داستان کامل قسمت ۱۹۹ سریال ترکی سیب ممنوعه به همراه جزئیات و خلاصه داستان در این مطلب yasak elma مجموعه پرطرفدار درام و عاشقانه ترکیه ای ست که بازیگران اصلی آن عبارتند از: شوال سام در نقش اندر آرگون، تالات بولوت در نقش هالیت آرگون، اونور تونا در نقش علیهان، ادا اجه در نقش ییلدیز، سودا ارگنچی در نقش زینب. این مجموعه به کارگردانی نسلیحان ایسیلیورت و نویسندگی ملیس سیوئلک و زینپ سویا ساخته شده است. سریال سیب ممنوعه توسط شرکت تولید MED YAPIM تولید شده است.
قسمت ۱۹۹ سریال ترکی سیب ممنوعهنادر در مقابل کنجکاوی ییلدیز، حقیقت را به او نمی‌گوید و در مرود نظر او برای همکاری در کانال سوال میکند. ییلدیز میگوید که بخاطر بودن او در کانال، دیگر تمایل به همکاری ندارد. بعد از قطع تماس، هالیت بدون در نظر گرفتن کار خودش، با نادر بحث میکند و او را آدم پستی می داند. نادر به او میگوید که بهتر است حواسش به کارهایش باشد تا ییلدیز را از دست ندهد. جانر پیش اندر آمده و اندر از او میخواهد که این بار فاروک را تعقیب کند تا مطمئن شوند که او با لیلی در ارتباط است. در خانه، زرین به اتاق لیلی می رود و کمی با او صحبت میکند. او از لیلا میخواهد که شب همراه او و خانواده دوستش برای شام بیاید..لیلا ابتدا رد میکند اما بخاطر اصرار زرین قبول میکند. سپس زرین پیش ییلدیز و زهرا آمده و میگوید که قصد دارد لیلا را با پسر دوستش آشنا کند. زهرا و ییلدیز از این کار او ایراد می‌گیرند و میدانند که اگر لیلا بفهمد ناراحت می شود، اما زرین اهمیتی نمی‌دهد و به خیال خودش باعث فراموش کردن ییعیت می شود. امیر و جانر به کافه می روند. امیر، دوست دختر جدیدش را که در اینترنت با او آشنا شده به همراه خودش آورده است. جانر از اینگونه دوستی ها خوشش نمی آید و اطمینان ندارد، اما امیر به او میگوید که میتواند این کار را امتحان کند و ضرری ندارد. در شرکت، اندر به اتاق نادر می رود و نادر به او به عنوان کادوی شروع ازدواج واقعی اش، بلیت ماه عسل برای او و کایا به مالدیو را میدهد. اندر غافلگیر و خوشحال شده و از نادر تشکر میکند. .شب در خانه، زهرا متوجه می شود که چند روز دیگر تولد ییلدیز است و او برای مهمانی که قرار است بگیرد لباس سفارش داده است. او برای اینکه هالیت تولد را فراموش نکند پنهانی به او یادآوری میکند و از او میخواهد به فکر هدیه باشد. بعد از رفتن هالیت که دوباره به بهانه جلسه پیش لیلی می رود، ییلدیز مشغول نگاه کردن عکسهای اینستاگرام، در مورد عکس زن دوست هالیت غیبت کرده و به اشتباه به جای اینکه برای اندر ارسال کند، برای خود آن زن می فرستد. او سپس استرس میگیرد و با اندر تماس گرفته و سوال میکند که باید چه کند. .اندر که سر میز شام بوده، به آشپزخانه می رود تا با ییلدیز صحبت کند. شاهیکا نیز پنهانی پشت در آمده تا حرفهای او را بشنود و متوجه می شود که ییلدیز چه کار کرده است. امیر با ناراحتی با جانر قرار گذاشته و به او میگوید که دختری که با او آشنا شده بود، وقتی که با یکدیگر بودند و او خواب بوده، از امیر عکسهای نامناسب گرفته و او را تهدید کرده است که باید پول زیادی بدهد تا او عکسها را پخش نکند. جانر با کلافگی ، امیر را سرزنش میکند و سپس تصمیم میگیرد با اندر صحبت کند تا چاره ای پیدا کنند. زرین و لیلا از قرار شام به خانه برمیگردند و لیلا از هدف مادرش برای آشنا کردن با پسر دوستش عصبی است. اریم شب را به خانه اندر و کایا رفته و آنها از آمدن اریم خوشحال هستند.اریم و ییعیت با یکدیگر بازی میکنند و وقت میگذرانند. .سپس اریم بخاطر ییعیت با لیلا تماس میگیرد تا از او خبر بگیرد. لیلا که نمی‌داند ییعیت حرفهایش را می شنود، برای اریم در مورد رفتن سر قرار شام برای آشنایی با پسر دوست زرین حرف می زند، ییعیت از شنیدن این قضیه عصبی و ناراحت می شود. صبح، شاهیکا با زنی که ییلدیز به اشتباه به او پیام داده بود تماس میگیرد و به او میگوید که خودش در مورد این قضیه با هالیت صحبت میکند تا هالیت با ییلدیز برخورد کند. جانر پیش اندر می آید و به او میگوید که شب گذشته، فاروک را به همراه دختر دیگری در رستوران دیده است. اندر متوجه می شود که این نیز از نقشه های شاهیکا است تا او به هدفش برای نزدیک کردن لیلی و هالیت برسد
