سرگرمی
گل آفتاب گردان در اشعار شاعران برجسته ایرانی و معاصر
گل آفتاب گردان در زندگی نماد زندگی طولانی، احترام و افتخار به شخص مقابل می باشد ، در اشعار شاعران کم نیست ابیاتی که با مضمون گل آفتاب گردان باشد ، در این مطلب واژه گل آفتاب گردان در اشعار شاعران را مروز خواهیم کرد .
زمانیکه ادبیات معاصر را بررسی کنیم، متوجه میشویم که شعر گل آفتابگردان قسمتی از این ادبیات را دربرمیگیرد؛ شاعران بسیاری نظیر شاملو، شفیعی کدکنی و … درباره گل آفتابگردان و خورشید شعر سرودهاند.
اشعار زیبا درباره گل آفتابگردان
شعرهایی که در ادامه میخوانید، گلچینی از شعرهای شاعران معاصر درباره گل آفتابگردان است. کوشیدهایم تا در پایان هر شعر، نام شاعر را نیز ذکر کنیم؛ متاسفانه شاعران بسیاری از این شعرها مشخص نیستند.
آزادی با خون
راهش را خطکشی میکند
و جوانی بر آن
گلهای آفتابگردان مینشاند
تا شیار آفتابی این مرز را
در دود و مه
چراغان دارد.
راهش را خطکشی میکند
و جوانی بر آن
گلهای آفتابگردان مینشاند
تا شیار آفتابی این مرز را
در دود و مه
چراغان دارد.
سیاوش کسرایی
❆❆❆❆❆
معصومانه
در باور رستگاری
نماز صبر میخوانم بر سجاده روزها
و تمنای آفتابگردان را
میبافم بر گیسوی بلند شبها
در باور رستگاری
نماز صبر میخوانم بر سجاده روزها
و تمنای آفتابگردان را
میبافم بر گیسوی بلند شبها
❆❆❆❆❆
بیا با هم حرف بزنیم
مثل خورشید با گل آفتابگردان
تو بگویی و من
مثل خورشید با گل آفتابگردان
تو بگویی و من
دورت بگردم!
❆❆❆❆❆
تو چراغ آفتابی، گل آفتابگردان!
نکند به ما نتابی، گل آفتابگردان!
گل آفتاب ما را لب کوه سر بریدند
نکند هنوز خوابی؟ گل آفتابگردان!
نه گلی فقط، که نوری، نه که نور، بوی باران
تو صدای پای آبی، گل آفتابگردان!
نه گلی، نه آفتابی، من و این هوای ابری
نکند به ما نتابی! گل آفتابگردان!
تو بتاب و گل بیفشان، «سر آن ندارد امشب
که برآید آفتابی»، گل آفتابگردان!
نکند به ما نتابی، گل آفتابگردان!
گل آفتاب ما را لب کوه سر بریدند
نکند هنوز خوابی؟ گل آفتابگردان!
نه گلی فقط، که نوری، نه که نور، بوی باران
تو صدای پای آبی، گل آفتابگردان!
نه گلی، نه آفتابی، من و این هوای ابری
نکند به ما نتابی! گل آفتابگردان!
تو بتاب و گل بیفشان، «سر آن ندارد امشب
که برآید آفتابی»، گل آفتابگردان!
سعید بیابانکی
❆❆❆❆❆
طوفانهایی سر چهارراهها ایستادهاند
و انتظار مرا میکشند و من به زورق نامت محتاجم
آفتاب را به سمت خانه تو کج کردهام
گل آفتابگردان وان گوگ!
حضور تو، چون شمعی ته دره کافی است
که مثل پلنگی به دامن زندگی درافتم
قرص ماه حل شده در آسمان!
و انتظار مرا میکشند و من به زورق نامت محتاجم
آفتاب را به سمت خانه تو کج کردهام
گل آفتابگردان وان گوگ!
حضور تو، چون شمعی ته دره کافی است
که مثل پلنگی به دامن زندگی درافتم
قرص ماه حل شده در آسمان!
❆❆❆❆❆
مکش انتظار دیگر، گل آفتابگردان!
که سپیده خورده خنجر، گل آفتابگردان!
که سپیده خورده خنجر، گل آفتابگردان!
خسرو احتشامی
❆❆❆❆❆
جهان را به شاعران بسپارید
دیوارها فرو میریزند و مرزها رنگ میبازند
درختان به خیابان میآیند
در صف اتوبوس به شکوفه مینشینند
و پرندگان سوار میشوند
و به همه همشهریان
تخمه آفتابگردان تعارف میکنند
دیوارها فرو میریزند و مرزها رنگ میبازند
درختان به خیابان میآیند
در صف اتوبوس به شکوفه مینشینند
و پرندگان سوار میشوند
و به همه همشهریان
تخمه آفتابگردان تعارف میکنند
❆❆❆❆❆
عجیب نیست به سمت تو مایلم هر دم
که نام دیگر من آفتابگردان است
که نام دیگر من آفتابگردان است
جواد منفرد
❆❆❆❆❆
بیتابتر از جانِ پریشان در تب
بیخوابتر از گردش هذیان بر لب
بیرؤیت روی او بلاتکلیفم
مثل گل آفتابگردان در شب
بیخوابتر از گردش هذیان بر لب
بیرؤیت روی او بلاتکلیفم
مثل گل آفتابگردان در شب
محمدمهدی سیار
❆❆❆❆❆
شب شد
خورشید رفت
آفتابگردان عاشق به دنبال آفتاب آسمان را جستوجو میکرد
ناگهان ستارهای چشمک زد
آفتابگردان سرش را پایین انداخت
گلها خیانت نمیکنند.
خورشید رفت
آفتابگردان عاشق به دنبال آفتاب آسمان را جستوجو میکرد
ناگهان ستارهای چشمک زد
آفتابگردان سرش را پایین انداخت
گلها خیانت نمیکنند.
❆❆❆❆❆
وقتی که نخستین باران پاییز
عطش زمین خاکستر را نوشید
و پنجرهی بزرگ آفتاب ارغوانی
به مزرعهی بردگان گشود
تا آفتابگردانهای پیشرس بهپا خیزند.
برادرهای همتصویر!
برای یک آفتابِ دیگر
پیش از طلوع روز بزرگش گریستیم.
عطش زمین خاکستر را نوشید
و پنجرهی بزرگ آفتاب ارغوانی
به مزرعهی بردگان گشود
تا آفتابگردانهای پیشرس بهپا خیزند.
برادرهای همتصویر!
برای یک آفتابِ دیگر
پیش از طلوع روز بزرگش گریستیم.
❆❆❆❆❆
گل آفتاب گردان
رو به نور میچرخد
و آدمی رو به خدا.
ما همه آفتابگردانیم.
اگر آفتابگردان به خاک خیره شود و به تیرگی.
دیگر آفتابگردان نیست.
رو به نور میچرخد
و آدمی رو به خدا.
ما همه آفتابگردانیم.
اگر آفتابگردان به خاک خیره شود و به تیرگی.
دیگر آفتابگردان نیست.
❆❆❆❆❆
مردی که طلایهدار مردان خداست
از طایفهی نورنوردان خداست
قطبی که در مدار چشم او قبلهنماست
قلبش گل آفتابگردان خداست
از طایفهی نورنوردان خداست
قطبی که در مدار چشم او قبلهنماست
قلبش گل آفتابگردان خداست
قیصر امینپور
❆❆❆❆❆
نفست شکفته بادا و ترانه ات شنیدم
گل آفتابگردان!
نگهت خجسته بادا و شکفتن تو دیدم
گل آفتابگردان!
به سحر که خفته در باغ، صنوبر و ستاره.
تو به آبها سپاری همه صبر و خواب خود را
و رصد کنی ز هر سو، ره آفتاب خود را.
نه بنفشه داند این راز، نه بید و رازیانه
دم همتی شگرف است تو را درین میانه.
تو همه در این تکاپو
که حضور زندگی نیست
به غیر آرزوها و به راه آرزوها، همه عمر، جستوجوها.
من و بویهی رهایی، وگرم به نوبت عمر.
رهیدنی نباشد
تو و جستوجو وگر چند، رسیدنی نباشد.
چه دعات گویمای گل!
تویی آن دعای خورشید که مستجاب گشتی
شده اتحاد معشوق به عاشق از تو، رمزی
نگهی به خویشتن کن که خود آفتاب گشتی!
گل آفتابگردان!
نگهت خجسته بادا و شکفتن تو دیدم
گل آفتابگردان!
به سحر که خفته در باغ، صنوبر و ستاره.
تو به آبها سپاری همه صبر و خواب خود را
و رصد کنی ز هر سو، ره آفتاب خود را.
نه بنفشه داند این راز، نه بید و رازیانه
دم همتی شگرف است تو را درین میانه.
تو همه در این تکاپو
که حضور زندگی نیست
به غیر آرزوها و به راه آرزوها، همه عمر، جستوجوها.
من و بویهی رهایی، وگرم به نوبت عمر.
رهیدنی نباشد
تو و جستوجو وگر چند، رسیدنی نباشد.
چه دعات گویمای گل!
تویی آن دعای خورشید که مستجاب گشتی
شده اتحاد معشوق به عاشق از تو، رمزی
نگهی به خویشتن کن که خود آفتاب گشتی!
محمدرضا شفیعی کدکنی
❆❆❆❆❆
آفتابگردان اولین کاشف معدن صبح است
او را با سیاهی چه کار؟
او را با سیاهی چه کار؟
❆❆❆❆❆
من از مراسم تدفین خویش میآیم
که تا نظاره کنم رونق تولد خویش
کنار راه مرا یافتند خاکآلود
درون دست چپم آفتابگردانی
میان کتفم یک خنجر مرصع بود
و خون گرم مرا در پیاده رو شب پیش
به هم درآمده با شرب عابران یکجا
نهالهای جوان جرعه جرعه نوشیدند.
که تا نظاره کنم رونق تولد خویش
کنار راه مرا یافتند خاکآلود
درون دست چپم آفتابگردانی
میان کتفم یک خنجر مرصع بود
و خون گرم مرا در پیاده رو شب پیش
به هم درآمده با شرب عابران یکجا
نهالهای جوان جرعه جرعه نوشیدند.
سیاوش کسرایی
جملات زیبا درباره گل آفتابگردان
در این قسمت از مقاله، جملات زیبا درباره گل آفتابگردان را بخوانید.
بدون آفتاب، آفتابگردان میمیرد.
بدون خدا، انسان.
بدون خدا، انسان.
❆❆❆❆❆
وقتی دهقان بذر آفتابگردان را میکارد.
مطمئن است که او خورشید را پیدا خواهد کرد.
مطمئن است که او خورشید را پیدا خواهد کرد.
❆❆❆❆❆
همیشه به بخش روشنتر زندگی نگاه کنید
درست مانند گل آفتابگردان که به سوی آفتاب نگاه میکند نه ابرهای سیاه.
درست مانند گل آفتابگردان که به سوی آفتاب نگاه میکند نه ابرهای سیاه.
❆❆❆❆❆
یک مزرعه گل آفتابگردان مانند آسمانی با هزاران خورشید است.
❆❆❆❆❆
اگر گل بودم، آفتابگردان بودم تا همیشه به دنبال خورشید باشم
و به تاریکی پشت کنم با غرور و قامت کشیده و راست بایستم
حتی با این که سرم پر از دانههای سیاه است.
و به تاریکی پشت کنم با غرور و قامت کشیده و راست بایستم
حتی با این که سرم پر از دانههای سیاه است.
❆❆❆❆❆
دوستان واقعی مانند گل آفتابگردان روشن هستند که هرگز ناپدید نخواهند شد
حتی با وجود فاصله یا گذشت زمان.
حتی با وجود فاصله یا گذشت زمان.
❆❆❆❆❆
همانند یک پرتوی خورشید در روز تابستانی گرم
در گل آفتابگردان نیز تابش و درخشندگی است.
در گل آفتابگردان نیز تابش و درخشندگی است.
❆❆❆❆❆
با اینکه میدانند مدت زمان زیادی اینجا نخواهند بود.
هنوز هم روشنترین نوع زندگی شان را انتخاب میکنند.
گلهای آفتابگردان.
هنوز هم روشنترین نوع زندگی شان را انتخاب میکنند.
گلهای آفتابگردان.
❆❆❆❆❆
میخواهم مانند گل آفتابگردان باشم.
حتی در تاریکترین روزها هم بایستم و نور خورشید را پیدا کنم.
حتی در تاریکترین روزها هم بایستم و نور خورشید را پیدا کنم.
❆❆❆❆❆
فکر نکنی که خورشیدی، نه عزیزم!
خورشید نیستی، چون خورشید شبها نیست
و گلهای آفتابگردان را به حال خود میگذارد.
خورشید نیستی، چون خورشید شبها نیست
و گلهای آفتابگردان را به حال خود میگذارد.
❆❆❆❆❆
چشمان تو گل آفتابگردانند، چون به هرکجا که نگاه کنی، خدا آنجاست.
❆❆❆❆❆
یک نفر مقابل گل آفتابگردان نشسته و به آن خیره شده بود.
من هم سعی کردم مانند او رفتار کنم حیرت انگیز بود.
احساس کردم همه جهان در گل آفتابگردان خلاصه شده
این حس من بود، مدیتیشن آفتابگردان! و نوعی حس اطمینان شگفت انگیز در من ایجاد شد تو میتوانی همه جهان را در یک گل ببینی.
من هم سعی کردم مانند او رفتار کنم حیرت انگیز بود.
احساس کردم همه جهان در گل آفتابگردان خلاصه شده
این حس من بود، مدیتیشن آفتابگردان! و نوعی حس اطمینان شگفت انگیز در من ایجاد شد تو میتوانی همه جهان را در یک گل ببینی.
❆❆❆❆❆
هر صبح گل آفتابگردان به خاطر پرتوهای نور خورشید گل میدهد
امروز صبح خواستم به تو یاد آوری کنم که هر روز که بیدار میشوم
قلبم با عشق تو گل میدهد و این تا ابد ادامه خواهد داشت.
امروز صبح خواستم به تو یاد آوری کنم که هر روز که بیدار میشوم
قلبم با عشق تو گل میدهد و این تا ابد ادامه خواهد داشت.
❆❆❆❆❆
آفتابگردان همه زندگیاش را وقف نور میکند.
در نور به دنیا میآید و در نور میمیرد.
نور میخورد و نور میزاید.
در نور به دنیا میآید و در نور میمیرد.
نور میخورد و نور میزاید.
❆❆❆❆❆
اگر گلهای رز تلاش میکردند که آفتابگردان باشند زیبایی خود را از دست میدادند و اگر گلهای آفتابگردان سعی میکردن گل رز باشند قدرت خود را از دست میدادند
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |