معرفی فیلم ۱۹۱۷ ساخته سام مندس + بازیگران و خلاصه داستان | نقد فیلم ۱۹۱۷
معرفی فیلم ۱۹۱۷ ساخته سام مندس به همراه بازیگران و خلاصه داستان این فیلم در این مطلب همچنین نکات خواندنی و نقد و تحلیل فیلم ۱۹۱۷ . فیلم ۱۹۱۷ ساخته سام مندس داستانی تاثیرگذار از بقا در جریان جنگ جهانی اول که جدیدترین فیلم این کارگردان است، شنبه در لسآنجلس و نیویورک دیده شد. این فیلم که با سبک خاصی ساخته شده تحسین داوران اسکار و منتقدین سینمایی را به همراه داشت.
درباره ۱۹۱۷
به گفته منتقدان سم مندس با کاری که در فیلم «۱۹۱۷» کرده و از منظر فنی با ارایه تکنیکی پرسپکتیو و تصویر جنگ در یک برداشت، به طور قطع نام خود را به عنوان کارگردانی مولف در تاریخ ثبت کرده است. این فیلم تقریبا در یک شات بیوقفه تصویربرداری شده و این تصمیم هنرمندانه به فیلم حس عمیقی از نظر اضطرار جنگ میبخشد. برداشت چنین تصویری با ۶ ماه تمرین بیقفه ممکن شد.
۱۹۱۷ یک فیلم انگلیسی در ژانر حماسی جنگی به تهیهکنندگی و کارگردانی سم مندس است که در سال ۲۰۱۹ منتشر شد. مندس، فیلمنامه این فیلم را با همراهی کریستی ویلسون و با الهام از خاطرهای که پدربزرگش برای او تعریف کرده بود، به رشته تحریر درآورده است. داستان فیلم در بهار سال ۱۹۱۷ و در طی جنگ جهانی اول در شمال فرانسه رقم میخورد. جرج مکای، دین-چارلز چپمن، بندیکت کامبربچ، کالین فرث، مارک استرانگ، ریچارد مدن، اندرو اسکات و جیمی پارک ستارگان فیلم هستند.
پرونده ساخت ۱۹۱۷ نخستین بار در ژوئن ۲۰۱۸ باز شد. تام هالند نخستین انتخاب مندس برای بازی در نقش اول فیلم بود اما به علت طولانی بودن مراحل فیلمبردای و تداخل با پروژههای دیگر هالند، او این پیشنهاد را رد کرد. در اکتبر ۲۰۱۸ خبر رسید که راجر دیکینز به عنوان مدیر فیلمبرداری به پروژه پیوسته و سپس مشخص است که راجر دیکینز و مندس قصد دارند فیلم را به صورت برداشت بلند، فیلمبرداری کنند. کار تصویربرداری به علت پیچیده بودن پروژه و سختگیریهای مندس و دیکینز بیشتر از مدت تعیین شده به طول انجامید. ۱۹۱۷ در فاصله آوریل تا ژوئیه ۲۰۱۹ در لوکیشنهای مختلف همچون ویلتشر، اسکاتلند و استودیوهای شپرتون جلوی دوربین رفت.
۱۹۱۷ در تاریخ ۲۵ دسامبر ۲۰۱۹ در آمریکا توسط یونیورسال استودیوز اکران شد و از تاریخ ۱۰ ژانویه ۲۰۲۰ نیز در انگلیس توسط انترتینمنت وان بهروی پرده رفت. فیلم با تحسین گسترده منتقدان همراه بود و در زمینه تیم بازیگری، کارگردانی، فیلمبرداری، موسیقی و طراحی صحنه ستایش شد. بنیاد فیلم آمریکا و هیئت ملی بازبینی فیلم، ۱۹۱۷ را جزو ده فیلم برتر سال ۲۰۱۹ معرفی کردند. فیلم یک موفقیت در گیشه بود و در سراسر جهان ۲۴۹ میلیون دلار فروش کرد در حالی که بودجه ساختش ۹۰ میلیون دلار است. ۱۹۱۷ در هفتاد و هفتمین مراسم گلدن گلوب در سه رشته بهترین فیلم درام، بهترین کارگردانی و بهترین موسیقی متن نامزد دریافت جایزه شد که فقط در کسب جایزه موسیقی ناکام ماند.
همچنین در نود و دومین دوره جوایز اسکار، فیلم در ۱۰ رشته از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه غیراقتباسی و بهترین فیلمبرداری نامزد دریافت جایزه اسکار شدهاست.
بازیگران فیلم
جرج مکای
دین-چارلز چپمن
بندیکت کامبربچ
کالین فرث
مارک استرانگ
ریچارد مدن
خلاصه داستان
بهار سال ۱۹۱۷ و در اوج جنگ جهانی اول در شمال فرانسه، دو سرباز جوان انگلیسی به نامهای اسکافیلد و بلیک مأموریتی غیرممکن پیدا میکنند: رساندن پیغامی مهم به یک گردان ۱۶۰۰ نفری انگلیسی برای جلوگیری از ورود آنها به کمین مرگبار دشمن. این در حالی است که زمان به سرعت برای آنها در حال سپری شدن است.
نقد فیلم
« ۱۹۱۷ » یکی از بی سر و صداترین فیلمهای سینمایی امسال بود. در سالی که عنوان های سینمایی یکی پس از دیگری ما را غافلگیر و هیجان بی وصفی در وجودمان برای فرا رسیدن فصل جواز سینمایی ایجاد کردند، فیلم جدید سم مندس هیچ سهمی در تبلیغات نداشت! این تصمیم البته نه به دلیل اینکه فیلم مستقل بوده و احتمالاً می بایست در جشنواره ای مانند ” ساندنس ” اولین نمایشش را پشت سر می گذاشت، بلکه سیاست کمپانی بود که می خواست از انتشار جزئیات فیلم جلوگیری شود. برای کارگردانی که در یک دهه گذشته نام او را فقط با دو فیلم پر سر و صدای « جیمز باند » شنیده بودیم، این یک تصمیم غیرمنتظره محسوب می شد. اما این روش در نهایت خیلی هم بد نشد چراکه « ۱۹۱۷ » به حدی تماشایی است که ارزش چشم پوشی از این مخفی کاری بی جهت را داشته باشد!
داستان فیلم مانند عنوانش، در سال ۱۹۱۷ یعنی زمان وقوع جنگ جهانی اول آغاز می شود. دورانی که توپخانه های آتش برای نابودی مردان جنگ آماده بودند و خون های بسیاری بر روی زمین جاری می شد. فیلم درباره دو سرباز انگلیسی به نام اسکافیلد ( جرج مکای ) و بلیک (دین-چارلز چپمن ) است. دو سرباز وظیفه ای که تفاوت خاصی با همرزم هایشان ندارند اما ماموریتی قهرمانانه به آنان محول شده تا جان بیش از ۱۰۰۰ نفر از نیروهایشان را نجات دهند. این دو سرباز باید از خط مقدم جهبه که دشمن بمباران کرده عبور کنند و پیامی را به گروهان دیگر برسانند که در آن به حقه های دشمن و لزوم اتخاذ تصمیم متناسب در ارتباط با آن اشاره شده است.
احتمالاً تا قبل از تماشای فیلم به این موضوع پی برده اید که « ۱۹۱۷ » بصورت تک سکانس ( سکانس پلان ) کارگردانی شده است. ویژگی که یکی از مشهورترین نمونه های آن را چند سال پیش آلخاندرو گنزالس ایناریتو در فیلم « بیردمن » بکار گرفت و قصه فیلم را بدون کات برای تماشاگر روایت کرد. البته در آن فیلم ایناریتو با شعبده بازی های تصویری ذهن مخاطب را به بازی گرفت تا متوجه کات های نسبتاً زیاد فیلم نشویم اما کاری که سم مندس در اینجا انجام داده به مراتی پیچیده تر، سخت تر و خیره کننده تر از هر فیلم سکانس پلانی است که تا به امروز ساخته شده است. مندس در « ۱۹۱۷ » یک جنگ واقعی را بازسازی کرده و تماشاگر را در سالن سینما به داخل جنگی پایان نپذیر می برد که طرفین ماجرا قصد کوتاه آمدن در رقم زدن تراژدی را ندارند و دائم در حال ضربه زدن به یکدیگر هستند.
« ۱۹۱۷ » اثری ضد جنگ نیست و نمی خواهد که پیامی سیاسی درباره جنگ و تبعات آن ارائه کند. مندس به جای اینکه به تماشاگران در سالن های سینما درس اخلاق بدهد، از آنها خواسته که به داخل جنگ بروند و به تماشای داستان واقعی جنگ در جبهه ها بنشیند به طوریکه حتی نتوانند پلک بزنند و هیچ صحنه ای را از دست ندهد. فیلم دو سرباز را به عنوان قهرمانانی که قرار است یک پیام مهم را به مقصد برسانند معرفی می کند اما به آنها اعتباری برای قهرمان بودن نمی دهد. خود سربازان هم وحشت زده هستند و حتی یکی از آنها می داند که مدال های جنگ احتمالاً احمقانه ترین افتخاری است که می تواند نصیب کسی شود. آن دو سفر ترسناک و مهیبی را در دل جنگ و خط مقدم آغاز می کنند که تماشای لحظه به لحظه آن تن مان را می لرزاند.
فضایی که مندس در « ۱۹۱۷ » ترسیم کرده یک نمونه از واقعیت جنگ است. در این فضاسازی جنگ تقدیس نشده و از دل آن قهرمان زاده نمی شود. در این محل نزاع تنها بوی لاشه موش های کثیف و جسد انسان های به رگبار بسته شده یافت می شود که درباره آنها هیچ چیز نمی دانیم. ما نمی دانیم آنها که هستند و چه آرزوهایی در زندگی داشته اند. دقیقاً همان ویژگی که درباره دو نقش اصلی یعنی اسکافیلد و بلیک نیز صدق می کند. مندس می خواسته که دو سرباز نقش اصلی فیلم مانند دیگر مردان جنگ باشند. بی هویت و وحشت زده و ناامید از اینکه بتوانند تاریخ ساز شوند. استرس و پوچی این دو در مسیر سفرشان چنان دقیق پایه ریزی می شود که تماشاگر هم در سالن سینما به یک پوچی عمیق می رسد!
اما آیا این جنگ سرد و مهلک قرار است نقطه پایانی هم داشته باشد که ما بتوانیم سرانجام رستگار شدن دو سرباز را ببینیم؟ این پایان شاید اجازه بدهد تا نفس آرامی بکشیم و بر روی صندلی مان نشسته و بگوییم: « این جنگ لعنتی بهرحال تمام شد! » اما سم مندس در اینجا با ما چندان هم عقیده نیست! او باهوش است و می داند که در جنگ هیچ نشانی از رستگاری نیست. هیچکس در جنگ به مرتبه بالاتری در انسانیت دست نیافته و برعکس، در چرخه خشونت بارها و بارها تکرار می شود. این داستان جنگ هاست که برای کسانی که در میدان نبر نبوده اند با افتخار روایت می شود، اما در واقعیت همیشه حقایق جنگ به پلیدی و پوچی می رسند و یک زخم عمیق بر جای می گذارند؛ همانطور که « ۱۹۱۷ » آن را روایت می کند.
مطالب بیشتر در لینک های: باکس آفیس هفتگی ۲۰۲۰، فیلم جدید خارجی
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |