آیا زنان هم مثل مردان چشم چرانی می کنند؟+ درمان
جامعه ما این روزها با یک ناهنجاری مواجه است، گرفتار یک ضداخلاق است، با یک معضل دست و پنجه نرم می کند و دست به گریبان است با یک بیماری؛ بیماری مزمنی به نام چشم چرانی که برآمده از یک عادت نکوهیده درمان نشده است. سرها، گردن ها، صورت ها و چشم هایی که زاویه و جهت دارند، به سوی جنس مخالف و نگاه هایی عمیق و ژرف که ثابت می مانند به روی دیگران به قصد لذت و حظ. به زبان ساده تر، دوختن نگاه آلوده به نوامیس مردم برای کامجویی بصری. گاه عیار و میزان این چشم چرانی ها و نظربازی ها چنان بالا می رود که فغان اعتراض مردم را هم بلند می کند.
چشم چرانی یا “ویریسم” واژه ای فرانسوی است، گرفته شده از “ویر” به معنای “تماشاگر”. این اختلال از لحاظ جسمی برای فرد چشم چران مضر نیست اما برای قربانی آن ناراحت کننده است. فرد چشم چران دارای تکانه ای غیر قابل کنترل برای دید زدن دیگران و معمولا غریبه ها به طور دزدانه دارد.
چنین فردی کشش تکرار شونده ای را برای مشاهده کردن دیگران از درون پنجره ها، پارکها، اماکن خاص مانند حمامها ، استخر و.. دارد. حتما در اخبار و روزنامه ها با مطالبی در مورد نصب دوربینهای مخفی در اطاقهای پرو، سالنهای آرایش زنانه، باشگاههای ورزشی و.. مواجه شده اید.
افرادی که مرتکب این اعمال غیر اخلاقی می شوند عمدتا دچار این اختلال هستند. چشم چرانها عموما مرد هستند و معمولا خود را مخفی نگه می دارند اما زن ها هم از این امر مستثنی نیستند که در ادامه این مطلب از مجله اینترنتی کولاک به بررسی هر دو مورد می پردازیم.
بیش از ۶۰ درصد همسران در رابطه زناشویی خود به طور ناقص ارضا می شوند، اما این کامیابی های ناقص در جامعه و فرهنگ جنسی جامعه چه تاثیری خواهد داشت؟ مردانی که نتوانند از طریق رابطه زناشویی خود به ارضاء کامل برسند، مانند گرسنگانی هستند که همه چیز را غذا می بینند، آنان همواره در جستجوی لذت جنسی اند و هیچ گاه سیر نمی شوند، طبعا اشخاصی که در روابط زناشویی به ارضاء کامل جنسی دست می یابند به رابطه زناشویی با همسر خود قانع اند، اما اگر کسی کاملا ارضا نشود به آمیزش با همسر خود قانع نبوده و همواره در پی کشف فردی جذابتر و یا روشی جدید برای ارضای جنسی خویش است.
به بیان ساده تر ریشه اصلی تنوع طلبی جنسی، انحرافات جنسی و…، نرسیدن به ارضای کامل جنسی و گرسنه ماندن است، تنوع طلبی جنسی ذاتی و برخواسته از طبیعت انسان نیست، بلکه پدیده ای است که هرگاه عشق در روابط زناشویی جامعه کمرنگ می شود، این نارضایتی ها متولد می شود، بنابراین میزان تنوع طلبی جنسی با میزان عشق در جامعه رابطه عکس دارد، در جامعه ای که عشق معنای خود را از دست بدهد، مردان و زنان در طمع کسب لذت بیشتر و ارضای تنوع طلبی خویش، به دنبال چشم چرانی و تماشای فیلم ها و تصاویر غیر اخلاقی، انحرافات جنسی و… خواهند رفت .
اشتباه است اگر بگوییم که فردی که تنوع طلب نیست با همسر خود ارضاء می شود و فردی که تنوع طلب هست با چند شریک جنسی، صحیح تر آن است که بگوییم، فقط کسانی به معنای واقعی و کامل ارضاء می شوند که تنوع طلب نیستند، تنوع طلبی برخواسته از ارضاء های ناقص جنسی است و شخص تنوع طلب هیچ گاه به طور کامل لذت نمی برد، چنانچه شخص تنوع طلب بتواند چندین بار در رابطه زناشویی با همسر خود ارضای کامل جنسی را تجربه کند، میل به تنوع طلبی در او کمرنگ و به مرور زمان ریشه کن خواهد شد .
اگر به همسرتان شک داشته و نگرانید از اینکه مبادا با شخص دیگری رابطه داشته باشد، به جای کنترل روابط و رفت و آمدهایش سعی کنید روابط عاطفی میان یکدیگر را قوی و قوی تر کنید، در این صورت می توانید مطمئن باشید که او لحظه ای به شخص دیگری فکر نخواهد کرد.
حتما دیده اید مردانی را که در مترو، اتوبوس و حتی کوچه و خیابان با معترضانی روبه رو می شوند که شاکی اند از نگاه های ناپاکشان و مطرح کننده یک پرسش تاریخی:مگر خودت خواهر و مادر نداری؟
تعارف را کنار بگذارید
متاسفانه در کشور ما ناهنجاری های اخلاقی که به خط قرمز اجتماع نزدیک است در لفافه ای از تعارف ها و ملاحظات پنهان می شود و حتی گاهی به طور کامل نادیده انگاشته شده و به جای واکاوی دقیق و ارائه راهکارهای علمی و مستند، راه سکوت مصلحت گرایانه و حتی انکار محجوبانه در پیش گرفته می شود. معضلی که در فرهنگ عامیانه به «چشم چرانی» مرسوم است هم از این اصل بری نبوده و نیست. این ضداخلاق اجتماعی آن قدر مذموم و نامقبول در میان عامه مردم است که اکثرا ترجیح می دهند حتی درباره اش کمتر سخن به زبان آورند و از بیخ و بن نادیده بگیرند. نادیده انگاشتن آن البته به معنای فقدانش در جامعه نیست که قضا را ببین، فراوان است شوربختانه و پرشمار مردمانی از نوجوانان و جوانان گرفته تا میانسالان و حتی پیرمردان به آن مبتلا.
آماری از میزان نفوذ ضداخلاق چشم چرانی در میان اقشار مختلف جامعه خودمان در دست نیست اما یک مطالعه در انگلستان نشان داده مردها به طور میانگین روزانه ۴۳ دقیقه از وقت خود را صرف خیره شدن به جنس مخالف می کنند که این میزان برابر با ۲۵۹ ساعت یا تقریبا ۱۱ روز در سال است. جمع این زمان در فاصله بین هجده تا پنجاه سالگی یک مرد می شود بیش از ۱۱ ماه و ۱۱ روز یعنی یک مرد انگلیسی در این فاصله، نزدیک یک سال از عمرش را صرف کاری کرده که در فرهنگ ما اسمش «چشم چرانی» است.
از منظر دین اسلام، نگاه کردن مرد به زن نامحرم چه با قصد لذت و چه بدون آن حرام است و نگاه کردن به صورت و دست ها، اگر با قصد لذت باشد، حرام است، بلکه احتیاط واجب آن است که بدون قصد لذت هم نگاه نکنند و نیز نگاه کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است.
خداوند در آیه ۳۰ سوره نور می فرماید:به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند. این برای آنها پاکیزه تر است و خدا به آنچه می کنند، آگاه است.
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نیز آمده است:درباره رابطه نامشروع برای هر عضوی از آدمی سهمی از زنا است؛ زنای چشم، نگاه کردن، زنای زبان، سخن گفتن و زنای گوش ها، شنیدن حرام است.
استاد شهید مرتضی مطهری درباره چشم چرانی می گوید:فلسفه چشم چرانی جز این نیست که فرد با تمرکز نگاه، تخیلاتش را به خدمت می گیرد و در دنیای خیالات به هوسرانی می پردازد. بنابراین آنچه نگاه را لذت آفرین می کند، تخیلاتی است که فرد به وسیله نگاه در درون خود می پرورد.
چشم چرانی یک اختلال رفتار عادتی
یک روان شناس، چشم چرانی را یک اختلال رفتار عادتی می داند که بر اثر استمرار و بتدریج در انسان ها و بخصوص آقایان شکل می گیرد.
دکتر شکوه نوابی نژاد در گفت وگو با جام جم توضیح می دهد:گاهی ممکن است یک فرد بر اثر عوامل مختلف از جمله نیازهای سنی و رشدی و کنجکاوی و علاقه اش به جنس مخالف بخصوص در سن بلوغ رفتاری را از خود بروز دهد که بعدها به صورت یک عادت مرضی درآید.
وی چشم چرانی را یک اختلال شناخته شده در میان افراد جامعه ذکر می کند و می گوید:کسی که نگاه های آنچنانی به دیگران را حق خود بداند و اصلا نگران تضییع حقوق دیگران نباشد یک بیمار است که باید هرچه زودتر درمان شود.
نوابی نژاد با تاکید بر این که از منظر اجتماعی «چشم چرانی» یک پدیده بسیار زشت است، ادامه می دهد:در کشورهای پیشرفته این ناهنجاری را یک اختلال رفتاری شدید می دانند و فاعل آن مورد اعتراض و حتی تعقیب قانونی قرار می گیرد اما متاسفانه در کشور ما بیشتر مردم بی تفاوت از کنار این معضل اجتماعی می گذرند.
نوابی نژاد درباره عوارض سوء چشم چرانی در جامعه می گوید:فردی که نگاهی آلوده دارد نه تنها برای مخاطب خاص خود که برای کل اجتماع ایجاد ناامنی کرده، آرامش و امنیت را از همه سلب می کند. چشم چران در اصل به حقوق دیگران تجاوز می کند.
این عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی تاکید می کند:هیچ صحنه ای زشت تر و کریه تر از این نیست که مردی با وجود همراه داشتن همسرش نگاه ناپاک خود را بر چهره دیگر زنان بدوزد.
وی به زنانی که چنین ناهنجاری را در شوهران خود می بینند توصیه می کند که آنها را تشویق و ترغیب به مراجعه حضوری به روان شناس کنند و از سوی دیگر، شرط بگذارند تا زمانی که این سوء رفتار را در شوهر خود مشاهده کنند از همراهی با او در مکان های عمومی سرباز خواهند زد.
چشم چرانی قابل درمان است
نوابی نژاد با تاکید بر این که معضل چشم چرانی قابل درمان است، می گوید:افراد مبتلا به این عادت ناپسند در وهله اول باید بدانند که یک اختلال رفتاری عادتی در آنها تثبیت شده و در وهله دوم مطمئن باشند که می توانند این عادت زشت را ترک کنند، اگرچه شاید این مهم در ابتدای راه اندکی مشکل به نظر آید.
به گفته این روان شناس اگر فردی که نگاه خود را نمی تواند کنترل کند بدرستی توجیه شود که رفتار زشتی از او سرمی زند، می تواند با تقویت اراده و عمل به برنامه هایی که پزشک برای ترک عادتش توصیه کرده، ترک عادت کند.
خانم ها پاسخ ندهند، حتی با نیم نگاهی
نوابی نژاد درباره سهم زنان در بروز این معضل اخلاقی و اجتماعی می گوید:اگر خانمی حتی با یک نگاه کوتاه پاسخ نگاهی آلوده را بدهد، نه تنها برای خودش ناامنی ایجاد کرده که فرد چشم چران را نیز جسورتر و گستاخ تر می کند.
این چهره ماندگار در رشته روان شناسی، به زنان توصیه می کند براساس ارزش های دینی و ملی و با رعایت و حفظ حجب و وقار خود، جامعه را از آلوده و کریه شدن به یک ضدارزش مصون بدارند.
فرهنگسازی لازم است
در حالی که در ایران به عنوان یک کشور اسلامی ناهنجاری موسوم به چشم چرانی گاه به وفور دیده می شود، اما بعضی از جوامع با وجود آزادی های فردی بیشتر، با چنین معضلی کمتر دست به گریبان هستند که این خود جای تاسف و تامل دارد. نوابی نژاد با تائید این که چشم چرانی در برخی فرهنگ ها متداول تر است، توضیح می دهد:در بعضی کشورها از کودکی به افراد آموزش می دهند که حق ندارند نگاه عمیق به دیگران بیندازند و اصولا در فرهنگشان چنین اجازه ای صادر نمی شود. ضایع نکردن حقوق دیگران و پرهیز از تجاوز به حریم شخصی افراد جزو تربیت ها و مسئولیت های فردی در این جوامع است.
عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی توصیه می کند:در کشور خودمان هم باید از طریق رسانه های عمومی فرهنگسازی صورت بگیرد و افراد جامعه از کودکی چشم چرانی را ضدارزش بپندارند و در برابر کسانی که این ارزش را رعایت نمی کنند، حساسیت به خرج داده و واکنش مناسب نشان دهند.
چشم چرانی در زنان
زمانی که زن فاقد حشمت و حیا باشد و آن را از دست بدهد به بی حجابی و به بی راهه کشاندن مردان روی می آورد و اسرار زنانگی و جسمانی خود را در معرض دید عموم قرار می دهد و شوخ چشم می شود که این همه دلالت بر کمال زیبایی و ظرافت و متمدن بودن او نمی کند بلکه بیانگر بی حیایی و سبک سری اوست.
قرآن مجید می فرماید:«والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» کسانی که برای (رضایت) ما به تلاش ایستند و در راه (پیروزی دین) ما جهاد کنند، آنان را در راههای منتهی به خود رهنمود (و مشمول حمایت و هدایت خویش) می گردانیم.
زنان در درون خود فقط در برابر یکی از دو چیز تسلیم می شوند:۱- حیاء ۲- غریزه جنسی
اگر تابع غریزه خود باشد بی شرم وبی آزرم خواهد بود؟ اگر تابع حیا باشد و در برابر آن کرنش نشان دهد غریزه خود را کنترل کرده باشد که این زن، همان زن واقعی است که سرمایه انسان است و شایسته شوهر و نسل و انتقال اخلاق کریمانه می باشد. زیرا زن نزد اهل فضل و دانش سنگ بنای کانون خانواده، و دارای مقام و حقوق و احترام خاصی است بشرطی که زینت بخش بازار و خیابانها و اماکن عمومی و مرتع چشمان هوس بازان نباشد وگرنه خدای نکرده سمبل تحرک غریزه جنسی و هوس هوس بازان خواهد شد و مقصود و هدف مطلوب شیطان از طریق چنین زنانی تامین می شود که نه شایستگی کانون گرم خانواده و تربیت اولاد را خواهند داشت و نه آن جایگاه ویژه اجتماعی را برای خود حفاظت خواهند کرد.
هر انسان چه زن و چه مرد دارای طبیعتی است که به آن ارزش و بها داده است و تا زمانی که از آن فاصله نگرفته، تمام امور او بر وفق مراد خواهد بود، ولی چون از آن فاصله گیرد نظام امور او مختل می شود و این چیزی جز «فطرت دینی» نیست.
وقتی زن با بی حجابی بیرون آید شیطان به استقبال او می شتابد و نگاههای بیگانگان و هوسبازان را به سوی او متوجه می گرداند و سیل انبوه کنایه ها و متلکها به سوی او سرازیر می شود، چون جسم افسون گر و زیبای زن به تنهایی خود به خود نغمه ها و موسیقیهای خاموشی است که در یک زمان هم گوش از آن لذت می برد و هم چشم از آن لطف اندوز می گردد و عفت و شرف او در معرض خطر قرار می گیرد و حفظ شرف و عزت و کرامت زن و خانواده هدف اصلی ممنوعیت عرض اندام زن است. و زنی که به تماشای مردان و مردان به تماشای او می نشینند زن زندگی و رازداری و مادری برای فرزندان، و فرد سالم و امینی برای آینده نیست؛ زیرا فاقد شرافت و ادب و عفت است؛ بلکه به تعبیری دیگر شوره زاری بیش نبوده که محصولی جز خس نخواهد داشت.
آیا، جمال زن، بمنزله گنجینه ای نیست که قلب را به دزد تبدیل می کند؟ بله، او از این قوه قهر آمیز و تسلط برخوردار است، به مثابه آهن ربایی است که بدون حرکت براده های آهن را به سوی خود جذب می کند. زن بی حجاب این گونه است چنان نیروی جاذبه ای دارد که بدون اراده کارهای با اراده را انجام می دهد که دیدن او اولین کار اوست.
بنابر این زنان از بی حجابی و نمایش زینت و لباس خود به شدت پرهیز کنند زیرا هر چند که قصد فریفتن مردم را نداشته باشند اما این کار بدون اراده هم انجام می شود. و زینت و لباس، جسم و بدن او را، و بدن و لباس به اتفاق هم زن را در معرض نمایش و نگاه دیگران قرار می دهند! آنگاه معرکه گرم می شود.
اسلام توجه و عنایت خاصی به حفظ عفت و شرف زن و خانواده و طهارت جامعه اسلامی از بی بند و باریها یشان داده و اسباب و علل آن را ممنوع قرار داده است تا مساله به جاهای باریک و خطرناک کشیده نشود. ببینیم قرآن برای مردان و زنان بطور مساوی چه دستور داده است:«قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم، ذلک ازکی لهم، ان الله خبیر بما یصنعون. و قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها، ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن … و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن، و توبوا الی الله جمیعا ایها المونون لعلکم تفلحون»؛ (ای پیغمبر!) به مردان مومن بگو:(آنان موظفند که از نگاه به عورت و زینت نامحرمان) چشمان خود را فرو گیرند، و عورتهای خویش را (با پوشاندن و دوری از پیوند نامشروع) مصون دارند، این برای ایشان زیبنده تر و محرمانه تر است. بیگمان خداوند از آنچه انجام می دهند اگاه است (و سزاوار جزای رفتارشان را می دهد). و به زنان مومنه بگو:چشمان خود را (از نامحرمان) فرو گیرند (و چشم چرانی نکنند) و عورتهای خویشتن را (با پوشاندن و دوری از رابطه نامشروع) مصون دارند و زینت خویش را (همچون سر، سینه، بازو، ساعد، گردن، خلخال، گردنبند، بازوبند) نمایان نسازند، مگر آن مقدار (از جمال خلقت، همچون چهره و پنجه دستها) و آن چیزها (از زینت آلات، همچون لباس و انگشتری و سرمه و خضاب) که (طبیعتا) پیدا می گردد. و چارقد و روسریهای خود را بر یقه ها و گریبانهایشان آویزان کنند (تا گردن و سینه و اندامهایی که احتمالا از لابلای چاک پیراهن نمایان می شود، در معرض دید مردم قرار نگیرد) و زینت خود را نمودار نسازند مگر برای شوهرانشان … و پاهای خود را (به هنگام راه رفتن به زمین) نزنند تا زینتی که پنهانش می دارند (جلب توجه کند و صدای خلخال پاهایشان بگوش مردم برسد و) دانسته شود. ای مومنان! همگی بسوی خدا برگردید (و از مخالفتهایی که در برابر فرمان خدا داشته اید توبه کنید) تا رستگار شوید.
در این آیات سه دستور به مردان داده شده است:۱- حفاظت چشمها و نگاهها «یغضوا من ابصارهم» ۲- حفظ عفت و شرمگاه «و یحفظوا فروجهم» ۳- توبه و رجوع.
و فلسفه اول دو دستور را چنین بیان کرده است «ذلک ازکی لهم» این برایشان پاکیزه تر است. و به آنان هم هشدار می دهد که بدانند، همانا خداوند به آنچه که آنان انجام می دهند کاملا آگاه و مطلع است تا اینکه اگر کسی به فلسفه هدف این دو دستور پی نبرد و از آن باز نیامد تهدید و هشدار بعدی او را باز دارد.
اما به زنان شش دستور داده است:۱- حفاظت نگاه و چشمها ۲- حفظ عفت و شرمگاه ۳- ظاهر نکردن زینت و آرایش ۴- پوشیدن چادر و حجاب ۵- نکوبیدن پاها ۶- توبه و رجوع
و این همه دستورات برای تامین یک هدف است و آن فلاح و رستگاری آنان در دنیا و آخرت.
این کثرت اوامر و تنوع آنان به زنان بیانگر نفوذ پذیری شیطان در آنها و گمراه کردن مردان از طریق آنان می باشد بنا بر این باید زنان و مردان مومن بیش از پیش مواظب باشند.
و چرا مردان و زنان از نگاه ناروا باز داشته شده اند، چون نگاه بزرگترین خائن روانی است که روان انسان را می آزارد چون وقتی ببیند محبت طرف مقابل در دل او جای می گیرد و همیشه در فکر و خیال او به سر می برد لذت طاعت و عبادت را نمی بیند در صدد و فکر رسیدن به مطلوب خود خواهد بود که در این مورد تمام مرزها را در نوردیده و قیود را از هم می گسلد.
اما حفظ فرج چرا؟ سید قطب می نویسد:«حفظ«فرج» پیامد طبیعی فرو خواباندن چشم است و گامی است در استواری اراده و هوشیاری در حفاظت از افتادن در گناه و تسلط بر خواهشهای نفسانی، از این رو بین آن دو در یک آیه جمع کرده، تا نشان دهد یکی حالت سبب و دیگری جایگاه نتیجه را دارد، هر دو گامهایی هستند پی در پی، در صفحه ذهن و صحنه زندگی، نزدیک به نزدیک.»
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |