سریالسریال‌ایرانی

ماجرای کامل قسمت هشتم سریال آقازاده

خلاصه داستان قسمت هشتم سریال آقازاده به کارگردانی بهرنگ توفیقی همچنین ماجرای سریال آقازاده قسمت ۸ به همراه اطلاعات تکمیلی از این قسمت در اینجا. آقازاده بعد از گذشت هشت قسمت دیگر مخاطب‌های خودش را پیدا کرده است. مخاطب ‌هایی که عده ‌ای از آن ‌ها سریال و شخصیت هایش را دوست دارند و دنبال می ‌کنند و عده‌ ای دیگر نیز به دنبال حواشی احتمالی‌ هستند که آقازاده در هر قسمت مستعد رقم زدن آن ها است.

داستان قسمت هشتم سریال آقازاده
داستان قسمت هشتم سریال آقازاده
قسمت هشتم سریال آقازاده به تهیه کنندگی، طراحی و نویسندگی حامد عنقا و کارگردانی بهرنگ توفیقی، جمعه ۲۴ مرداد ماه ۱۳۹۹ وارد شبکه نمایش خانگی می‌شود.

در قسمت قبل دیدیم که درست زمانی که حامد اولین سرنخ‌های جدی اش را در فساد هولدینگ رهنما و شخص نیما بحری پیدا می ‌کند، دام مانلی/ راضیه هم برای او پهن می‌ شود و او ساده‌تر از آن چه تصور می‌شد اسیر این دام می‌ شود. حامد با چند نگاه کوتاه دل به راضیه می‌بازد و پس از کش و قوس‌هایی که با خودش دارد نهایتا به خانواده اش موضوع را می‌گوید.

از این جا به بعد ماجرا را خانواده‌ی حامد پیش می‌برند. تحقیات از در و همسایه، صحبت کردن با خود راضیه و نهایتا خواستگاری از او در حضور مادر بزرگش. همه‌ی مراحل نیز به سنتی‌ترین شکل ممکن پیش می‌رود. قرار‌های عروسی گذاشته می‌شود و حامد و خانواده اش خوشحال از پیدا کردن عروسی مومن، نجیب و سر به زیر.

اما در زمان حال، جایی که حامد و راضیه به مشهد رفته اند و حامد با اتفاق پیش آمده نمی‌تواند کنار بیاید و راضیه سعی می‌کند علاقه اش به حامد را نشان دهد و از او طلب بخشش می‌کند.

به دام افتادن شخصیت حامد به قدری ساده صورت می‌گیرد که کل روایت را دچار مشکل می‌کند. حامد شخصیت اصلی و مثبت سریال و در واقع قهرمان داستان است و این اتفاق کاملا ضعف شخصیتی او را نشان می‌دهد و شخصیت او را زیر سوال می‌برد. حتی با پذیرش این ضعف شخصیتی باز هم باور این شکل از ازدواج بسیار دشوار است.

همچنین نوع رویکرد و زندگی خانواده‌ی تهرانی هم که تلاش می‌شود به عنوان الگوی مناسب زندگی ارائه شود عاری از اشکال نیست. پایبندی به سنت‌هایی آن چنانی، به شوق آمدن از این که عروس و داماد تا حالا در صورت هم نگاه نکرده اند و کیف کردن از این که نماز سر وقت عروس خانم ترک نمی‌شود، حتی در شب خواستگاری و نهایتا چشم بستن روی چیز‌های دیگر نتیجه‌ای جز این می‌تواند داشته باشد؟

خانواده‌ی تهرانی که به عنوان قهرمانان پاک دست جامعه معرفی می‌شوند در قبال تحولات جامعه هم مانند زندگی خصوصی شان رفتار کرده اند. آن‌ها که از کج روی‌های دوستان و هم رزمان سابقشان خبر داشته اند فقط از آن‌ها روی برگردانده اند و دل مشغول زندگی خود شدند و در صحنه‌ی جامعه نیز مقهور آن‌ها شدند. آیا کار آن‌ها با سر زیر برف کردن کبک تفاوتی دارد؟!

آقازاده بعد از گذشت هفت قسمت دیگر مخاطب‌های خودش را پیدا کرده است. مخاطب‌هایی که عده‌ای از آن‌ها سریال و شخصیت هایش را دوست دارند و دنبال می‌کنند و عده‌ای دیگر نیز به دنبال حواشی احتمالی‌ای هستند که آقازاده در هر قسمت مستعد رقم زدن آن‌ها است. حواشی‌ای که شامل حذف شدن برخی دیالوگ‌ها در قسمت ششم و بحث تحلیل درباره‌ی چرایی حذف این دیالوگ‌ها که به گفته‌ی سازندگان سریال دیالوگ‌هایی اخلاقی و مذهبی بوده است می‌شود تا کنایه‌هایی که مسئولان دولتی زده می‌شود و تشابهاتی که برخی در فضای مجازی میان شخصیت‌های داستان و اشخاص حقیقی پیدا می‌کنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا