نقد فیلم بی صدا حلزون ساخته بهرنگ دزفولی زاده + عکس
فیلم بی صدا حلزون یکی از فیلم های حاضر در جشنواره فیلم فجر ۹۸ است که بهرنگ دزفولی زاده کارگردانی آن را بر عهده دارد. در این بخش به معرفی بازیگران فیلم بی صدا حلزون و خلاصه داستان فیلم بی صدا حلزون و نقد فیلم بی صدا حلزون می پردازیم.
نقد فیلم بی صدا حلزون
فیلم بی صدا حلزون به کارگردانی بهرنگ دزفولیزاده و نویسندگی محمدرضا رهگذر فیلمی درباره ناشنوایان است. این فیلم ۲۰ سال بعد از آنکه رخشان بنی اعتماد فیلم پرنده کوچک خوشبختی را ساخت با موضوعی مشابه ساخته شده و تماشایی است.
بی صدا حلزون اولین ساخته بهرنگ دزفولیزاده است. او فارغ التحصیل رشته سینما از پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و پیش از این بیش از ۹۰ فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی را عکاسی کرده و سازنده ۹ فیلم کوتاه مستند و داستانی است.
دزفولی زاده درباره انگیزهاش از ساخت چنین فیلمی و نیز تشابه با «پرنده کوچک خوشبختی» گفت: ۲۰ سال بود فیلمی درباره این موضوع ساخته نشده بود و میخواستم توجه جامعه را به مسائل ناشنوایان جلب کنم مخصوصا اینکه این افراد فقط در مناسبتهای خاص مثل هفته بهزیستی مورد توجه قرار میگیرند. البته بعضی سکانسها را حذف کردم چون فکر کردم ممکن است مخاطب خاصم در این جامعه ناراحت شود.
خلاصه داستان فیلم بی صدا حلزون
قصه درباره زنی است که از شوهرش متارکه کرده و برای عمل کاشت حلزون در گوش فرزندش مهرشاد تلاش می کند تا پول جمع آوری کند. هانیه توسلی و محسن کیایی نقش زن و شوهر ناشنوایی را بازی می کنند که برای عمل کاشت حلزون و شنوا شدن فرزندشان با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
فیلم با نمایش محیط گرم و آراسته آتلیه شروع می شود و امیر (مهران احمدی) که با حوصله و توجه با هانیه توسلی گفت وگو می کند و اشکالات کار وی را گوشزد می کند. در همان دقایق اولیه و از رفتار امیر متوجه می شویم که او بی هیچ چشم داشتی از زنی مطلقه و ناشنوا حمایت می کند و نگاه ناپاک یا آلودهای در این میان وجود ندارد. چرا که امیر، از گرفتن عکس از زنی که خودش اصرار دارد که او عکاسش باشد، امتناع میکند و حتی نگاهش را از زن می گیرد. این سکانس، یک کدی است تا درستکاری امیر از همان ابتدای فیلم به مخاطب ثابت شود.
بازیگران فیلم بی صدا حلزون
هانیه توسلی ، مهران احمدی، پدرام شریفی و محسن کیایی با حضور علیرضا جلالیتبار، بهنوش بختیاری ، بیژن بافکار، شیرین ولیپور و مجتبی شکری بازیگران بیصدا حلزون هستند.
هانیه توسلی هم گفت: من برای این فیلم باید زبان اشاره یاد میگیرفتم و روی صدایم هم کار میکردم. دو ماه قبل از فیلمبرداری تمرین کردم و این سختی کار برایم جذاب بود چون ممکن بود نقش خوب درنیاید. اما همین فیلم باعث شد متوجه شوم که بعضی ناشنوایان دوست ندارند بچههایشان کاشت حلزون داشته باشند.
علیرضا جلالیتبار درباره چالشها و جسارتهایش برای بازی در این فیلم گفت: «نقش من در این فیلم، کوتاه بود و به نظر من باید درست بازی میشد. در بازی این نقش، نیاز به یک مقدار جسارت بود که آدم بتواند در آن شرایط به اندازه بازی کند و خدا را شکر این اتفاق افتاد و نقش در اندازه خودش است؛ نه کمتر و نه بیشتر.»
نقد فیلم بی صدا حلزون
در ادامه ۴ نقد را بر این فیلم میخوانید. آنچه توجه منتقدان را بهشدت جلب کرده بازیهای بازیگران در این فیلم است.
بی صدا حلزون؛ فیلمی درباره دنیای سکوت
مریم اویسی در فارس نوشت: بی صدا حلزون، فیلمی درباره قشری از جامعه است که مشکلات و دغدغه های منحصر به خودشان را دارند. بهرنگ دزفولی زاده سعی کرده تا در این فیلم، مخاطبان را دقایقی با دنیای ناشنوایان همراه کند.
هانیه توسلی توانسته با مهارت زیاد، نوع رفتار افراد نانوا و کم شنوا را درک کرده و به خوبی بازی کند. حتی اصواتی که از دهانش خارج می شود، مطابق با فردی با چنین ویژگی هاست. محسن کیایی نیز مردی ناشنواست که با بدبینی به دنیای آدمهای شنوا می نگرد. او کینه و خشمی در دل دارد که ناشی از همه حقیرها و تمسخرها از گذشته تاکنون است و این خشم در جاهای مختلف بروز می کند و به پرخاشگری تبدیل می شود.
ساعد با بازی پدرام شریفی برای ماله کشیدن روی اشتباهات برادرش، همیشه و در همه جا حاضر می شود.هر چند قصد ساعد برای خروج از کشور و مهاجرت، یاد نقش او در فیلم شبی که ماه کامل شد را زنده میکند اما او بازهم میانجیای برای رابطه برادرش با همسر سابقش است و مهرشاد نیز علاقه زیادی به عمویش دارد و در جایی که از پدرش می ترسد به عمو پناه میبرد.
بازی محسن کیایی نیز آن چنان درخشان و در خور توجه نبود و نتوانسته بود به طور کامل شخصیت کمیک خود را فراموش کند و در نقش یک کاراکتر خشمگین فرو برود اما بازی احساسی اش در مواجهه با فرزندش، تأثیر گذار بود. ترس و استرس سعید از اینکه مهرشاد پس از شنوا شدن او را نپذیرد در عین حال که می تواند خودخواهی پدر را نشان دهد امابیشتر احساس ترحم و دلسوزی را در بیننده بیدار می کند.
مهران احمدی که در ابتدا یک کاراکتر مثبت بود در انتهای فیلم مشخص می شود که چه اشتباه بزرگی مرتکب شده است و این تغییر رفتار در بازی او مشخص نیست البته یکی از نقاط ضعف فیلم این است که پیش از وقوع هیچجرم و اشتباهی، میزان ترحم و مماشات او با کارمندش، تا حدود زیادی اغراق آمیز است.
نمایش حیواناتی نظیر گربه و سگ و نشان دادن محل نگه داری ویژه آنها و حتی عکس گرفتن اختصاصی از حیوان خانگی و اهمیت و ارزشی که انسان ها به حیوانات می دهند اما در مقابل انسان هایی از جنس خودشان ولی با کمی عیب و نقص ، مهربان نیستند نیز ابزار کارگردان برای تلنگر زدن به مخاطب بود.
یکی از تکنیک های مورد استفاده در این فیلم استفاده از اصوات بلند پیرامون شخصیت های اصلی است و البته سکوت در زمانی که می خواهد دنیای ناشنوایان را به تصویر بکشد. وقتی پدر و فرزند ناشنوا در کنار یکدیگر قرار می گیرند هیچ صدایی شنیده نمی شود و تنها زبان بدن و نگاه است که حرف می زند.
از المان هایی که کمک می کند مشخص شود که مهرشاد نیز نظیر مادرش علاقه به شنوا شدن دارد، کم و زیاد کردن ولوم تلویزیون، علاقه به لمس لرزش گلوی افراد شنوا ناشی از اصوات و پیراهنی است که بر تن دارد و بر روی آن یک هدفون نقش بسته است.
احساس طرد شدگی پدر با ازمیان رفتن او و فراهم شدن پول عمل کاشت حلزون با حق السکوت قتل او، با وجود غیر انسانی و وجدانی بودن، نشان از این دارد که پدر هم در انتها با خواسته فرزندش که از صمیم قلب آرزوی شنواشدن دارد، موافقت کرده است.
قضاوت درباره رفتار مادر مهرشاد و اینکه در مقابل کشته شدن همسر سابقش سکوت میکند در لابلای احساس و واکنشی که فرزند از شنیدن گنگ صداهای اطرافش نشان می دهد و ذوق می کند، گم می شود.
بی صدا حلزون، فیلمی بود که به صورت گل درشت، در لابلای فیلم، مشکلات و دغدغه های ناشنوایان را نشان می دهد. این فیلم که در بخش نگاه نو در جشنواره حضور یافته است، گرچه سوژه جالبی را انتخاب کرده است اما پرداخت مناسبی در آن شکل نگرفته و بازی خوب هانیه توسلی در بین خلاها و مشکلات فیلمنامه ، به نحو مطلوبی دیده نشده است.
هانیه توسلی سعی کرده است تا در این فیلم، هم مشکلات یک زن مجرد و مطلقه را نمایش دهد و هم مشکلاتی که یک فرد ناشنوا با آن درگیر است و زن بودن هم او را آسیب پذیرتر کرده است.
نقد فیلم بی صدا حلزون ؛ فیلمی برای همه مخاطبان
محسن جعفری راد در سینما سینما نوشت: دزفولی زاده توانسته در بی صدا حلزون سراغ سوژه ای بکر برود و روایتی داستان گو ارائه کند و به خصوص از لحاظ اجرایی، فیلمی شسته و رفته در جهت انتقال مفاهیم مد نظر داستان، بسازد که می توانست به راحتی در بخش سودای سیمرغ باشد. آن هم در دوره ای که برخی فیلم های سودای سیمرغ را نمی توان تا نصف زمان فیلم هم تحمل کرد!
برخی از ریتم و ضرباهنگ کند فیلم می گویند،اما نمی دانند که فیلم درباره زندگی آدمهایی است که زندگی روزمره شان به شدت کند می گذرد، برخی از تنه لاغر داستان می گویند اما نمی دانند آنقدر فیلم با خرده روایت های بی سرانجام در سال های اخیر دیده ایم که همین که یک فیلم، یک خط داستانی مشخص را سر و سامان دهد، کافی به نظر برسد. چه بسا که فیلم خرده روایت هم دارد. از عکاس داستان با بازی مهران احمدی که فضای آتلیه اش، کدهایی درباره زندگی متناقض جامعه امروز می دهد تا ناشنوایانی که دوست ندارند به شنوا تبدیل شوند و …
حرف آخر اینکه در میان انبوه فیلم هایی که در چند سال اخیر از روی فیلم های فرهادی و کار اول سعید روستایی کپی شده، اینکه فیلمی ایده ای اورجینال و ساختاری داشته باشد که هم مخاطب عام را راضی کند و هم مخاطب خاص را نشان می دهد که می توان به آینده کارگردانش امیدوار بود.
بازیهای خوب بازیگران
سلام نو نوشت: مهمترین نکته فیلم که توجه همه را به خود جلب کرد و واکنش منتقدان به «بی صدا حلزون» را برانگیخت، تلاش بازیگران برای ایفای نقش شخصیتهای ناشنوا بود
«بی صدا حلزون» که بازی بازیگرانش در آن خیلی خوب از آب درآمده است، حاصل ماه ها تمرین بازیگران آن در پیش تولید فیلم است و اگر در بخش مسابقه حضور پیدا می کرد، قطعا هانیه توسلی یکی از گزینه های اصلی شانس دریافت سیمرغ به حساب می آمد.
بهرنگ دزفولی زاده با اینکه سالها به عنوان عکاس و فیلمبردار پشت صحنه در رسانه ها و سینما حضور داشته نتوانسته آن طور که باید و شاید کارگردانی قابل قبولی از خود در این فیلم نشان دهد.
فیلم سینمایی بیصدا حلزون به کارگردانی بهرنگ دزفولیزاده به گفته کارگردانش در بیش از ۳۰ لوکیشن فیلمبرداری شده و قطعاً یکی از پرلوکیشنترین فیلمهای اول محسوب میشود.
فیلمی برای قشر دیده نشده
سارا مسعودی در آنا نوشت: الهام با بازی هانیه توسلی یادآور فیلم اتاق به کارگردانی لنی آبراهامسون است. فیلمی که در آن مادر تلاش میکند دنیای متفاوتی را برای کودک حبس شده در اتاق بسازد . در یکی از سکانسها مادر برای کودک خود قصهای از دنیای بیرون میگوید، درست مانند سکانسی که الهام برای کودک ناشنوای خود از دنیای با صدا می گوید.
بازیها باور پذیرند چنانکه کارگردان گفته است که بیشتر بازیگران ناشنوا هستند. دیگر بازیگرها نیز مانند هانیه توسلی ومحسن کیایی به خوبی از پس نقش نیمه ناشنوا و ناشنوا بر آمده اند. دوربین هم خوب میچرخد و به درستی لانگ شات و کلوز آپ را مدیریت کرده است.
با این حال روند فیلم کند است و حوصله مخاطب را سر میبرد. چرا که فیلمنامه فراز و فرود نداشته و داستان بر روی یک سیر مشخص حرکت میکند. با این حال «بی صدا حلزون» را میتوان فیلم خوبی دانست. نه به خاطر فرمش بلکه به خاطر پرداختن به اشخاصی که در سینمای ایران هیچگاه دیده نشدهاند و تنها نمونه ی آن فیلم رابطه به کارگردانی پوران درخشنده در سال ۱۳۶۵ است.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |