سیدمهرداد هاشمی مدیرعامل پرسپولیس کیست ؟ + عکس و بیوگرافی
سیدمهرداد هاشمی مدیرعامل پرسپولیس کیست ؟ به همراه عکس و بیوگرافی از مهرداد هاشمی گزینه مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس تهران و جرئیات. مهرداد هاشمی عضو هیئت مدیره پرسپولیس با انتشار پستی در اینستاگرام به گمانه زنیها درباره مدیرعامل آینده پرسپولیس دامن زده است.
مهرداد هاشمی در حال حاضر یکی از اعضای هیئت مدیره پرسپولیس است. او در زمان مدیریت محمدحسن انصاری فرد اختلافات زیادی با وی داشت و بعد از رفتن وی هم مصاحبه هایی بر علیه او انجام داد.
از اعضای جدید هیئت مدیره پرسپولیس محسوب میشود که با توجه به سوابق و تحصیلات او به نظر میرسد برای نقش آفرینی در سیستم اقتصادی باشگاه، به هیئت مدیره اضافه شده است. البته او سابقه مدیرعاملی باشگاه سایپا را در کارنامه خود دارد. هاشمی، فوقلیسانس مدیریت از دانشگاه علامه طباطبایی دارد. او قبل از مدیریت در سایپا، معاون نیروی انسانی شرکت سایپا بوده است.
مصاحبه هاشمی با یکی از سایت های ورزشی در ایام نوروز منتشر شد. این مصاحبه را بخوانید:
*دور از فوتبال؛ به مدیران مشاوره می دهم
در دهه هشتاد بعد از حدود هفت سال در جایگاه مدیریت هولدینگ سایپا، از طرف آقای قلعه بانی مسوولیت مدیرعاملی یکی از شرکتهای گروه را برعهده بگیرم که بعد از کمی مشورت مدیرعاملی موسسه سایپا را با برخی شروط برعهده گرفتم. آقای قلعه بانی به من اعتماد کردند و با قبول پیش شرط ها این مسوولیت را برعهده من قرار دادند. ما کار را در یکی از طبقات زیرگروه سایپا به عنوان دفتر باشگاه شروع کردیم که تمام دارایی باشگاه بود و چند تیم هم در آن فعالیت می کرد. در ابتدا خیلی معضل داشتیم و از جمله ۳۸۰ میلیون زیان انباشته از سالیان قبل باشگاه را تحویل گرفتم اما وقتی باشگاه را تحویل دادم، شاید خیلی ها به دوران قهرمانی با این تیم از آن دوران یاد کنند اما به نظرم مهمترین دستاوردم شکل دهی یک باشگاه واقعی بود.
اگر اکنون بخواهند باشگاهی از ایران را به عنوان یک نمونه حرفه ای به نمایندگان آسیا نشان دهند، قطعا سایپا یکی از آنها خواهد بود. باشگاهی با ساز و کار مالی، اداری، ساختاری شفاف و این یکی از افتخارات دوران مدیریت بنده بوده است. بعد از آخرین سمت اجرایی در ورزش به عنوان مدیرعامل، بعد از آن کار اجرایی را سه طلاقه کردم به هزار دلیل و رفتم به سراغ کار آزاد. فضای مشاوره و کار پروژه ای در دورههای مدیریتی.
*داورزنی حکم من را زد
از سال ۸۰ والیبال را به عنوان یکی از رشتههای ورزشی به باشگاه اضافه کردیم و رابطهمان با آقای داورزنی نیز همان زمان شکل گرفت. ایشان یک روز مرا صدا کردند و فکر کردم لابد درباره والیبال با بنده کاری دارند. البته در این زمان ایشان در والیبال سمتی نداشتند و معاون وزیر بودند اما در ذهن من همان سوژه والیبالی بود و فکر کردم به خاطر کاری در این حوزه بنده را کار دارند. پرسیدند الان مشغول چه کاری هستی که توضیح دادم و گفتم یک گوشهای نان و ماستمان را میخوریم و سرمان به کار خودمان است. آقای داورزنی گفت نباید در سایه باشی و باید در آفتاب باشی و به کمکت نیاز داریم.
از آنجا درباره پرسپولیس حرف به میان آمد و در نهایت در اسفند سال گذشته به من زنگ زدند که به عنوان عضو هیات مدیره شما را در نظر گرفتهایم. البته صحبت ایشان درباره پرسپولیس داستانهای دیگری هم داشت که بنده میگذرم و الان فرصت بحث درباره آن نیست و به توافق نهایی نرسیدیم.
*برای پاسخ به توپخانه مجازی آمدم
من باوری داشتم و دارم که در باشگاه باید یک نفر حرف بزند، یا مدیرعامل یا سخنگو. در سایپا هم به این شکل بود و سخنگو حرف میزد و الانم در باشگاه پرسپولیس همین نظر را دارم. اگر الان اینجا هستم، اگر آن برنامه یک و نیم بامداد نبود و اسم مرا به شکل ناجوانمردانهای آوردند و نسبت هایی به ما دادند توسط توپخانه مجازی شان. البته من آن جوانانی که در توپخانه مجازی علیه بنده گفتند و نوشتن را مثل خواهر و برادر و فرزند خودم می دانم و همه را حلال می کنم اما آنهایی که فرمان آتش دادند را حلال نمی کنم و باید جواب بدهند. اگر آن فضاسازی نبود من هنوز سکوت می کردم و دوست ندارم مصاحبه کنم.
*نخواستم مدیرعامل پرسپولیس بشوم
بگذارید با صراحت بگویم از یک سال قبل از اینکه آقای انصاریفرد به عنوان مدیرعامل مطرح شوند؛ اما برای اینکه چگونه مدیرعاملی باشیم و اثرگذارتر باشیم در شروط همکاری مان مسائلی بود که به سرانجام نرسید. من از حسن نظر آنها تشکر می کنم اما نشد. آنجا که داورزنی هم زنگ زد خواهش کردم که فعلا شرایط مناسبی با توجه به سیل در شمال نیست و بگذارید بعد از بازگشت و درباره انتظارات صحبت کنیم و ببینیم چه انتظاری از من دارید. ایشان گفتند مجمع تصمیم می گیرد و هر روز که نمی تواند تشکیل جلسه بدهد و البته پیامکی هم دادند که مطمئن هستم انتظارات وزارتخانه از توانایی شما کمتر است. در نهایت حکم هیات مدیره بنده امضا شد. من هیچ لابی و به در و دیوار نزدم که مرا مدیرعامل بگذارید یا در لیست کاندیداهای این پست بگذارید.
*از امضای حکم انصاریفرد پشیمانم
در آن مقطع چند کاندیدا برای مدیرعاملی بودند. پرسپولیس اینقدر بزرگ بود که پیدا کردن یک گزینه کار ساده ای نیست. از خود من هم پرسیدند که آیا کسی را می شناسی برای این پست که من قبول نکردم و گفتم برای این جایگاه می ترسم کسی را معرفی کنم و در نهایت رسیدند به انصاریفرد به عنوان خیرالموجودین. من البته باید اینجا یک اعترافی کنم به عنوان یکی از نفراتی که با امضای خودم ایشان را به عنوان مدیرعامل پرسپولیس پذیرفتم باید پرس و جوی بیشتری می کردم و اگر بابت این انتخاب من کوتاهی کردم و به یکی از اعضای هیات مدیره و حرفش اعتماد کردم عذر میخواهم.
*ریو را گرفت و نمی داد!
یک بار آقای انصاریفرد را زمانی که من مدیرعامل سایپا بودم و ایشان در مدیریت پرسپولیس به خاطر دارم. من متولی برندینگ سایپا بودم و آن موقع کمپینی در رابطه با خرید ریو شکل گرفته بود و ما این ماشین را به بازار می دادیم. بازی خداحافظی آقای عابدزاده بود و ما برای بحث برندینگ از پرسپولیس خواهش کردیم در این بازی دو دستگاه ریو در دو سمت زمین قرار دهیم. دو دستگاه خودروی ریوی بدون پلاک در اختیار آنها قرار دادیم و برای مبلغ تبلیغات چک و چانه زدیم و به یک عدد رسیدیم. بازی که تمام شد و خیلی هم بازی خاطره انگیزی بود به خاطر دارم که چند ماه طول کشید که ماشین ها را برگردانند. من چندین بار زنگ زدم که آقای انصاریفرد این ماشین را به صورت امانی به شما دادیم برای تبلیغ و پول آن را هم دادیم و الان که بازی تمام شده آن را برگردان.
گفتند نه این مال ماست و برنمیگردانند! فکر کردم اول شوخی می کنند ولی دیدم خیلی جدی است و چند ماه به ما نمی دادند و من به آن عضو هیات مدیره گفتم که ایشان را تنها با این خاطره می شناسم. ایشان (عضو دیگر هیات مدیره) گفتند انصاریفرد پسر خوبی است و در رشته اقتصاد درس خوانده و من هم البته چندین بار که پیش از این در تلویزیون او را دیده بودم، چقدر آرام و متواضع و خوش رو صحبت می کرد و در نهایت اعتماد کردم به حرف دوست مان در هیات مدیره اما اگر امروز برگردم به آن روز آن امضا را نمی کنم.
*اختیار تامی که انصاریفرد میخواست
کار من این است که به رهبران مدیریت مشاوره بدهم. البته مدیریت را با پوست و گوشتم درک کردم و ۲۳ سال مدیر بودم و از یک جایی سه طلاقه کردم و گفتم برای رهبر تربیت کنم. اولین جلسه ای که ایشان را دیدم بعد از تبریک و خیرمقدم به او گفتم که خواهش دارم اولین و بدیهی ترین و ابتدایی ترین کاری که مدیرعامل در زمان ورود به شرکت باید انجام دهد، از شما خواهش می کنم به عنوان برادر کوچکتر پیشنهادات خود را برای اختیارات و ساختار به ما بگویید. اساسنامه را مطالعه کنید. من مدیرعامل، و رییس هولدینگ بودم و کمی در شرکت داری تجربه بدی ندارم.
شما در زمین و فوتبال مسلط و اسطوره ای اما ما هم ۲۳ سال کار اجرایی کردیم و لطفا پیشنهادات و اختیارات خود را در جلسه بیاور تا ببینیم چه باید کنیم. فکر کنید این پیشنهاد که در اولین جلسه مدیرعاملی ایشان انجام شد و تا زمانی که این اختیارات تفهیم نشود هیچ مدیرعاملی نمی تواند هیچ قدمی بردارد و نه ایشان که هر مدیرعامل و در هر شرکتی و این یک قانون است. شاید ریشه اولین اختلاف از اینجا شروع شد که دو جلسه بعد یک نامه آوردند که در چند بند آن به چالش رسیدیم. دو سه بندی که ما درباره آن صحبت کردیم یکی از آنها بند مربوط به عقد هرگونه قرارداد است. بند چهارم آن پیشنهاد این بود: عقد هر نوع قرارداد و تغییر و تبدیل و فسخ و اقاله آن با نظر مدیرعامل بود که من آن را تغییر دادم.
یعنی شما قرارداد ببندی و بعد خودت هر وقت خواستی فسخ کنی. این بند از بندهایی است که به هر مدیرعاملی بدهید مفسده برانگیز است. نهادهای بازرسی می تواند ما را محاکمه کنند که چرا این را دادید و ما نوشتیم که با نظر هیات مدیره و در هیات مدیره بررسی شود. وقتی بخواهی یک قرارداد چند میلیاردی ببندی و بعد خودت بخواهی آن را فسخ کنی مشخص است که هیچ هیات مدیره ای قبول نخواهد کرد و حتی اگر من هاشمی هم مدیرعامل شدم هیچ هیات مدیره ای نباید آن را بپذیرد.
بله من توهین کردم!
من در جلسه ای که ۱۰ بار یک حرفی را بزنید و به این شکل ساختار ناقصی بدانید آن را اهانت می دانم به شعور خودم و هیات مدیره. من این را گفتم که آدم یا سواد یک کار را دارد و می آید درباره آن صحبت می کند و رگ گردنش هم برای دفاع از آن باد می کند و حرف کارشناسی خودش را به کرسی مینشاند. یا اینکه سوادش را ندارد و از کسی که در آن حوزه شناخت دارد استفاده می کند تا بیاید توضیح بدهد. من این را گفتم اما ایشان (انصاریفرد) صدایش بلند شد که آقای رسول پناه ایشان به من گفتند بی سواد! آقا اینجا مگر کودکستان است و اگر این معنایش توهین است بله، من توهین کردم. شما چندین بار چیزی که خواسته شد را ناقص آوردی و این معنایش توهین است. من اگر می گویم این موضوع را با اصول بیاور قصد بی احترامی ندارم و اینکه شما توجه نمی کنی یک توهین است.
*چرا دروغ می گویید، وزیر کجای کار بود؟
یکی از چیزهایی که در آنتن زنده گفته شد درباره این بود که در جلسه هیات مدیره بودیم و آقای وزیر زنگ زدند و گفتند فلانی را بردار! چرا دروغ می گویید؟ آن موضوعی که باعث محل دعوا و در رفتن ایشان در شرایط حساس بود قصه اش چیز دیگری بود. ما قراردادی داریم با یک شرکت کارگزار که قرار است درآمدزایی کند برای پرسپولیس. الان قصد ندارم به آن قرارداد ورود کنم ولی قرارداد محترمی برای ماست. از همه بیشتر در بین اعضای هیات مدیره به آن احترام می گذارم اما به دلیل ایراداتی که به آن قرارداد گرفتم امضا نکردم اما وقتی سه عضو دیگر هیات مدیره آن را امضا کردند باید به آن احترام بگذارم.
گروه خوبی هستند و به نظرم اپی که کار یک ساله و هشت ماهه را دو ماهه بالا آوردند مسلما می تواند کار بزرگی انجام دهد. در این قرارداد که به نظرم بزرگترین قرارداد تاریخ پرسپولیس است و اگر درست استفاده شود ما به بدترین شکل به دنبال اجرایش رفتیم. مثلا در قرارداد آمده که ناظر فلانی است اما هرچه فلانی گفت که همین اول کاری کارگزار به مشکل خورد. من امسالم را چه باید کنم؟ نیم فصل تمام شد و به بازیکن قول ۲۰ اسفند را دادید و کارمند باشگاه باید حقوق بگیرد و این ها را چه کنید …
*برانکو افتخار پرسپولیس است
در مورد آقای برانکو ما موضعمان را در بیانیه رسمی اعلام کردیم. ایشان از افتخارات تاریخ پرسپولیس است و هیچ کسی نمی تواند این را انکار کند. پرسپولیس با برانکو روزهای بی نظیری را سپری کرده و اعتقاد ما و هیئت مدیره این است که از او باید در زمانی مناسب تجلیل شایسته ای شود. اتفاقا خیلی آدم معقول و منطقی ای است و می شد با او توافق کرد. اختلافات همیشه وجود داشت. موضع باشگاه درباره برانکو روشن است. جریان سازی کردند که دستور آمده از برانکو شکایت کنید. اصلا اینطور نیست. هیئت مدیره روش اش درباره برانکو احترام و شایستگی است که برای او قائل هستیم. به دنبال تجلیل از او در یک زمان آرام هستیم. برانکو بخشی از تاریخ پرسپولیس است و پرسپولیس بخشی از زندگی حرفه ای برانکو است.
کسی نمی تواند خدشه ای به این وارد کند. باید طبق احکام قطعی صادر شده پول را بپردازیم و اگر جای مذاکره ای باشد، این راه را پیش ببریم. شاید راهش این باشد که وقتی یک مقدار شرایط مالی ما مناسب شد، طی مذاکره ای که یکی از اعضای هیئت مدیره می تواند انجام بدهد، به یک توافقی در شیوه پرداخت برسیم ولی در اصل ماجرا هیچ شکی نیست و من اینجا هم از طرف هیئت مدیره و هواداران پرسپولیس باز هم از آقای برانکو تشکر می کنم به خاطر همه افتخاراتی که با پرسپولیس کسب کرد.
*۷ میلیارد برانکو با هماهنگی من پرداخت شد
یادم هست اولین جلسه هیئت مدیره ۱۷ فروردین بود و متوجه شدیم از روز اول آن فصل، برانکو یک سنت هم دریافت نکرده است. به هزار و یک دلیل. کل قصه این است که ما خیلی در موضوعات مالی منظم نیستیم. شاید باور نکنید اما در فاصله کمتر از یک ماه، حدود هفت میلیارد تومان را از شرکتی که مدیرعامل پرسپولیس دارد، دریافت کردیم و تبدیل به ارز کردیم و ۵۰۰ هزار یورو به برانکو دادیم. من نمی خواستم این را بگویم که در فصل گذشته بنده و مرحوم جعفر کاشانی نرفتیم کنار سه جام عکس بگیریم چون اصلا برای عکس گرفتن نیامده ایم. ولی ۷ میلیارد برانکو را من لابی کردم و آوردم. جالب است بدانید برای آن هفت میلیارد اصلا چک ندادیم. انقدر این آدم مرد بود و از او تشکر می کنم به خاطر تعصبی که به خرج داد و احترامی که به من گذاشت و هیچ چکی به خاطر این پول نگرفت. بعد از اینکه این پول را دادیم، برانکو رفت. یک روزی فکر می کنم او به فوتبال ایران برمی گردد و با پرسپولیس افتخارات کسب شده را ارج می نهیم.
*کار هیئت مدیره خیلی سخت است
ما بخش عمده ای از فصل را از دست دادیم و درآمد زایی نکردیم. جاهایی مثل دربی یا آسیا هم که می شد استفاده کنیم، فرصت ها را سوزاندیم. خیلی کارمان سخت است اما فکر می کنم با همت دوستان و با کار پرتلاشی که انجام می دهیم، ناچاریم همه وجودمان را بگذاریم و از این بحران عبور کنیم. ما یک بله گفتیم و یک بار دیگر گفتم سعی می کنم تحمل کنم و خسته نشوم. از نظر من هنوز می شود راهکارهایی داشت اگرچه بسیار سخت است و نیاز داریم به همراهی بازیکنان و هواداران دلسوز پرسپولیس تا پوکر قهرمانی را تکمیل کنیم به کوری چشم آنها که نمی توانند ببینند.
* سوال: بالاخره آقای انصاری فرد نقطه قوتی هم در مدیریتشان داشتند و نمی شود که همه اش ضعف باشد.
ما مباحث چالش برانگیز را می گوییم که موجب تشویش اذهان شد وگرنه ایشان کرامات و ویژگی های مثبتی نیز دارند. شاید شاخصه مثبت ایشان این بود که آقای یحیی گل محمدی را بعد از آن اتفاقات به پرسپولیس آورد. ان شاالله پوکر قهرمانی با حضور آقای گل محمدی اتفاق می افتد و برای ایشان آرزوی موفقیت داریم. یکی از ویژگی های مثبت مدیریت آقای انصاری فرد، این بود که خیلی سریع و ضرب العجلی توانستند آقای گل محمدی را به تیم بیاورند. مخصوصا آقای پیروانی که در بحران بازی ما با سپاهان، خیلی مدبرانه و با ظرافت تیم را مدیریت کردند و از ایشان تشکر می کنم.
چرا رسول پناه ؟
* سوال: چرا آقای رسول پناه را به عنوان سرپرست باشگاه انتخاب کردید؟ به هر حال این بحث وجود دارد که پرسپولیس یک سبقه خاصی دارد و ایشان یک آدم غریبه با باشگاه است.
ما از آقای رسول پناه خواهش کردیم تا این سمت را بپذیرند. بالاخره سکان باشگاه باید دست یکی باشد و نمی شد این پست را رها کرد. بالاخره باید یک نفر مدیر باشگاه می شد و هیچکس از اعضای هیات مدیره باشگاه این سمت را نمی پذیرفت. ما از اعضاء خواهش کردیم هرکسی می تواند این سمت را بپذیرد ولی تنها آقای رسول پناه با خواهش ما این سمت را عهده دار شد. ما این سمت را گردن ایشان انداختیم و گفتیم همه ما شما را کمک می کنیم. شاید دلیل عمده چنین اتفاقی، این بود که ایشان کار مدیریتی و تشکیلاتی را بلد است و به حرف و اجماع نظر هیات مدیره احترام قائل است و الان همه هیات مدیره پای کار هستند. آقای رسول پناه سمت سرپرستی را برعهده گرفتند و قبول کردند در ایام قبل از عید روزانه ۱۰ ساعت در باشگاه باشند و وضعیت را سر و سامان بدهند. ما بصورت تیمی کارها را پیش می بریم و ضمنا، غیر از آقای رسول پناه گزینه ای برای پذیرفتن این سمت نبود.
* آقای انصاریفرد شما را به مناظر دعوت میکنم
اگر برنامه زنده تلویزیونی نبود و آقای انصاری فرد به آن شکل استعفاء نمی دادند و به بدنامی و ناجوانمردانه از ما یاد نمی کردند، بنده الان اینجا نبودم و چنین حرف هایی نمی زدم. البته باید بگویم تمام این صحبت ها، مُشتی از خروار بود و راجع به خیلی از اسناد و مدارک صحبت نکردم. بنده همین جا از آقای انصاری فرد دعوت می کنم در یک برنامه زنده تلویزیونی حضور پیدا کنند و مشاور اعظم شان نیز حتما همراهشان باشد، چون در تمام جلسات هیات مدیره ایشان هر نیم ساعت یک بار به بیرون می رفت و بصورت تلفنی با مشاوران خود صحبت می کرد و برمی گشت. برای اینکه آقای انصاری فرد تسلط داشته و خیال شان راحت باشد، با هر کدام از مشاوران شان که می خواهند، به مناظره تلویزیونی بیایند و در آن برنامه زنده تلویزیونی، اگر یک ساعت زمان بود، ۵۸ دقیقه ایشان و تنها دو دقیقه بنده با سند و مدرک صحبت کنم. اگر علاقه مند هستید و دوست دارید بیشتر از این صحبت کنم، شما را به این مناظره تلویزیونی دعوت می کنم، تا سیاه روی شود هرکه در او غش باشد.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |