بررسی فیلمهای کمدی زامبی مشهور چند سال اخیر سینما
مجله اینترنتی کولاک : قطعا زامبیها پایهی بسیاری از کابوسها هستند. با این حال همانطور که «مردهها نمیمیرند» جدید جیم جارموش نشان داد کمدی زامبی هنوز هم طرفدار دارد. به همین خاطر سعی کردیم نگاهی به فیلمهایی بیاندازیم که ژانر کمدی زامبی را شکل دادهاند.
Return of the Living Dead ۱۹۸۵
بر اساس شایعات به نظر میرسد نویسندگان «شب مردگان زنده»، جورج ای. رومرو و جان ای.روسو بر سر دنبالههای این فیلم توافق نداشتند، به همین دلیل از یکدیگر جدا شدند. دنبالههای رومرو به عنوان دنبالههای اصلی در نظر گرفته میشدند و روسو نیز نام «مردگان زنده» را برای خودش برداشت. تقریبا نزدیک به دو دهه بعد فیلمهای روسو بر روی پرده رفتند و وقتی که بالاخره پایشان به سینما باز شد بسیار خندهدارتر از کمدیهای تاریک رومرو از آب درآمدند. «بازگشت مردگان زنده ۲» نیز که سه سال بعد از آن پخش شد کمدی را یک قدم جلوتر برد.
Re-Animator ۱۹۸۵
در حالی که «شب مردگان زنده» و «طلوع مردگان» تا دههها بعد، کار را برای این ژانر سادهتر کردند، تاثیر بزرگ بعدی در ژانر کمدی-زامبی را فیلمی گذاشت که در حقیقت در آن زامبیای وجود نداشت. فیلم کمبودجهی «مرده شریر» سم ریمی آنچنان روح تازهای به ژانر وحشت داد که کارگردان استورات گرودون تصمیم گرفت آن را در فیلم خودش بگنجاند. «احیاگر»داستان یک دانشجوی پزشکی دیوانه به نام هربرت وست را دنبال میکند که روشی برای زنده کردن مردگان پیدا میکند.
Braindead ۱۹۹۲
هفت سال بعد پیتر جکسون سومین فیلماش «مختعطیل» را ساخت. او با همکاری با ریچارد تیلور، که البته همکاری آنها به این جا ختم نشد («ارباب حلقهها»)، تا حد مرگ صحنهی فیلماش را پر از خون و اعضای بدن کرد. جالبی فیلم این است ک نشان میدهد یک قتلعام تا چه حد میتواند خلاقانه باشد. احتمالا به همین دلیل است که صحنهی معروف این فیلم فضایی پر از زامبی است که در آن یک نفر یک ماشین چمنزنی را به عنوان سلاح در هوا تاب میدهد. هوشمندی «مختعطیل» آنجاست که روی این سکانس توقف زیادی کرده و قتلهای مختلف زیادی را در آن گنجانده است.
Shaun of the Dead ۲۰۰۴
اوایل دههی اول قرن حاضر زمان خوبی برای فیلمهای زامبی، چه کمدی و یا چه غیر کمدی نبود. پیش از آن زامبیها اکثرا فقط در ژانر وحشت دیده میشدند. فیلمهای جورج رومرو نیز کلاسیک به حساب می آمدند و در زمینهی زامبیهای مدرن به جز بازیهای «رزیدنت اویل» چیز دیگری وجود نداشت. اما در سال ۲۰۰۲ بود که کارگردان دنی بویل و فیلمنامهنویس الکس گارلند فیلم «۲۸ روز بعد» را ساختند. میتوان گفت این فیلم آغاز موج جدید محبوبیت زامبیها بود. «شان میمیرد» ادگار رایت نیز به پخش شدن این موج کمک زیادی کرد. محبوبیت این کمدی دوستداشتنی بعد از پخش شدن آن بر روی دیویدی نیز بیش از پیش شد.
Zombieland ۲۰۰۹
در بیشتر اولین دههی قرن بیست و یکم، فیلمهای زامبی طرفدار زیادی نداشتند. این فیلمها مختص عاشقان سینمایی بودند که طنز «سیارهی وحشت» را درک میکردند. اما «سرزمین زامبیها» این موضوع را عوض کرد. این فیلم بازیگرانی مثل جسی آیزنبرگ، وودی هارلسون و اما استون را وارد این ژانر کرد و تصاویری فراموشنشدنی از بیل موری را به مخاطبینش نشان داد و به موفقیتی بزرگ تبدیل شد. این سفر جادهای در سرزمینی آخرالزمانی، میدانست که میتواند بر روی مخاطبینش حساب کند تا متوجه فیلم شده و همراه آن بخندند. البته حضور بیل موری جلوی دوربین نیز در این موفقیت آن بیاثر نبود.
ParaNorman ۲۰۱۲
دومین اثر استاپموشن فوقالعادهی کمپانی لایکا داستان یک پسربچه به نام نورمن بابکوک را دنبال میکند که قابلیت ارتباط گرفتن با ارواح را دارد. عموی تازه از دنیا رفتهی او از او میخواهد با اجرای آیینی مردگان را در قبرهایشان نگه دارد. اما در حین این مراسم یکی از قلدرهای محل مزاحم کار او شده و همه چیز به هم میریزد. با اینکه این فیلم خشونت معمول فیلمهای زامبی را ندارد، با این حال با خلاقیتهای بصریاش در خلق شخصیتها تا بخشی این موضوع را جبران کرده است.
Warm Bodies ۲۰۱۳
این فیلم با بازی نیکلاس هولت و ترزا پالمر کاملا مدیون «گرگ و میش» و دوران اوج فیلمهای زامبی است. با این حال به خاطر بازیهای قوی و کارگردانی خوب جاناتان لوین، که این فیلم را براساس اقتباسی از رمان آیزاک ماریون جلوی دوربین برد، کاملا ارزش دیدن دارد. با اینکه کمی در مورد قوانین زامبیها دقیق عمل نکرده است، اما به طور کلی «بدنهای گرم» از آنچه که یک کمدی رمانتیک زامبی انتظار دارید فراتر رفته است.
Pride and Prejudice and Zombies ۲۰۱۶
تا زمانی که اقتباس از رمان ست گراهام سال ۲۰۰۹ که از رمان جین آستن الهام گرفته بود، بعد از تاخیرهای طولانی به روی پرده برود، کمدی زامبی راهش را به جشنوارهی فیلم ساندنس ۲۰۱۴ نیز باز کرده بود. رمان نقش مهمی در ارتباط دادن کمدی به ژانر دوباره جانگرفتهی زامبی داشت، اما بعد از چند شروع ناموفق برای ساختش، این فیلم در نهایت با تاخیر بسیار زیادی ساخته شد و در زمان اکرانش ایدهی آن تکراری به نظر میآمد. با این حال باز هم فیلم چند صحنهی سرگرمکننده و خلاقانه دارد. با اینکه این فیلم یکی از بهترین کمدی زامبیها نیست اما به طور قطع یکی از عجیبترین آنهاست.
این مطلب برگرفته از نوشتهی کوین پی.سالیوان در سایت www.vulture.com است.
هلیا ثامنی
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |