سینماسینمای‌جهان

کریستین بیل و مت دیمون در نقش بزرگان ایندی ۵۰۰

یک مهندس شوخ‌طبع، یک راننده شش‌دانگ

مجله اینترنتی کولاک ، ترجمه: پرویز فغفوری آذر

کریستین بیل روزهایی را به یاد می‌آورد که روی نوک پنجه‌ می‌ایستاد و افتخارآفرینی آلن پروست، ژاک لافایت و نلسون پیکه در مسابقات فرمول یک را با پدرش از تلویزیون تماشا می‌کرد. آنها قبل از ترک رقابت‌های فرمول یک در پیست «برندز هچ» انگلستان هم رقابت کرده‌اند.

او پشت فرمان بت‌موبیل در حال مطالعه فیلمنامه‌ای درمورد مرحله آخر رقابت‌های ۱۹۶۶ بین فورد و فراری بود که یک هواخواه دیگر این مسابقات هم به میان آمد. مت دیمون که به دلیل حضور در مجموعه فیلم‌های جیسون بورن با رانندگی در سرعت بالا غریبه نیست،‌ زمانی که فهمید بیل هم قرار است در این مجموعه باشد، فرصت را برای بازی غنیمت شمرد. نتیجه این فرصت‌طلبی هم «فورد فراری» شد؛ فیلمی ۱۰۰ میلیون دلاری که ۱۵ نوامبر امسال شاهد اکران آن توسط فاکس قرن بیستم خواهیم بود. این فیلم روایتگر رقابت شدید بین اتومبیل‌سازان امریکایی و ایتالیایی‌ و بانیان این امر است.

 

بیل بازیگر نقش «کن مایلز»، یک مهندس و راننده، است. دیمون هم در نقش «کارول شلبی»، یکی از معروف‌ترین سازندگان اتومبیل در تاریخ امریکا، بازی می‌کند. آنها پشتیبانی مالی ساخت «جی‌تی ۴۰» را نیز برعهده گرفتند؛ اتومبیلی که تمام افتخارات مسابقات پیست لمان را به خود اختصاص داد.

کریستین بیل در مسیر پیوستن به دیمون در ایندیاناپولیس برای تماشای مسابقه ایندی ۵۰۰ و در حالی که پرچم سبزرنگ را تکان می‌داد، گفت: «مسابقه تنها روغن و بنزین نیست. درمورد خون و عرق و البته آدم‌های درون ماشین هم هست. همین باعث هیجان‌انگیز شدن آن می‌شود.» جک نیکلسون هم برای تماشای ۳۰ دور از این مسابقه آنجا بود اما طبق معمول، برای تکان دادن پرچم به خودش زحمت نداد.

بیل گفت: «کن مایلز یک تکامل‌گرای خالص بود.  او اغلب در حال تلاش برای برنده شدن در تک تک نبردها بود اما در نهایت جنگ را می‌باخت. همین طور در حال باختن بود تا اینکه شلبی به او ملحق شد و فرصتی در اختیارش گذاشت تا خود را در عرصه جهانی مطرح کند.»

مایلز یک راننده انگلیسی بود با شوخ‌طبعی گزنده خود و شلبی هم یک تگزاسی اصیل که برای خودش راننده‌ای موفق بود؛ البته تا قبل از دستیابی به جایگاه نمادین خود به عنوان خالق «شلبی کبرا». درمورد مجموعه ماشین‌های عضلانی فورد صحبت می‌کنیم. درمورد جی‌تی ۴۰٫ ارتباط او با مایلز نتیجه جالبی داشت؛ تعقیب سرسختانه فراری توسط فورد.

دیمون می‌گوید: «او جزو آدم‌هایی بود که از زندگی بزرگ‌ترند. من درمورد دوستی آنها چیزی نمی‌دانستم و به همین دلیل علاقه‌مند شدم که در این فیلم بازی کنم. داستان بزرگی است که دست‌کم گرفته شده است.»

این داستان که موضوع یک فیلم مستند به نام «جنگ ۲۴ ساعته» است، از اوایل ۱۹۶۰ شروع شد. زمانی که انزو فراری از علاقه‌اش به فروش شرکت خود پرده برداشت. هنری فورد دوم نیز منابع قابل توجهی برای تحقیق درمورد امضای قرارداد با فراری اختصاص داد اما فراری ناگهان دست از مذاکره کشید. فورد خشمگین هم به بخش مسابقه شرکت خود دستور داد اتومبیلی بسازند که این شرکت ایتالیایی را شکست دهد.

اما فورد با اینکه مبالغ هنگفتی به این برنامه تزریق می‌کرد با مشکلات زیادی مواجه شد. بنابراین به شلبی مراجعه کرد. او هم به دنبال مایلز رفت. آنها با یکدیگر نه‌تنها این برنامه را به پیش بردند، بلکه در اولین تلاش خود در پیست لمان هم به پیروزی رسیدند.

دیمون می‌گوید: «این رابطه شکل گرفت. این دو نفر بالا و پایین‌ زیاد داشتند اما در کنار یکدیگر باقی ماندند. شلبی یک سیاستمدار عالی بود که کاری می‌کرد هر چیزی را قبول کنید. او متوجه شده بود برای برنده شدن تیمش باید چنین شخصی باشد. مایلز در این موارد یک فاجعه تمام‌عیار بود.»

فیلمنامه این فیلم به کارگردانی جیمز منگولد، قبل از حضور بیل و دیمون در آن، از زیر دست چند نویسنده گذشت و ابتدا در کالیفرنیا فیلمبرداری شد. بیل می‌گوید برای فیلمبرداری بعضی از صحنه‌های محلی، به لمان هم رفتند. آنها حتی در چند کلاس آموزشی هم در مدرسه اتومبیلرانی مسابقه‌ای باندورانت شرکت کردند.

این دو بازیگر برای اولین بار است که شخصاً شاهد عظمت ایندی ۵۰۰ خواهند بود. دیمون می‌گوید: «من در این مورد مطالعه کرده‌ام، شنیده‌ام و حتی برنامه‌های تلویزیون را دیده‌ام. این بزرگ‌تر از هر چیزی است که ما در ورزش کشور انجام می‌دهیم. آن را به بهترین نحو ممکن انجام خواهیم داد.»

 

منبع:  آسوشیتدپرس

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا