رابرت داونیجونیور: ماجرای من و «مرد آهنین» تمام شد
تمام زندگی من «کار» نیست و من هم شخصیتهایی که بازی میکنم، نیستم
مجله اینترنتی کولاک، ترجمه: پرویز فغفوری آذر
اتمام زمان قرارداد رابرت داونیجونیور با کمپانی مارول به خاطر بازی در سری فیلمهای «مرد آهنین» و بقیه فیلمهای ابرقهرمانی این کمپانی به نظر همه غیرممکن میآمد. اما مثل بقیه چیزهای این دنیا که شروع و اتمام دارند، بالاخره عمر بازی او در این نقش هم به سر رسید.
اما خب، کم زمانی نیست. سال ۲۰۰۸ اولین فیلم از سری «مرد آهنین» ساخته شد که با بودجهای ۱۴۰ میلیون دلاری ۵۸۵ میلیون دلار فروخت. دومین فیلم از این مجموعه در سال ۲۰۱۰ اکران شد و با بودجهای ۲۰۰ میلیون دلاری حدود ۶۲۵ میلیون دلار فروخت. سومین فیلم رکوردشکنی کرد و با بودجهای ۲۰۰ میلیون دلاری بیش از یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار فروش داشت. در این بین او با بازی در مجموعه فیلمهای ابرقهرمانی «اونجر» یکی از چندین شخصیت این مجموعه فیلمها بود اما همچنان تونی استارک بود و مرد آهنین.
بیایید ببینیم زندگی «مرد آهنین» پس از سالها بازی در این نقش و اتمام قراردادش با استودیوی مارول به چه شکل است: «طی این سالها همیشه خیالم راحت بود. یک جور حس اطمینان و خاطرجمعی داشتم. نگاه به ۵۴ ساله بودنم نکنید. همه نیاز به چنین حسی دارند. مثل یک بچه که به هیچ چیز به اندازه قلکی که دارد و در آن پولهایش را جمع میکند، اطمینان ندارد.»
آخرین فیلمی که او براساس قراردادش با کمپانی مارول در آن نقش تونی استارک را ایفا کرد فیلم «اونجرز: آخر بازی» بود. سالها بازی در نقش اول فیلمهای مرد آهنین و ایفای نقش تونی استارک در مجموعه اونجرز کاری کرد که قبول کردن اتمام بازی او در این نقش برای تماشاگران غیرممکن باشد. اما آخر بازی برای او آخرین بازی هم هست؟ ببینیم او به این سوال چه جواب میدهد: «حدود ده سال فوقالعاده با این فیلم و این شخصیت داشتم. الان جلوتر از جایی هستم که فکر میکردم قرار است باشم. قسمت قشنگ قضیه اینجاست که دیگر مجبور نیستم شروع کنم به سناریوخوانی و گشتن دنیا برای ایفای نقشی که در آن جا بیفتم. همیشه کار درست این است که وقتی جلو هستی، یعنی در اوج قرار داری، کنار بکشی. این گزاره در تمام زندگی صادق است؛ روابط کاری و شخصی، تحصیلات، شغل و هر چیز دیگر. بالاخره یک جا باید کنار کشید و کجا بهتر از اوج؟ دیگر ۱۹ ساله نیستم که بهار زندگیام باشد و بخواهم به آینده دوردست فکر کنم. الان هم پدرم، هم شوهر و هم در حال سعی کردن برای این که یک شهروند خوب باشم. در ششمین دهه زندگی قرار دارم و باید عاقلتر از گذشته باشم. در زندگی هر کسی یک مرحله وجود دارد که اکثر اوقات باعث از هم پاشیدن روحی و روانی بسیاری از آدمها شده است. مردم همیشه در انتقال از یک فاز زندگی به فاز دیگر مشکل دارند. الان باید سعی کنم جلوی بروز این مشکل را بگیرم و باور کنید دارم سعی خودم را میکنم.»
ژانویه سال ۲۰۲۰ شاهد اکران فیلم جدیدی از رابرت داونیجونیور خواهیم بود به نام «سفر دریایی دکتر دولیتل» که باتوجه به لیست همبازیانش و بودجه ۱۷۵ میلیون دلاری این فیلم، احتمال این که یکی دیگر از مجموعههای سینمایی (این بار با یک اسم جدید) در حال ساخت باشد، بعید نیست. او در این فیلم با اما تامپسون، تام هالند، رالف فاینس، جان سنا، اکتاویو اسپنسر، ماریون کوتیار، آنتونیو باندراس، مایکل شین و سلنا گومز همبازی است؛ یک فیلم فانتزی – کمدی.
او برای سال ۲۰۲۱ هم سومین فیلم از سری «شرلوک هلمز» با بازی خودش و جود لاو را در نوبت اکران دارد. این دو بازیگر دو بار دیگر برای ایفای همین نقشها با یکدیگر همبازی شده بودند. رابرت داونیجونیور در نقش شرلوک هلمز و جود لاو در نقش جان واتسون.
دستمزد او هم در این سالها افزایش چشمگیری داشته است. از دریافت ۵۰ میلیون دلار (با احتساب سود اکران جهانی) به خاطر اولین فیلم «اونجرز» که در سال ۲۰۱۲ اکران شد، رسید به ۷۵ میلیون دلار به خاطر بازی در فیلم «Infinity War» که سال ۲۰۱۸ اکران شد. مبلغ کامل دستمزد او در «اونجرز: آخر بازی» هنوز برای خودش هم معلوم نیست. باید وکلای او با وکلای شرکت سازنده فیلم نشستی داشته باشند و چرتکه بیندازند تا علاوه بر دستمزد قطعی، سهم سود او از درآمد کلی فیلم هم مشخص شود و در نهایت به یک عدد مشخص به عنوان دستمزد کلی برسند.
او درباره افزایش دستمزدش و تاثیری که روی زندگیاش داشته چنین میگوید: «به نظرم وابستگی چیز خوبی است. درواقع اکثر مواقع خوب است. باعث میشود بالاخره شما به یک چیز یا یک شخص اطمینان داشته باشید. این افزایش دستمزد هم به من اطمینان خاطر میدهد. همین باعث میشود هر نقشی را قبول نکنم چون دغدغه پول ندارم. به همین خاطر میگویم وابستگی خوب است. قبلا هم گفتم مثل همان کودکی که به قلکش بیش از تمام بانکهای دنیا اطمینان دارد.»
سوال بعدی ما این بود: «ممکن است از نظر برخی بینندگان فیلمهایش زندگی شخصی او با شخصیت تونی استارک ادغام شده باشد و به همین دلیل هم شرکت سازنده فیلم و هم مردم از او انتظارات عجیب و غریبی داشته باشند. چنین چیزی برایت پیش آمد؟»
رابرت گفت: «اوایل به این صورت بود که هر دو طرف با یکدیگر همکاری داشتیم و تونی استارک را با کمک هم ساختیم.. مدتی از این قضیه گذشت و به عنوان یک کارمند خوب شناخته شدم. اما وقتی درگیر بحثهای مربوط به شراکت در سود ناشی از فروش فیلم شدیم قضیه فرق کرد و به نظر مدیران مارول، دیگر آن کارمند خوب نبودم. چطور بگویم… جوری نگاهم میکردند انگار صاحب یک سگ خانگی به سگش نگاه میکند. به این صورت. انگار همان کودک به جای اطمینان به قلکش، به یک صندوق سرمایهگذاری بزرگ مراجعه کند و به جای اعطای پولش به آنها، فرم درخواست وام پر کند!»
او در ادامه گفت: «من هم به منظور حفظ هویتم و این که فراموش نکنم که هستم، شروع کردم به مرور برخی تمرینات تئاتر که از قبل بلد بودم. همین باعث شد بتوانم بین خودم و نقشهایی که بازی میکنم، مخصوصا تونی استارک، فاصله ایجاد کنم. بنابراین نگران نیستم که مردم مرا با تونی استارک اشتباه بگیرند چون تونی استارک نیستم.»
از او پرسیدیم یعنی اصلا نگران نیستی؟ گفت: «تمام وجود من که کار نیست. کاری که میکنم با کسی که هستم و چیزی که هستم فاصله زیادی دارد. وقتی مدت زمان خاصی را برای بازی در یک نقش صرف میکنی، معنایش این نیست که تو در تمام زندگی شخصیات یا حتی طی همان مدت تبدیل به آن شخصیت شوی. البته قبول دارم چیز جالبی نیست زیرا بسیاری از بچهها قبل از رفتن به اردوی تابستانی، شبها قبل از خواب به خودشان میگویند من هم میتوانم یک تونی استارک باشم. روزی مثل او خواهم شد. بعد همین بچهها در اردو دست در دست هم زمزمه میکنند یا شاید هم فریاد بزنند کومبایا… قسمت مزخرفش اینجاست.»
در اولین فیلم مرد آهنین که سال ۲۰۰۸ ساخته شد، لباس اصلی تونی استارک در یک غار و از تکههای آهن بیمصرف ساخته شد. او در حالی که مشغول ساخت این لباس بود، گوشه ذهنش هم به رسیدن نیروی کمکی و نجات پیدا کردن امیدوار بود. اما در آخرین فیلم دستیاران بیشماری برای این کار داشت. انواع روباتها و مهندسهایی که آماده بودند یکی یکی لباسهای او را تعمیر و آماده کنند. از او پرسیدیم: «چه چیزی بهتر از این برای پایانبندی سفر شخصی و تکمیل کردن شخصیت تونی در ذهن داشتی؟» در جواب گفت: «آخرین لباس مرد آهنین چیزی نبود که برای ادامه داستان ساخته شده باشد. فقط برای همان فیلم و اتمام آن طراحی شده بود. اگر کتابهای جوزف کمپبل (داستاننویس و اسطورهسرای امریکایی) را خوانده باشید، متوجه میشوید که این کلمات را از دل داستانهای او بیرون کشیدهام. داستان من و تونی استارک دیگر تمام شده است. من که چنین باوری دارم. بهتر است شما هم حرف مرا باور کنید.»
تکههایی از مصاحبه رابرت داونیجونیور را اینجا میتوانید ببینید:
منبع: هالیوودریپورتر
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |