اسامی بازیگران فیلم سینمایی شب طلایی به همراه خلاصه داستان
خلاصه داستان فیلم سینمایی شب طلایی
داستان فیلم سینمایی شب طلایی در دوران کرونا می گذرد. در خانه قدیمی مادربزرگ، همه دور هم جمع شدهاند تا جشن تولدی برای مادربزرگ بگیرند. همه چیز خوب پیش میرود تا این که داماد خانواده سر میرسد و شمش طلایش را میخواهد و بعد از گشتن خانه متوجه نبودن شمش طلا میشوند و …
بخشی از صبحت های کارگردان درباره موضوع این فیلم را بخوانید:
*براساس خلاصه داستانی که منتشر شده این فیلم درباره روابط پیچیده خانوادهای است که در دوران کرونا با بحرانی جدی مواجه میشوند. ایده اولیه از کجا آمد؟
ایده اولیه از یک نگرانی و دغدغه شکل گرفت؛ درست زمانی که در حال نگارش فیلمنامه دیگری بودم و تصور نمیکردم روزی این ایده را تبدیل به فیلمنامه کنم. زمانی هم که نوشتن طرح شب طلایی را آغاز کردم، ناامید از امکان فیلمسازی شده بودم، چراکه چندین فیلمنامه قبلم تا مرز ساخته شدن رفته و هرکدام به دلایلی که عمدتا مالی بودند، متوقف شده بود. آنقدر ناامید بودم که زمان پایان طرح فیلمنامه، به این فکر افتادم که آن را تبدیل به رمان کنم. شاید بشود شب طلایی را غمنامه من توصیف کرد.
*براساس ایده دور هم جمع شدن اعضای یک خانواده، فیلمهای ایرانی و خارجی خوبی ساخته شده. معمولا این ایده زمینهساز بیرون ریختن کدورتها و ناراحتیها و بهطور کلی تضادها و تفاوتهای آدمهاست. در شب طلایی هم این فضا وجود دارد؟
بله، دقیقا درست گفتید. این پلات، کاربرد بسیار خوبی برای بیان تضادها بین آدمها دارد. اما من سعی کردم در بستر ژانر معمایی و ملودرام پیش بروم تا ریتم کار حفظ و مخاطب تا انتها با فیلم همراه بشود. امیدوارم که در این کار موفق بوده باشم و تماشاگر ناراضی از تماشای فیلم بلند نشود.
بازیگران فیلم سینمایی شب طلایی
حسن معجونی، مریم سعادت، یکتا ناصر، بهناز جعفری، مسعود کرامتی، سوگل خلیق، علی باقری و سینا رازانی در این فیلم بازی کرده اند.
۲ نقد بر فیلم شب طلایی
در ادامه بخش هایی از دو نقد بر این ساخته یوسف حاتمی کیا را بخوانید:
ریتم متوازن و روایت یکدست
شاهین شجریکهن، منتقد در همشهری نوشت: … فیلمی با موضوعی پیچیده، پربازیگر و پرتنش که قصه آن در یک فضای بسته میگذرد و به شیوه داستانهای آگاتا کریستی، کلک و دروغ و سوءظن و مچگیری در بین یک فامیل بزرگ را به تصویر میکشد که شاید نمادی از یک جامعه بیمار و ریاکار باشد.
تناظری که بین فضای داخلی خانواده و محیط کلی یک اجتماع هزارتکه و نامنسجم ترسیم شده، بستر نمادپردازی را فراهم میکند و به خیلی از اشارات فیلم مفهومی کنایی میدهد. این یک چشمانداز پرتناقض است از جامعهای که ظاهرا یکدیگر را دوست دارند و به هم وابستهاند اما در واقع دریایی از سوءظن و سوءتفاهم از یکدیگر جدایشان میکند و کافی است یک رشته نازک پاره شود تا همه چیز از هم فروبپاشد؛ مثل گیاهی که ساقهاش را زورکی با نخی نازک سرپا نگه داشتهاند و هر لحظه احتمال میرود از کمر بشکند.
انتخاب فضای بسته و کنار هم گذاشتن شخصیتهایی با ریشهها و هویتهای متفاوت، یادآور آژانس شیشهای و ارتفاع پست است؛ فیلمهایی شلوغ و نفسگیر که ماجرای آژانس… در یک دفتر هواپیمایی اتفاق میافتد و حوادث ارتفاع پست در داخل یک هواپیمای مسافربری. اینجا اتفاقا کار سختتر هم هست چرا که در آژانس… پرداخت قصه بیشتر حول محور حاجکاظم و عباس دور میزد در حالی که در شب طلایی، جدا از مادر بیچاره که ناظری ساکت و صامت است، بیشتر شخصیتها به عنوانِ اعضای یک فامیل، محور اصلی قصهاند و قهرمان مشخصی وجود ندارد. جمعی از آدمهای ناهمگن که گویی همگی پشت نقابی از آدابدانی و مسالمت و محبت ساختگی پنهان شدهاند. در ابتدا خوب و مثبت و مهرباناند اما در پیچ قصه تبدیل به موجوداتی متقلب و ریاکار میشوند که هر یک انگشت اتهام را به سمت دیگری میگیرد و فرض را بر شرارت و فساد همه میگذارد؛ شاید چون در آیینه چنین میبیند و تجربههایش او را به چنین قضاوتی میرسانند.
شب طلایی، فیلم کامل و بیاشکالی نیست، اما ریتم متوازنی دارد و درست اوج میگیرد، روند رواییاش یکدست است و ترکیبی از شخصیتها را کنار هم چیده که وجوه اخلاقی مختلفی را بازتاب میدهند و میتوان درباره نیتها و نحوه تکامل شخصیت و منش هر یک مدتها فکر کرد که چگونه جامعهای سالم به ناگاه تبدیل به میدان جنگ میشود و همه به جان هم میافتند.
کارگردان برخی از ارجاعها را فکرشده در فیلمش گنجانده، از جمله تقارن میان چاله و قبر که گویی شب تولد مادر را به مراسم پیش از مرگش تبدیل میکند، و انتخاب طلا به عنوان استعارهای از پاکی گمشده و ارزشهای بیبها شده، که همه از دستش دادهاند و هر کسی به دنبال مقصر میگردد.
تکرار کلیشه ها
سوسن سیرجانی در دیجی کالا نوشت:… تمام فیلم به تلاش و کشمکشهای افراد خانواده بر سر پیدا کردن این طلاها میگذرد. اما نکتهی دیگری که مسیر فیلم را مدام از خط اصلی پرت میکند مشکلات و در واقع عقده گشاییهایی است که افراد نسبت به هم دارند و در این یک روز که در کنار هم هستند، مدام در حال نبش قبر مسایل گذشته هستند. درست متوجه شدید، قصه و پیرنگ آن، کاملا تکراری است و بارها در فیلمهای مختلف از این فرمول خانوادهی پر جمعیت و درگیرهای آنها، استفاده شده. برای یادآوری میتوان از فیلمهایی مثل «مرگ ماهی» روحالله حجازی، «نزدیکتر» مصطفی احمدی یا در ژانر طنز از «من دیهگو مارادونا هستم» بهرام توکلی یا «خماری» محمدحسین لطیفی، مثال آورد و شباهتهایی را در میان همهی آنها پیدا کرد.
چه در آثار طنز و چه درام، از این نوع قصه و سبک روایت گزینههای زیادی وجود دارد. «شب طلایی» هم دقیقا بر روی همان خطوط تعریف شده این نوع داستانها با بهرهگرفتن از معضل آشفتگیهای خانوادگی، قصد تعریف قصهی خودش را دارد.
نقطه قوت فیلم تنها در این است که بیننده در طول فیلم مانند حامد به تمام افراد حاضر در خانه مضنون میشود و حتی نمیتواند به راحتی دزد اصلی را پیشبینی کند. اما جز این دو موضوع، تمام ساختار داستانی، خط سیر قصه و حتی کاراکترهای موجود در داستان کلیشهای هستند. کلیشهای که نه تنها در سینما که در سریالهای متوسط تلویزیونی هم با همین خط سیر بارها آنها را دیدهایم. همیشه در این خانوادهها یک نفر خلافکار است، یک نفر مذهبی، یک نفر رنجکشیده و چند جوان که یا عاشق هستند یا یاغی. موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد مساله بیماری کووید ۱۹ و تعریف قصه در شرایط کرونایی در این خانواده است. دستآویزی که انگار تنها برای اینکه بازیگران در طول فیلمبرداری راحت باشند و گاهی ماسک بزنند، از آن استفاده شده…
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |