اشکان کمانگری خواننده تیتراژ سریال ستایش ۳ کیست؟+ بیوگرافی و دانلود آهنگ ها
نام اشکان کمانگری باخواندن تیتراژ ابتدایی سریال ستایش ۳ بر سر زبان ها افتاد. خواننده ای خوش صدا که اثرش مورد استقبال بسیاری قرار گرفت و در اصطلاح “شنیده شد”.اشکان کمانگری متولد ١٣۶٣ است. او موسیقی را از سال ۱۳۷۴ در گرگان و با فراگیری ساز سنتور نزد ناصر صفایی آغاز کرد و از سال ۱۳۸۱ به تهران آمد و در کلاس اساتیدی چون آقایان مظفر شفیعی، حمیدرضا نوربخش، رامبد صدیف و زندهیاد دکتر حسین عمومی شرکت کرد. از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ در کارگاه آواز استاد محمدرضا شجریان حاضر شد.
کمانگری تا کنون از محضر استادانی چون مظفر شفیعی، حمیدرضا نوربخش، دکتر حسین عمومی، علی اصغر شاهزیدی و محمدرضا شجریان بهره برده است. اولین آلبومش به نام زرد سرخ ارغوانی سال ١٣٨۴ منتشر شد و تا امروز در آلبوم های آواز سکوت (ماهور/امیرحسین سام)، بادآباد (آوای باربد)، ده تصنیف(سازآواز/پژمان طاهری/حامدفکوری)، خیام خوانی(رهگذرهفت اقلیم/پیمان سلطانی) و رخت بنما (ماهور/سیامک جهانگیری) بعنوان خواننده همکاری داشته است.
کمانگری تا کنون با گروه هایی همچون گروه خورشید به سرپرستی مجید درخشانی، همساز به سرپرستی مسعود شعاری، گروه آوازی تهران به رهبری میلادعمرانلو همکاری داشته و کنسرتهایی نیز در کشورهایی چون انگلستان، فرانسه، بلژیک، تونس و تاجیکستان به صحنه برده است؛ ازدیگر فعالیتهای او میتوان به اجرای فرازهایی از آواز ایرانی در فیلم مستند “Home” به آهنگسازی Armand Amar اشاره کرد.
مصاحبه اشکان کمانگری
آقای اشکان کمانگری چه نظری درباره نسل جدید آوازخوانان در موسیقی ایرانی دارید و آیا آوازخوانان امروزی میتوانند جایگاه آواز در موسیقی ایرانی را حفظ کنند؟
البته دغدغه امروز من تداوم و پایبندی به هنر آوازخوانی است که در چند سال اخیر کمتر به آن پرداخته شده و جز تعداد معدودی از آوازخوانان امروزی که در این زمینه دلمشغولی دارند، اکثراً به تصنیفخوانی و ترانه خوانی روی آوردهاند، اما آنچه خوانندگی، تصنیفخوانی و ترانهخوانی را رنگ و جلا میبخشد، موتیفهای آوازی و آوازهای فاخر است.
هماکنون بیشتر خوانندگان به روش و سبکی واحد آواز میخوانند، به نظر شما چه عواملی باعث یکسانسازی صداها شده است؟
من با توصیف شما موافق نیستم. خوانندگان امروزی به شیوه و سبکی واحد آواز نمیخوانند، علت اینکه اکثریت شنوندگان گمان میکنند صدای خوانندگان یکسان شده است را میتوان در مقبولیت یک نوع شیوه آوازی توجیه کرد و خوانندگان نیز به همان یک سبک واحد روی میآورند اما هر آوازخوانی سبکی بخصوص را انتخاب و ادامه میدهد. از طرف دیگر، این موضوع تا حدودی به آهنگسازان نیز مربوط میشود. من به عنوان یک خواننده معتقدم بحث پرداختن به دیگر شیوههای آوازی تنها مربوط به خوانندگان نیست و آهنگسازان نیز در آن بسیار نقش دارند.
این نقد به همه خوانندگان وارد نیست و مسئله عدم دسترسی کامل به این گنجینهها و آوازها دامنگیر اوازخوانان کشورمان شده است.
آخرین کنسرتهای شما در ایران با گروه سپید و سیاه در تالار وحدت و تئاتر شهر برگزار شد و بعد از آن با این گروه همکاری مشترک نداشتید. دلیل این عدم همکاری چه بود؟
به مدت یک سال با سپید و سیاه همکاری خوبی داشتیم و اجراهای بسیاری در داخل و خارج از کشور را به صحنه بردیم. بعد احساس کردم مسیری که من برای فعالیتهای هنریام در نظر داشتم با مسیری که سپید و سیاه پیش رو داشت قدری تفاوت میکرد در نتیجه مسیر خودم را دنبال کردم.
آقای کمانگری با وجود اینکه علاقهمندان به موسیقی با شما آشنایی دارند اما بفرمایید چه مدت است در زمینه موسیقی فعالیت دارید؟
از سال ۱۳۷۴ ، موسیقی را با نواختن سنتور در گرگان آغاز کردم. در دوران کودکی و نوجوانی با تشویق خانواده و اساتیدم به فراگیری آواز ایرانی روی آوردم، بهطور پراکنده طی چندین سال به کلاس مدرسین آواز در شهرستان رفتم و از آثار ارزشمند اساتید موسیقی آوازی ایران که در دسترس بودند نیز استفاده کردم.
از سال ۱۳۸۱ به تهران آمدم و در کلاسهای اساتیدی چون آقایان «مظفر شفیعی»، «حمیدرضا نوربخش»، «صدیف» و زنده یاد دکتر«حسین عمومی» شرکت کردم و از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۸۸ نیز به شاگردی استاد شجریان نائل آمدم.
اکنون به مدت ۱۵ سال است که آواز میخوانم و آلبومهای «زردسرخ ارغوانی»، «مرحمت» و «باد آباد» را به جامعه موسیقی کشورم هدیه کردهام. طی این سالها علاوه بر اجراهای داخلی، کنسرتهای بینالمللی متعددی را نیز با همکاری نوازندگان و خوانندگان مختلف در کشورهایی مانند: تاجیکستان، فرانسه، بلژیک، انگلستان و تونس برگزار کردهام.
چرا بعد از رفتن به کلاسهای موسیقی به آواز علاقهمند شدید و نوازندگی را انتخاب نکردید؟
از همان سالهای ابتدایی که آواز خواندن را آغاز کردم، همواره به نوازندگی نیز علاقه داشتم و تا امروز این علاقه را در وجودم حفظ کردهام و به دنبال فرصت مناسبی هستم تا به این تمایل دیرینه بپردازم، اما در پاسخ به اینکه چرا آواز را انتخاب کردم، باید بگویم که انس و الفت با نغمههای آوازی و بخصوص شنیدن آوازهای اثرگذار قدما در دوران نوجوانی، مرا به حرکت در عرصه خوانندگی سوق داد.
کلاسهای اساتیدی مانند حمیدرضا نوربخش، مظفر شفیعی، حسین عمومی و محمدرضا شجریان در جهت دهی به شما چه نقشی داشتهاند و کلاسهای این اساتید را چگونه ارزیابی میکنید؟
من از محضر اساتیدی که نام بردید، درسهای بزرگی فرا گرفتم و بیشک قرابت و شاگردی اساتید بزرگی مثل آقای نوربخش، شفیعی و شجریان نه تنها مرا در این مسیر یاری داد بلکه باعث پیشرفت روزافزونم نیز شد. اما اکنون احساس میکنم که اشکان کمانگری با شاگردی اساتید بزرگ ایرانی، مسئولیتی سخت و دشوار نسبت به آنها بر دوش دارد و باید آلبومهای ممتازی را به نحو احسن اجرا و در نهایت روانه بازار موسیقی کند.
از فعالیتهای موسیقایی که در سالهای اخیر داشته اید، بگویید.
طی چند سال اخیر تنها یک مرتبه در جشنوارهای داخلی و چند مرتبه نیز در فستیوالهای خارجی شرکت کردهام. همواره تلاش کردهام با شرکت در فستیوالهای خارجی، موسیقی ایرانی را به گوش دوستداران و علاقه مندانش برسانم و رویکردهای جدیدی را در استفاده و انتقال صحیح و کافی از اندوخته و گنجینههای آوازیمان ایجاد کنم تا بستری مناسب برای ارائه کارهایی در سطح قابل قبول فراهم شود. در سال ۲۰۰۷،۲۰۰۹ و ۲۰۱۱ برنامههای مختلفی را در تئاتر شهر پاریس اجرا کردم و در فستیوال جهانی موسیقی «توزر» قطعاتی از موسیقی ایرانی را به روی صحنه بردم که با استقبال بینظیر مخاطبان و هنر دوستان مواجه شد. تاکنون کارگاههای متعددی را در موزه شهر پاریس برای آموزش فنون آواز و صدا دهی موسیقی ایرانی برگزار کردهام و همچنان در این عرصه گامبرمیدارم و در حال گسترش دایره دانستههای موسیقایی خود هستم.
آلبوم «باد آباد» چه زمان منتشر میشود؟
من با آهنگسازی و همکاری آقای «میدیا فرج نژاد» و با نظارت ادبی استاد «محمدعلی بهمنی» قطعاتی از موسیقیهای گوش نواز را در آلبومی به نام «باد آباد» گردآوری کردیم تا به نیاز مخاطبان امروزی پاسخی داده باشیم. تلاش کردیم تا در این آلبوم در کنار جمله بندیهای مبتنی بر اصالت و پایبندی به موسیقی اصیل ایرانی، خوانش درستی از شعر فارسی را نیز به نمایش بگذاریم تا علاوه بر صدایی خوش، احساساتمان را نیز به مخاطب منتقل کرده باشیم.
همکاری استاد محمد علی بهمنی در آلبوم بادآباد به چه شکلی است؟
حضور استاد بهمنی از دو منظر شایان توجه است. اول اینکه ایشان نظارت ادبی اثر را به عهده داشتند، بنده احساس میکنم وظیفه یک خواننده انتقال معنای درست شعر است و در جهت رسیدن به این مقصود بهتر است کار را به کاردان سپرد. مدتها است که در موسیقی ما مثلث آهنگساز، شاعر و خواننده حذف شده و این از اشکالات موسیقی امروز ماست که چنین اشتباهاتی در خوانش شعر را باعث شده و این کمبودها هرگز قابل بخشش نیستند. از این روست که ناظر ادبی را برای خلق یک اثر موسیقی ضروری میدانم. حضور ایشان در این آلبوم وجه دیگری نیز دارد؛ از آنجا که ایشان به عنوان شاعر قطعه بادآباد خوانش ادبی این شعر را، که به لحاظ فنی بخشی از موسیقی این قطعه نیز هست، انجام دادند جا دارد از لطف بیشائبه این اسطوره تغزل کمال تشکر را به جا آورم.
به عنوان پرسش پایانی،شما مهمترین مشکل انتشار آلبوم توسط هنرمندان جوان را در چه میدانید و چگونه میتوان این مشکل را حل کرد؟
عمده مسائل هنرمندان جوان را میتوان در بحث هزینه تولید و پیگیری در انتشار آثار و آلبومهای موسیقی دانست و من راه حل این مشکل را در یاری و همکاری بهتر مسئولان مربوطه میدانم و حتی دولت نیز میتواند یارانهای را به این بخش اختصاص داده یا تسهیلاتی را برای بخش خصوصی فراهم کند تا تمایل بیشتری برای حضور در این عرصه داشته باشند.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |