردم که این خیلی برای من سخت بود اما به کمک خانم ادبی و خانم شاهرخی توانستم از پس آن بربیایم.

آواز با صدای اسپانیایی، تمرین خاصی داشته اید یا به این زبان علاقه مند هستید؟

در ابتدا به خاطر علاقه مندی به زبان و فرهنگ اسپانیایی که از کودکی و نوجوانی داشته ام اما با این حال برای این نمایش باید شعر و موسیقی خاصی را انتخاب می کردم که به فضا و اتمسفر کلی نمایش کمک کند و بتواند تقریبا در مسیر تکمیل روایت داستانی خود یرما باشد که این قاعدتا تمرین زیادی می طلبید، در کنار حرکات نمایشی که پیشتر در سوال قبلی شما گفتم که می خواستیم تمام اینها یک پکیج نمایشی شود و در تکمیل متن یرما به مخاطب حس بهتری بدهد، تاثیرگذاری نمایش را بیشتر کند که خدا را شکر فیدبک های خوبی در مورد آواز و حرکات نمایشی گرفتیم. 

نقش چه ویژگی هایی داشت که آن را قبول کردید؟

من کلا با آثار لورکا به جهت نوع نگاه خاصی که به روابط انسانی و موضوعات اجتماعی داشته علاقه داشته ام و در این بین با نمایشنامه یرما هم سالها بود که آشنا شده بودم و علاقه داشتم نقش یرما را بازی کنم، چونکه از یک جهاتی شخصیت خودم را خیلی به یرما نزدیک می دیدم، مثلا از جهت تعهد و وفاداری که همین را در بخش مستند نمایش هم توضیح دادم، به همین دلیل تا پیشنهاد نمایش یرما مطرح شد من سریعا به استقبال این نقش رفتم و از تجربه ای که در کنار این تیم دوست داشتنی داشتم خیلی لذت بردم، این تیم تحت هدایت خانم ادبی و خانم شاهرخی قرار داشت که هم خوش شانس و هم خیلی خوشحال هستم که در این تیم حضورداشتم.

خانم محسنی، تئاتری ها چقدر هوای همدیگر را دارند؟ 

خیلی هوای همدیگر را دارند، همینکه کار هم را تبلیغ می کنند و چندین بار می آیند کار نمایش را تماشا می کنند، اینکه نقدهای سازنده و نه کوبنده دارند یعنی حمایت، همین که برای آنها مهم است که کار چه نقاط قوت، ضعف یا باگی دارد و همه اینها را بیان می کنند، اینکه وقتی دو نفر می آیند نمایش را می بینند و دفعه بعد پنج نفر را همراه خودشان می آورند یعنی حمایت، چه از تبلیغات و چه از حضور به عنوان مخاطب تئاتری ها از هم حمایت می کنند.

تئاتر چه چیزی دارد که بازیگرانش اینچنین شیفته آن هستند؟ 

تئاتر جادویی دارد به اسم احساس رهایی، هنر هنر گرم است و مثل فضای رسانه ای سرد نیست، مخاطب زنده کار شما را می بیند و همانطور که در سالن نشسته تبادل انرژی بین شما و مخاطب ایجاد می شود، در لحظه ای که من گریه می کنم اگر کارم را درست انجام بدهم مخاطب آنقدر تحت تاثیر قرار می گیرد که حتی اگر گریه نکند بغض می کن و این خودش یکی از بهترین ویژگی های تئاتر است، بازی کردن روی صحنه می تواند شانس بزرگی برای بازیگر باشد به خاطر اینکه شما با مخاطب سر و کار دارید.

کار کردن با خانم ادبی و خانم شاهرخی چگونه تجربه ای بود؟

خانم ادبی و خانم شاهرخی از باسابقه ترین ها در هنر تئاتر هستند و اولا من خیلی خوش شانس بودم که در کار این عزیزان قرار داشتم و دوم اینکه خانم ادبی و خانم شاهرخی اساتید من هستند، جدا از اینکه من بخواهم از این دو بزرگوار بازیگری را یاد بگیرم، انسانیت، مهربانی و تواضع را یاد گرفتم، چه زمان تمرین ها که حواسشان به بچه ها بود و چه در زمان اجرا که می آمدند و به بچه ها انرژی می دادند، همیشه حال بچه ها را خوب می کردند و ما واقعا هنرجوهای خوش شانسی هستیم که این دو بزرگوار اساتید ما بودند، خیلی خوشحال هستم که در این کار حضور داشتم.

فضا چقدر برای رشد جوانها در دنیای نمایش و تصویر مهیا است؟

اینکه فضا چقدر برای رشد جوانها در حوزه تصویر و نمایش مهیا است بستگی به خیلی شرایط متفاوتی دارد که به تک به تک آنها نمی توانم بپردازم اما این ویژگی در فضای نمایش بیشتر است به دلیل اینکه گروه های دانشجویی به صورت مستقل روی صحنه کار می برند و کارشان دیده می شود، آنها شانس بیشتری دارند تا در حوزه نمایش رشد پیدا کنند اما در حوزه تصویر با وجود اینکه چند سالی می شود بازیگران جوان زیادی را دیده ایم که شناخته شده اند اما اینکه چقدر از لحاظ بازی بتوانند ماندگار شوند را نمی دانیم، به نظر من ماندگاری خیلی مهمتر است تا اینکه فقط بخواهند رشد کنند و این بستگی به خیلی چیزها دارد.

فکر می کنید تئاتر چقدر در سبد فرهنگی مردم قرار دارد؟

می توانم بگویم در سطح کلانی از کشور تئاتر برای مردم دغدغه نیست ولی در بعضی شهرها چرا و در رنج سنی متفاوتی تئاتر مهم است ولی اینکه چقدر مهم بماند خیلی باید به آن فکر کرد، کسانی که برای اولین بار می روند تا یک تئاتر ببینند اگر یک کار خوب ببینند قطعا به تئاتر علاقه مند می شوند و این یعنی فرهنگ سازی، به نظر من ما باید بیشتر دنبال فرهنگسازی باشیم تا اینکه به تئاتر رونق اقتصادی بدهیم.

با شروع دوباره فعالیت های تئاتری چقدر امیدوار هستید تئاتر مثل سابق آن رونق نسبی را بگیرد؟

اگر به گونه درستی اجرا شود مثل سابق می تواند رونق داشته باشد، شما ببینید ما الان نصف ظرفیت تالار مولوی را استفاده کرده ایم و تا به امروز بیش از هفتصد نفر نمایش ما را دیده اند، بستگی دارد چقدر کار خوب باشد و چقدر بشود از موقعیت خوب استفاده کرد، خیلی حساسیت راجع به پروتکل های بهداشتی وجود داشت که ما روی آنها خیلی تاکید داشتیم و توانستیم به خوبی از پس آن بر بیاییم، فکر می کنم در مسیری هستیم که تئاتر دوباره رونق بگیرد و باز هم می گویم به شرطی که آن گروه کار خودش را به درستی انجام بدهد. ع

عباسعلی اسکتی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا