سلمان محمدی ملقب به سلمان فارسی اولین مسلمان ایرانی که بود؟ + بیوگرافی و عکس
سلمان فارسی با این که پسر یکی از دهقانان ایران بود زرتشتی باقی نماند و سالها در پی حقیقت و دین راستین به سرزمینهای گوناگون سفر کرد که در همین سفرها در سرزمینی به بردگی درآمد و سپس با کمک محمدآزاد گشت. سلمان فارسی حکیمی که خرد و دانشهای ایرانیان و مسیحیان را میدانست از مشاوران محمد، از جمله طراح اصلی حفر خندق در جنگ خندق بوده است. او در انتهای عمر خود والی مدائن گردید.
تولد سلمان فارسی
حدود دویست و شانزده یا سیصد و شانزده سال قبل از هجرت، در روستای «جی» (از روستاهای اصفهان) فرزندی به دنیا آمد، که نامش را «روزبه» گذاشتند و بعدها پیامبر اسلام (ص) او را «سلمان» نامید.
پدر سلمان «بدخشان کاهن» (روحانی زرتشتی) بود و کار همیشگی اش هیزم نهادن بر شعله آتش. با اینکه سلمان در میان خاندان و محیطی زرتشتی دیده به جهان گشود، ولی هرگز در برابر آتش سر فرود نیاورد و به خدای یکتا اعتقاد یافت. سلمان در دوران کودکی مادرش را از دست داد و عمه اش سرپرستی او را به عهده گرفت. سلمان، بعد از آنکه دریافت قرار است او را شش ماه با اعمال شاقه زندانی سازند و پس از آن اگر به آیین نیاکانش ایمان نیاورد اعدامش کنند، با همکاری عمه اش گریخت و روانه بیابان شد. در بیابان کاروانی دید که به سوی شام میرفت، پس به مسافران پیوست و رهسپار سرزمین های ناشناخته گردید.
ایمان آوردن سلمان فارسی به مانی
سلمان (روزبه) فارسی از طبقه برگزیدگان جامعه مانوی بودهاست و چون دین مانی را بر دین زرتشتی ترجیح داده بود مجبور به فرار از ایران شد.
ایمان آوردن سلمان فارسی به مسیحیت
او در سنین جوانی به مسیحیت روی آورد. او سپس برای تحصیل دین به سوریه رفت. ابوریحان بیرونی در «الآثار الباقیه عن القرون الخالیه» مینویسد: «انجیل سبعین (بلامس) نام انجیلی است که سلام پسر عبدالله سلام از زبان سلمان فارسی نوشتهاست.»
سلمان پس از فوت استادش همراه با کاروانی رهسپار شبه جزیره عربستان شد-و این مقارن با زمانی بود که محمد بن عبدلله مال التجاره خدیجه یگانه زن متمول جزیره العرب را مدیریت میکرد و خدیجه محمد را نه فقط برای اداره اموال که برای زندگی مشترک میآزمود،
در راه کاروان مورد حمله قرار میگیرد و او به اسارت در آمد و مردی یهودی از یثرب (مدینه) او را به بردگی خرید و با خود به یثرب برد.
ایمان آوردن سلمان فارسی به اسلام
سلمان در مدینه با محمد آشنا شد و به اسلام ایمان آورد. در سفینه البحار آمده است هنگامی که محمد به مدینه هجرت کرد با دعوت محمد با دین اسلام آشنا شد و مسلمان شد و محمد با مولای او قراردادی بست که سلمان کار کند و از درآمدهای خود، خود را آزاد کند.
پیامبر و مسلمانان مدینه به او کمک کردند که بهای خود را (به مبلغ چهل نهال خرما و چهل وقیه – هر وقیه معادل چهل درهم) به یهودی بپردازد و آزاد شود. که معتقد است آشنایی وی بعد از پیامبری محمد است اما اشارهای به سال آن نکرده است.
سلمان فارسی چگونه مسلمان شد ؟
نزدیکی سلمان فارسی به رسول خدا (ص)
سلمان، پس از پذیرفتن اسلام، چنان در راه ایمان و معرفت اسلامی پیش رفت که نزد رسول خدا جایگاهی والا یافت و مورد ستایش معصومان (علیهم السلام) قرار گرفت. بخشی از سخنان آن بزرگان در باره سلمان چنین است:
در ماجرای جنگ خندق، که در سال پنجم هجری رخ داد و به پیشنهاد سلمان پیرامون شهر خندق کندند. هر گروهی میخواست سلمان با آنها باشد، مهاجران می گفتند: سلمان از ما است. انصار می گفتند: او از ما است. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: «سلمان منا اهل البیت» سلمان از اهل بیت ما است.
محیالدین بنعربی، در شرح این سخن پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) میگوید: پیوند سلمان به اهل بیت (علیهم السلام) در این عبارت، بیانگر گواهی رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) به مقام عالی، طهارت و سلامت نفس سلمان است،
زیرا منظور از اینکه سلمان از اهل بیت (علیهم السلام) است، پیوند نسبی نیست، این پیوند بر اساس صفات عالی انسانی است.
علم سلمان فارسی
پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) فرموده است: «اگر دین در ثریا بود، سلمان به آن دسترسی پیدا میکرد.»
وسعت و عمق آگاهی های سلمان به حدی بود که برای هر کس قابل هضم نیست. امام صادق (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و علی (علیه السلام) اسراری را که دیگران قدرت تحمل آن را نداشتند به سلمان می گفتند و او را لایق نگهداری علم مخزون و اسرار می دانستند، از این رو یکی از القاب سلمان، «محدث» است.
سلمان دارای علم بلایا و منایا (حوادث آینده) بود و همچنین از متولمان (قیافهشناسان) و محدثان به شمار میرفت. جایگاه علمی سلمان چنان بود که امام صادق (علیه السلام) در باره اش فرمود: «در اسلام، مردی که فقیهتر از همه مردم باشد، همچون سلمان، آفریده نشده است.»
عبادت سلمان فارسی
آنچه به عبادت سلمان فارسی ارزش بیشتری می دهد، علم و آگاهی اوست. چرا که عبادت آگاهانه و پرستش از روی بصیرت از عبادت سطحی و ظاهری ارزشمندتر است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: روزی پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) به یاران خود فرمود: کدام یک از شما تمام روزها را روزه می دارد. سلمان گفت: من، یا رسول الله.
پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) پرسید: کدام یک از شما تمام شب ها را به عبادت می گذراند؟ سلمان گفت: من، یا رسول الله.
حضرت پرسید: آیا کسی از شما هست که روزی یک بار قرآن را ختم کند؟ سلمان گفت: من یا رسول الله.
یکی از حاضران که جواب های سلمان را خودستایی و فخرفروشی می پنداشت، گفت: اکثر روزها دیده ام که سلمان روزه نیست، بیشتر شب را هم میخوابد و بیشتر روز را به سکوت میگذراند، پس چگونه همیشه روزه است و هر شب برای نیایش با خدا بیدار میماند و روزی یک بار قرآن را ختم میکند؟!
پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: ساکت باش! تو را با همسان لقمان چه کار؟ اگر میخواهی چگونگی اش را از خودش بپرس تا خبر دهد.
سلمان گفت: در ماه سه روز روزه میگیرم و خداوند فرموده است: «هر کس عمل نیکی انجام دهد پاداش ده برابر دارد. از طرف دیگر، روز آخر شعبان را روزه گرفته و آن را به روزه ماه رمضان متصل میکنم و هر که چنین کند، پاداش روزه همیشه را دارد.
از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) شنیدم که فرمود: هر کس با طهارت بخوابد، در ثواب، چنان است که تمام شب را عبادت کرده باشد.
اما ختم قرآن، رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: هر کس یک بار سوره «قل هوالله» را بخواند، پاداش یک سوم قرآن را دارد و هر که دو بار بخواند، دو ثلث قرآن را خوانده است و هر که سه بار بخواند، گویا قرآن را ختم کرده است.
و نیز حضرت فرمود: یا علی، هر کس تو را با زبان دوست بدارد یک سوم ایمانش کامل شده، هر که با دل و زبان دوست بدارد، دو ثلث ایمان او کامل شده و هر که با دل و زبانش دوست بدارد و با دست هم یاریت کند، تمام ایمان را به دست آورده است.»
نقش سلمان فارسی در تشیع ایرانیان
یکی از کارهای بسیار مهم سلمان فارسی، که بخش اعظم زندگی او را فرا گرفته بود، تلاش پیگیر او در معرفی اسلام ناب و تشیع راستین بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) است.
او در این راستا در مدینه جهاد کرد و از هر فرصتی بهره برد. وقتی به مدائن آمد، همین عقیده را دنبال کرد و نقش بسیاری در تشیع ایرانیان داشت. میپرسند: با اینکه اسلام در عصر خلافت خلیفه دوم وارد ایران شد، چرا اکثریت قاطع مردم ایران، شیعه حضرت علی (علیه السلام) هستند؟
در پاسخ باید گفت: عوامل متعددی سبب این گرایش است. از نخستین عوامل این گرایش، وجود سلمان در مدائن و رفت و آمد او به کوفه و حوالی آن و حتی اصفهان و … بود. سلمان پیام آور اسلام ناب، منادی تشیع و نویدبخش مذهب اهل بیت (علیهم السلام) بود و اکثر ایرانیان این ندا و نوید را شنیدند و پذیرفتند.
وفات سلمان فارسی
سلمان سرانجام، پس از عمری طولانی و بابرکت، در اواخر خلافت عثمان در سال ۳۵ه .ق وفات یافت. حضرت علی (علیه السلام) پیکرش را غسل داد، کفن کرد و بر آن نماز گزارد.
همراه آن حضرت، جعفر بن ابیطالب و حضرت خضر، در حالی که با هر یک از آن دو هفتاد صف از فرشتگان بودند بر پیکر سلمان نماز گزاردند. بعضی از راویان چنین نقل کرده اند که حضرت علی (علیه السلام) بر کفن سلمان شعری نوشت که چنین است:
وفدت علی الکریم بغیر زاد *** من الحسنات والقلب السلیمی
وحمل زاد اقبح کل شیی *** اذا کان الوفود علی الکریمی
«بر شخص کریم و بزرگواری وارد شدم، بی آنکه توشه نیک و قلب پاک داشته باشم، ولی بردن توشه نزد شخص کریم و بزرگوار، زشت ترین کار است.»
مرقد شریف حضرت سلمان (سلام الله علیه) در مدائن، در پنج فرسخی بغداد، نزدیک طاق کسری قرار دارد.در این دنیای پرتلاطم و پرزرق و برق که انسان را در گرداب گناه غرق می کند،
هر کس الگویی میخواهد تا با سرمشق قرار دادن روش و کردارش کشتی وجودش را سالم به ساحل سعادت برساند و زندگی سلمان فارسی برای ما ایرانیان الگویی شایسته است
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |