فیلم خون شد مسعود کیمیایی با حضور سعید آقاخانی در نقش قیصر!+جزئیات

مسعود کیمیایی برای ساخت سی‌امین فیلم کارنامه‌اش آماده می‌شود. همین خبر کافی بود تا توجه علاقه‌مندان آثارش را جلب کند. تجربه قبلی کیمیایی، «قاتل اهلی»؛ چه در زمان تولید و بعد از آن در اکران، آنچنان هیاهویی به راه انداخت و اسیر حواشی متعدد میان سازندگانش شد که خود فیلم از دست رفت. علاقه‌مندی و آمادگی کیمیایی بیش از هر چیز مخاطبان آثارش را مصمم می‌کند که این‌بار فیلمی از او ببینند که به زعم خودش می‌تواند بهترین اثرش باشد. کیمیایی به «خون شد» امید بسته است. زمان زیادی برای نگارشش گذاشته و از قهرمانی می‌گوید که بازگشته تا سروسامانی به زندگی‌اش بدهد.

بازگشت مرد قصه بعد از غیبتی طولانی، از همان ابتدا همه را به یاد «قیصر» سازنده‌اش انداخت. فارغ از اینکه کیمیایی بار‌ها از عدم تمایلش به ساخت دنباله‌های قصه‌های قدیمش حرف زده بود، «خون شد» برای او حال‌وهوای دیگری دارد. دست‌آخر کیمیایی برای خلاص‌شدن از تأویل‌های مختلفی که تازه‌ترین اثر او را قیصری دوباره توصیف کرده بودند به سینماآنلاین گفت: «بازسازی یا سری دوم فیلمی را ساختن شیوه فیلم‌سازی افراد دیگر است. من هیچ‌وقت این‌گونه فیلم نمی‌سازم». «خون شد» مدتی است مقابل دوربین رفته. سعید آقاخانی قهرمان قصه است و سیامک انصاری، لیلا زارع، نسرین مقانلو، هومن برق‏نورد، سیامک صفری و ماهور احمدی از دیگر بازیگران فیلم تازه کیمیایی هستند.

روز‌های آخر فیلم‌برداری در یکی از محله‌های قدیمی تهران در خیابان ری می‌گذرد؛ کوچه‌ای بن‌بست که در سبز رنگ و نیمه‌باز خانه‌ای قدیمی، با درخت‌هایی سر به آسمان‌کشیده نگاه می‌دزدد. میانه‌های روز است و گروه برای نفس تازه‌کردن به حیاط آمده‌اند. حالا ابهت خانه خودش را بیشتر به رخ می‌کشد؛ خانه‌ای با آجر‌های بهمنی و ایوانی عریض و باغچه و حوضی در میانه، شکوه عجیبی دارد و آرامشی که تو را از قیل‌وقال بیرون خلاص می‌کند.

گروه صحنه در زیرزمین مشغول مهیاکردن و چیدن سکانس بعد هستند و مسعود کیمیایی روی نیمکتی چوبی و کنار حوض نشسته است. با خودش آرام فکر می‌کند و گهگاه با علیرضا زرین‌دست که این‌بار نیز پشت دوربین قرار گرفته حرف می‌زند. مسعود کیمیایی پرانرژی‌تر از همیشه است. با اعضای گروهش خوش‌وبش می‌کند و به آنچه تا دقایقی دیگر فیلم‌برداری می‌شود فکر می‌کند. به فاصله کوتاهی مسعود کیمیایی و علیرضا زرین‌دست به سمت زیرزمین خانه می‌روند؛ زیرزمینی که به محض ورود، دود غلیظی به صورتت می‌خورد و در فضای مه‌آلودش صندوق چوبی بزرگ و دوچرخه‌ای آویزان به دیوار، پرده‌های نیمه‌آویزان پنجره‌ها و صندلی‌های چوبی کهنه روی هم چیده‌شده، توجه جلب می‌کند و البته مرغ و خروسی که ظاهرا حضورشان در این سکانس الزامی است.

کیمیایی به سمت دری کوچک راه کج می‌کند و پشت پرده، مقابل مانیتور می‌نشیند. بلافاصله منشی صحنه و دستیارانش کنارش می‌ایستند و در سوی دیگر پرده، علیرضا زرین‌دست و گروهش برای فیلم‌برداری آماده می‌شوند. نسرین مقانلو برای بازی در این سکانس از راه می‌رسد و باید به محض ورود به زیرزمین چنددقیقه‌ای تأمل کند و دوربین دوار شود و بعد از آن در کنار صندوق قدیمی بنشیند. زرین‌دست این صحنه را باید روی دست فیلم‌برداری کند؛ صحنه‌ای که در فیلم تعیین‌کننده است و فیلم‌برداری‌اش در آن فضای تنگ، سخت به نظر می‌رسد. زرین‌دست تمرین می‌کند و لبخند رضایت روی صورت مسعود کیمیایی می‌نشیند.

این صحنه همانی است که در ذهنش بوده و زرین‌دست هم برای ثبت آن مصمم‌تر می‌شود. کیمیایی به دفتر دکوپاژش رجوع می‌کند و خودش را برای ضبط صحنه بعد آماده می‌کند. جای دوربین تغییر می‌کند، سیاهی صحنه غلیظ‌تر می‌شود و مقانلو پشت صندوق چوبی می‌نشیند. با این گریم، نسرین مقانلو مسن‌تر به نظر می‌رسد. در فضای تاریک‌وروشن زیرزمین همه‌چیز برای ضبط این صحنه آماده است. کار به سه برداشت می‌رسد و بعد از آن جای دوربین برای گرفتن نما‌های بسته تغییر می‌کند. بعد از ضبط این صحنه با علیرضا زرین‌دست هم‌کلام می‌شویم. سال‌ها از عمر رفاقت و همکاری زرین‌دست و کیمیایی می‌گذرد و خودش می‌گوید سلیقه‌هایمان یکی است. «بعد از هشت تجربه همکاری، بعضی‌وقت‌ها بدون اینکه با هم مشورت کنیم یا حرفی بزنیم به یک نگاه و تصمیم واحد می‌رسیم».

زرین‌دست می‌گوید: «مسعود کیمیایی در مقایسه با عمری که از او رفته است، ذهن جوان و مدرنی دارد، خصوصا در این فیلم. از زمانی که فیلم‌برداری شروع شد، هر روز و هر لحظه و هر سکانس انگیزه، امید و حرکت را در من بیشتر کرد. فکر می‌کنم که «خون شد» می‌تواند از جمله بهترین آثار آقای کیمیایی باشد. طبعا قصه‌های مسعود کیمیایی برآمده از سلیقه و نگاه خاصش است و همین موضوع باعث به‌وجودآمدن شباهت‌های خاصی میان آثارش می‌شود و این طبیعی است. اما ساختار این فیلم به‌هیچ‌عنوان شبیه فیلم دیگرش نیست. این فیلم ساختار مدرن و سینمای امروز را دارد و فکر می‌کنم اگر کیمیایی را نشناسید فکر می‌کنید فردی ۳۰ ساله «خون شد» را ساخته. من هم به سهم خودم تلاش و سعی کردم فیلم‌برداری آن قابل اعتنا باشد».

در فاصله استراحت گروه تا ضبط پلان بعد با نسرین مقانلو درباره حضورش در این فیلم صحبت کردیم. مقانلو ایفاگر یکی از نقش‌های اصلی این فیلم است. مادری که عهده‌دار مراقبت از فرزندان شوهر و دختر خودش است. مقانلو با پیراهن و چادری گل‌دار در حال روتوش گریم، مقابلمان می‌نشیند و درباره تفاوت این نقش صحبت می‌کند. او می‌گوید: «یکی از آرزو‌های من کارکردن با کارگردان‌هایی است که جایگاه استادی دارند و همیشه حس می‌کردم چقدر خوب بود اگر افتخار داشتم مقابل دوربین استاد کیمیایی باشم که خوشبختانه این اتفاق افتاد. بعد از اینکه با آقای کیمیایی صحبت کردم و سناریو را خواندم، حس کردم بعد از ۳۰ سال کارکردن انگار هنوز هیچ کاری نکرده‌ام و تحت تأثیر نوشتار و قلم استاد بودم».

او از شخصیت خانم‌جانی می‌گوید که برای خانواده‌اش فداکاری می‌کند و می‌گوید: «خانم‌جان، زن دوم است و حال و هوایی دارد که لحظه به لحظه برای من شیرین‌ترش می‌کند. زنی که فاصله سنی زیادی با همسرش دارد و اقتدار و زنانگی او برای من مرعوب‌کننده بود. او به‌شدت دل‌نگران خانه و همسر و فرزندانش است و فکر می‌کنم زمانی که به تصویر کشیده شود، بهتر بتوان درمورد آن صحبت کرد. خانم‌ها در فیلم‌های آقای کیمیایی به زیبایی تمام تصویر می‌شوند و در این فیلم نیز با خانم‌های مختلفی روبه‌رو می‌شوید که هر یک در جایگاهشان کنش جذابی از خود نشان می‌دهند. همیشه از آثار استاد کیمیایی لذت می‌برم و حس می‌کنم «خون شد» یکی دیگر از کار‌های به‌یادماندنی او خواهد بود».

او ادامه داد: «بسیاری از من دلیل کم‌کاری سالیان اخیر را پرسیدند. اکثر فیلم‌نامه‌هایی که به دستم می‌رسید نکته قابل اعتنایی نداشت و آن‌قدر بی‌میل بودم که احساس کردم می‌توانم دیگر با بازیگری خداحافظی کنم. اما از طرف دیگر شعف زیادی برای کارکردن با اساتید این رشته دارم و خدا را شکر که پیشنهاد بازی در «خون شد» مطرح شد. بازی در این فیلم به من انرژی دوباره‌ای برای کارکردن داد».

مسعود کیمیایی «خون شد» را برای حضور در جشنواره فیلم فجر آماده می‌کند. به گفته جواد نوروزبیگی تهیه‌کننده فیلم برخلاف خواست قلبی مسعود کیمیایی و حضورش در جشنواره، این فیلم برای حضور در این رویداد هنری آماده می‌شود و زمان کافی برای آماده‌سازی فیلم وجود دارد. نوروزبیگی می‌گوید: «ماجرای ساخت فیلم «خون شد» اتفاق جالبی برای من بود.

من با آقای رنجکشان درگیر ساخت فیلم «عنکبوت» بودم و آقای رنجکشان قراری با آقای کیمیایی داشت و دوست داشت با استاد در مقام سرمایه‌گذار همکاری داشته باشد. در جلسه‌ای که برگزار شد، اتفاق نظر و افتخاری حاصل شد که من تهیه‌کننده این اثر باشم. فیلم‌نامه را خواندم و به نظر بسیار درخشان بود و پای کار ایستادم. «خون شد» به قدری خوب نوشته شده بود که خیلی راحت به نقطه‌نظر مشترک رسیدیم و کار را شروع کردیم. این نکته را مد نظر داشته باشید که استاد کیمیایی آن‌قدر حرفه‌ای و تولیدی جلو می‌رود که به نظرم گاهی از گروه هم جلوتر است و طبیعی است او بزرگ سینمای ماست و همه ما از او یاد می‌گیریم».

او ادامه داد: «اوایل ساخت فیلم بحثی مطرح شد مبنی بر اینکه «خون شد» شبیه فیلم «قیصر» است. باید این را گفت که «خون شد» هم فیلم قهرمان‌پروری است. اما قهرمان زمان را تصویر می‌کند. طبیعی است که رگه‌هایی از فیلم‌های دیگر آقای کیمیایی را می‌توان در آن دید و شاید به لحاظ موضوعی کمی نزدیک باشد، اما پرداخت کاملا متفاوتی دارد و می‌توان گفت: یکی از متفاوت‌ترین آثار مسعود کیمیایی است».

نوروزبیگی درباره سرمایه ساخت فیلم اخیر مسعود کیمیایی می‌گوید: «متأسفانه این روز‌ها اتهام‌زنی در سینما متداول شده است. آقای رنجکشان ازجمله افرادی است که در یک سال اخیر حواشی بسیاری حول چرایی و چگونگی حضورش در سینما ایجاد شد. اما در این مدت همه ما متوجه شدیم که او یکی از علاقه‌مندان سینما خصوصا سینمای اجتماعی است. همه ما که در سینما کار می‌کنیم می‌دانیم که بسیاری از سرمایه‌گذاران به دنبال بازگشت سریع سرمایه‌شان هستند و اکثر آن‌ها بعد از حضور در مقام سرمایه‌گذار به سراغ فیلم کمدی می‌روند و خواهان همکاری با بازیگران مشخصی هستند که برگشت سرمایه‌شان را تا حد زیادی تضمین کنند. اما آقای رنجکشان از فیلم خوب صحبت می‌کند و کیفیت است که برایش اولویت دارد. او انتخاب می‌کند و این کار را با وسواس انجام می‌دهد. اگر حضور آقای رنجکشان نبود، قطعا فیلم «خون شد» ساخته نمی‌شد. او در این مدت از بسیاری از فیلم‌سازان نسل جوان حمایت کرده و مهم‌تر از آن این است که سینمای اجتماعی را حمایت می‌کند».

نوروزبیگی ادامه داد: «به نظرم بهتر است به جای مطرح‌کردن حرف‌های تکراری از افرادی که برای سینما زحمت می‌کشند، تقدیر کنیم. یا اگر از آن‌ها سپاسگزاری نمی‌کنیم، دست‌کم ناسزا نگوییم و سکوت کنیم. همه کسانی که من را می‌شناسند می‌دانند اعتقاد و باوری دارم و تا صحت مسئله‌ای به خودم ثابت نشود به راحتی آن را نمی‌پذیرم. مدتی است کنار آقای رنجکشان هستم و موضوع شبهه‌داری ندیدم. به‌راحتی تهمت‌زدن کار پسندیده‌ای نیست. یک‌سال‌ونیم از ورود آقای رنجکشان به سینما گذشته است. حاصل این حرف‌ها چه شد؟ آقای رنجکشان فیلم نساخته؟ دادگاهی شد؟ او در حال طی‌کردن مسیرش است. او دیگر میهمان نیست. همکارمان شده. سینما را شروع کرده است و به درستی ادامه می‌دهد».

زمان حضور ما در کنار گروه «خون شد» به زودی سپری می‌شود. اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود و فیلم مراحل پس‌تولید را در زمان کافی پشت سر بگذارد و به شرط انتخاب، برای نخستین بار در جشنواره فیلم فجر پیش‌رو به نمایش گذاشته خواهد شد. فیلمی که امید بسیاری برای درخشش آن وجود دارد و باید دید چه واکنش‌هایی از سمت مخاطبانش خواهد گرفت.