یادداشت

عوامل موثر بر رکود یا صعود شاخص های بورسی

حوا ابراهیم نژاد

در این مقاله سعی داریم تا به بررسی بازار بورس بپردازیم . به راستی چه چیزی باعث منفی شدن شاخص ها در بازار بورس می شود. در این میان باید بدانیم که چند عامل مهم وجود دارد که هر دولتی برای بهبود و تقویت شاخص های بورسی خود باید حدالامکان از حضور این عوامل خبر داشته و نقص ها و شکاف ها ی موجود را بر طرف کند .

عوامل تاثیر گذار بر بازار بورس
عوامل تاثیر گذار بر بازار بورس

عامل اول : بودجه
مساله ای که در حال حاضر بازار به آن توجه ویژه ای دارد مساله بودجه است و همچنین تصمیم گیری در این راستا می باشد. بودجه بندی هرساله مورد توجه فعالین بازار قرار میگیرد بطوری که هر سال در مهرماه سرمایه ها با احتیاط بیشتری در بازار قرار میگیرد و این به تنهایی عامل رکود هرچند موقتی در بازار میشود. در بودجه تصمیم های مهمی اتخاذ میشود، مانند تغییر نرخ سوخت ها و انرژی (بنزین، گازوییل، گاز، آب و …)، تغییر سیاست های مالیاتی، کسری بودجه احتمالی دولت و بسیاری از مسائل دیگر مورد توجه است.

عامل دوم : نرخ بازدهی بدون ریسک
از مسائل مهم دیگر تعیین نرخ بازدهی بدون ریسک یا به عبارت دیگر نرخ بهره بانکی است. با صرف ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک در بازار، سرمایه گذار انتظار دارد تا دربرابر ریسکی که آنرا پذیرفته بازدهی بهتری در مقابل بازدهی بدون ریسک کسب کند. پس با افزایش نرخ بهره در سطوح قیمتی، انتظار سرمایه گذار کاهش پیدا میکند. درنهایت باعث افت سطوح قیمتی بازار خواهد شد. نرخ بازده بدون ریسک به سادگی تاثیرش بر رونق و رکود بازار مشخص است. همانطور در بازار پیش رو دیدیم تغییرات سود موجب تحرک سرمایه گذاران در بازار بورس شد به طوری که رشد نرخ بازدهی در بازار پول فشار زیادی را بر بازار سهام وارد کرده است. در همین حال، نیم نگاه سرمایه‌گذاران به نوسانات ارز نیز دوخته شده است؛ جایی که در صورت ادامه تضعیف ارزش ریال، رشد سودآوری برای شرکت‌های بورس تهران در کوتاه‌مدت فراهم می‌شود.
حضور بازارهای جایگزین نیز خالی از اشاره نیست جذاب‌تر شدن بازارهای جایگزین، یا از بین رفتن جذابیت‌های آن‌ها می‌تواند بر حال عمومی بازار و به دنبال آن بر شاخص اثر بگذارد. کاهش بهره بانکی باعث می‌شود که سرمایه‌گذاران پول‌های خود را از بانک در بیاورند و به بازار سرمایه سرازیر کنند.

عامل سوم : چشم انداز تورمی و نرخ دلار
صنایع کامودیتی (فلزات اساسی ، پتروشیمی ها و …) با تغییرات نرخ ارز، نرخ فروش تغییر میکند و در حاشیه سود شرکت تاثیر بسیار با اهمیتی میگذارد. افزایش نرخ ارز و در پی آن افزایش نرخ فروش و افزایش حاشیه سود شرکت ها را در پی خواهد داشت. این مساله سودآوری شرکت ها را تقویت کرده و موجب افزایش تقاضا در این گروه میشود. همچنین با افزایش تورم، انتظارات برای افزایش نرخ فروش شرکت های تورم محور (مانند شرکت های غذایی)، و در پی آن افزایش مبلغ فروش شرکت ها میباشد. همین مورد موجب چشم انداز مثبت در این صنایع شده و تقاضا را برای این صنایع افزایش خواهد داد. بنابراین، چشم انداز افزایش نرخ ارز و یا افزایش تورم باعث ایجاد سطح جدیدی از تقاضا در بازار شده و رونق بازار را درپی خواهد داشت.

عامل چهارم : تحریم
صنایعی که از نظر تولید و یا فروش وابستگی به خارج از کشور دارند، درصورت اعمال تحریم با مشکلات جدی مواجه خواهند بود. درحال حاضر تمامی صنایع ما مورد تحریم واقع شده و خبرهای جدید تحریم اثرگذار نخواهد بود. به دلیل وجود تحریم ها نرخ فروش شرکت های صادراتی ما کمتر از دیگر کشورها میباشد و تا حدودی با نرخ های جهانی فاصله دارد تا بتوانیم محصولات تولید شده را به فروش برسانیم. و این مساله جدیدی نیست و سالیان زیادی است که انجام میشود. بنابراین در آینده تحریم های جدیدتر اثرگذار نخواهد بود.

عامل پنجم : جنگ یا بهتر است بگوییم حتی توهم جنگ بین عوام
از آنجایی که پول ترسو است، جایی که امنیت وجود نداشته باشد پول از آنجا فرار میکند! هرگونه ایجاد ناامنی و یا انتقال حس ناامنی به سرمایه گذاران ، پول را به سمت کالاهایی مانند طلا میکشد و این امر موجب خروج نقدینگی از دیگر بازار ها خواهد شد و تقاضا به سمت بازارهایی کالایی افزایش پیدا میکند.
اگر در جایی از جهان بمبی منفجر شود، عملیات تروریستی به وقوع بپیوندد، دو کشور درگیر جنگ شوند یا نظام سیاسی یک کشور سقوط کند، بازار بورس بی‌تغییر نمی‌ماند.

عامل ششم : چشم‌انداز و انتظارات
انتظار ما از آینده، حتی بیشتر از شرایط فعلی بر رفتارهای امروز ما تاثیر می‌گذارد. کسی که سال آینده می‌خواهد شهر یا کشور محل زندگی‌اش را تغییر بدهد، بعید است خانه‌ای با اقساط طولانی‌مدت بخرد.
در مورد بازار بورس هم وضع به همین شکل است. اگر بیشتر مردم به آینده اقتصادی کشور خوش‌بین باشند، تمایلشان به خرید سهام افزایش پیدا می‌کند. در مقابل انتظارات منفی مثل بدبینی، نگرانی، ترس، عدم قطعیت و احتمال جنگ آن‌ها را به سمت نقد کردن دارایی سوق می‌دهد. به همین دلیل اخبار بد و دلسردکننده می‌تواند باعث سقوط شاخص بورس شود.

عامل هفتم : تورم
اگر تورم بالا باشد، قدرت خرید مردم کم خواهد شد. در این صورت فروش شرکت‌ها پایین می‌آید و این یعنی کم شدن سود هر سهم. وقتی سود واقعی شرکت‌ها از مقدار پیش‌بینی‌شده کم‌تر باشد، قیمت سهام هم کاهش پیدا می‌کند. کم شدن قیمت سهام و سود‌های تقسیمی باعث کاهش شاخص کل بورس می‌شود.

عامل هفتم : نرخ ارز
بعضی از شرکت‌ها واردکننده کالا هستند و برخی دیگر صادرکننده. اگر قیمت ارز بالا برود، تامین مواد اولیه برای شرکت‌های متکی بر واردات سخت خواهد شد. در مقابل گران شدن دلار باعث می‌شود که کالاهای صادراتی برای خارجی‌ها ارزان‌تر و جذاب‌تر بشوند.

و می توان گفت صدها عوامل دیگر که مسئولین اقتصادی می بایست این عوامل را در برقراری بازار بورس بهبود یافته بکار برند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا