سریالسریال خارجی

داستان کامل قسمت ۱۹۸ سریال ترکی سیب ممنوعه

داستان کامل قسمت ۱۹۸ سریال ترکی سیب ممنوعه به همراه جزئیات و خلاصه داستان در این مطلب yasak elma مجموعه پرطرفدار درام و عاشقانه ترکیه ای ست که بازیگران اصلی آن عبارتند از: شوال سام در نقش اندر آرگون، تالات بولوت در نقش هالیت آرگون، اونور تونا در نقش علیهان، ادا اجه در نقش ییلدیز، سودا ارگنچی در نقش زینب. این مجموعه به کارگردانی نسلیحان ایسیلیورت و نویسندگی ملیس سیوئلک و زینپ سویا ساخته شده است. سریال سیب ممنوعه توسط شرکت تولید MED YAPIM تولید شده است.

قسمت ۱۹۸ سریال ترکی سیب ممنوعه
قسمت ۱۹۸ سریال ترکی سیب ممنوعه

اندر و کایا به همراه ییعیت برای یک شام خانوادگی بیرون می روند. در واقع، اندر و کایا تصمیم گرفته اند که به ییعیت بگویند که تصمیم دارند واقعا با یکدیگر زندگی کنند. هنگامی که ییعیت دوباره بحث جدایی آنها را مطرح میکند، اندر و کایا میگویند که آنها قصد دارند یا یکدیگر باشند و به هم علاقه مند شده اند. ییعیت ابتدا از این تصمیم پنهانی ناراحت و عصبی می شود و خودش را حق به جانب نشان میدهد.

.
اندر سعی دارد او را آرام کند اما ییعیت همان لحظه حلقه ازدواجی بیرون آورده و به اندر میدهد. اندر میفهمد که کایا و ییعیت از قبل با یکدیگر نقشه کشیده اند تا او را سوپرایز کنند و ییعیت در جریان بوده است. کایا حلقه را به دست اندر می اندازد و آنها همگی خوشحال می شوند. یکی از دوستان لیلا که در رستوران است، از ییعیت عکس گرفته و برای لیلا میفرستد. لیلا از اینکه ییعیت را خوشحال و خندان می بیند دلخور می شود. ییلدیز سعی دارد به او دلداری بدهد و میگوید که وقتی خودشان این رابطه را تمام کرده اند، حالا نباید پیگیر او باشد.
.
اندر و کایا و ییعیت به خانه برگشته و شاهیکا با تصور اینکه آنها تصمیم به جدایی گرفته اند خوشحال است، اما وقتی ییعیت میگوید که ازدواج آنها واقعی شده است، شاهیکا حرصش میگیرد اما به اندر میفهماند که این ازدواج دوامی نخواهد داشت. کایا از شاهیکا میخواهد که دیگر با اندر بد صحبت نکند و او را اذیت نکند تا بتواند عضوی از این خانواده باشد. هالیت که به خانه لیلی رفته است، بعد از شام مشغول صحبت میشوند‌. لیلی طبق نقشه، به هالیت میگوید که پیشنهاد طراحان را برای مدل شدن در کاتالوگ شرکت رد کرده است، زیرا نمیخواهد مشهور شود و او اصلا دنبال پول و مقام نیست و صرفا زندگی آرامی می خواهد.
.
هالیت از این حرفها تحت تاثیر قرار میگیرد. صبح شاهیکا پیش لیلی می رود و به او میگوید که با فاروک در شرکت هماهنگ کرده و مقابل اندر با یکدیگر صحبت کنند و طوری وانمود کنند که انگار رابطه دارند. صبح، ییلدیز با هالیت بخاطر دیر آمدن شب گذشته بحث و دعوا میکند و طبق معمول هالیت حق را به خودش می دهد. راننده نادر به دیدن هالیت می آید و به او میگوید که بخاطر مرخصی رفتنش، نادر او را اخراج کرده و حقوقش را نیز نداده است. او در عوض دادن اطلاعات به هالیت از او پول میخواهد و سپس میگوید که نادر با زن صالح، یکی از سهامداران شرکت در ارتباط است و هفته ای یک بار همدیگر را می بینند.
.
هالیت از صدقی میخواهد که صحت این قضیه را بررسی کند. اندر در شرکت لیلی و فاروک را می بیند و سپس با ییلدیز تماس میگیرد و میگوید که لیلی با فاروک دوست است و نگران هالیت نباشد، اما با این حال چون این حرف را از شاهیکا شنیده، پس بیشتر تحقیق خواهد کرد. هالیت در شرکت با خوشحالی به اتاق نادر می رود و با توهین به او بخاطر هرزه بودنش به روی او می آورد که با زن صالح رابطه دارد و او را رسوا خواهد کرد. نادر با خونسردی میگوید که موردی ندارد، زیرا او چیزی را از دست نمی‌دهد. اما اگر ییلدیز بداند که هالیت با لیلی رابطه دارد، هالیت خانواده اش را از دست خواهد داد. او سپس گوشی اش را برداشته و مقابل هالیت با ییلدیز تماس میگیرد و میگوید:« میخواستم یه چیزی رو بهت بگم.». هالیت وحشتزده به او نگاه می کند.


⇐ برای دیدن مطالب بیشتر به لینک های: سریال ترکیه ای ، سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکی جدید و سریال های در حال پخش ترکیه مراجعه کنید.

نوشته های مشابه

۲ دیدگاه

  1. نجات این دختر بچه واقعا” خوشحال کننده است. خدارا بینهایت شکرمیکنیم.اما درسته که پسرعمو ی ۱۴ساله مسئولیت کیفری ندارد ولی اگه بازهم این بلای وحشتناک را سریه بچه دیگه بیاره چی؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا