سریالسریال خارجی

داستان کامل قسمت ۲۰۱ سریال ترکی سیب ممنوعه

داستان کامل قسمت ۲۰۱ سریال ترکی سیب ممنوعه به همراه جزئیات و خلاصه داستان در این مطلب yasak elma مجموعه پرطرفدار درام و عاشقانه ترکیه ای ست که بازیگران اصلی آن عبارتند از: شوال سام در نقش اندر آرگون، تالات بولوت در نقش هالیت آرگون، اونور تونا در نقش علیهان، ادا اجه در نقش ییلدیز، سودا ارگنچی در نقش زینب. این مجموعه به کارگردانی نسلیحان ایسیلیورت و نویسندگی ملیس سیوئلک و زینپ سویا ساخته شده است. سریال سیب ممنوعه توسط شرکت تولید MED YAPIM تولید شده است.

قسمت ۲۰۱ سریال ترکی سیب ممنوعه
قسمت ۲۰۱ سریال ترکی سیب ممنوعه

شاهیکا به اتاق هالیت می رود و ماجرای پیام اشتباه ییلدیز و آبروریزی که راه انداخته را تعریف میکند و به دروغ میگوید که همه این خبر را می دانند و عکس متن پیام او نیز پخش شده است .‌ او عکس را به هالیت نشان میدهد. هالیت به شدت عصبی می شود. اندر شاهیکا را در راهرو می بیند و به او میگوید که خبر دوستی لیلی و فاروک درست است. او میخواهد در ظاهر به شاهیکا نشان دهد که حیله او را باور کرده است‌.

.

ییلدیز تازه به خانه برگشته که هالیت با او تماس میگیرد و بابت پیام اشتباه و آبروریزی او داد و بیداد کرده و با او دعوا میکند. کمی بعد، لیلی با چهره ای عبوس به اتاق هالیت می آید و میگوید که میخواهد وسایلش را جمع کند و از خانه او برود. هالیت وقتی علت را جویا می‌شود، لیلی میگوید که متوجه جشن و مراسم ییلدیز شده و نمیخواهد خانواده خوشبخت و‌ شاد آنها را خراب کند. هالیت به او میگوید که اشتباه فکر میکند. لیلی بی توجه به هالیت میگوید که از آن خانه می رود و سپس بیرون می آید.‌او سوار تاکسی شده و به سمت خانه می رود. جانر دوباره در حال تعقیب اوست.

.

هالیت به خانه رفته و با ییلدیز دعوا میکند. او دنبال بهانه است تا جشن تولد را به هم بزند، اما ییلدیز با عصبانیت میگوید که آنها از قبل صحبت کرده و برای جشن به توافق رسیده اند و باید این جشن برگزار شود. هالیت نیز ناچار است سکوت کند. ییلدیز متوجه علت رفتارهای بد هالیت نمی شود. زرین وقتی این وضعیت را میبیند، میگوید که رفتار عصبی هالیت بیش از حد است و از این بابت برای ییلدیز ناراحت می شود. بچه ها نیز سعی دارند ییلدیز را دلداری دهند و قبول دارند که رفتار هالیت بد شده است. لیلی در خانه مشغول تماشای تلویزیون است که هالیت با او تماس میگیرد.

.

لیلی به دروغ میگوید که در حال جمع کردن وسایل خود است و میخواهد برود. هالیت به او میگوید که به آنجا می رود تا با یکدیگر حضوری صحبت کنند. جانر به خانه می رود و به اندر میگوید که لیلی به خانه هالیت رفته است و آنجا زندگی میکند. اندر شوکه و ناراحت می شود و نمی‌داند باید چه واکنشی داشته باشد . او نسبت به اینکه این ماجرا را به ییلدیز بگوید دو دل است، اما سپس تصمیم می‌گیرد که با ییلدیز صحبت کند، زیرا این را حق او می‌داند. جانر از این همه دلرحمی و مهربانی خواهرش متعجب و شوکه شده است. سر میز شام، استخوان ماهی در گلوی هالیت می پرد.

.

او بخاطر این قضیه کاملا بی دلیل با ییلدیز بحث میکند و شروع به داد و بیداد و توهین کرده و در انتها میگوید که حق برگزاری مراسم تولد را ندارد. همه از این برخوردهای هالیت شوکه می شوند. هالیت از خانه بیرون می رود. ییلیدز با ناراحتی و خجالت نشسته و خودش نمی‌داند که هالیت چرا تا این حد بی رحم شده است. زرین سعی دارد ییلدیز را دلداری بدهد. شب در خانه کایا، سر میز شام اندر و کایا با ییعیت صحبت میکنند تا نظر او را برای رفتن به سوییس و ادامه تحصیل بدانند. ییعیت از این پیشنهاد استقبال میکند و میگوید که برای او بهتر است.

.

او تصمیم می‌گیرد که فردا برود. در خانه، لیلا با صدقی تماس میگید و او به دروغ میگوید که هالیت را لب رودخانه برده و در حال چای خوردن است. زرین میگوید که صدقی به آنها دروغ میگوید و طبق خواسته هالیت رفتار میکند. هالیت پیش لیلی رفته و به او میگوید که دیگر جشن تولدی برگزار نخواد شد. آنها با یکدیگر آشتی میکنند.

 

 


⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکیه ای ، سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکی جدید و سریال های در حال پخش ترکیه مراجعه کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا