یادداشت

نسل امروز و آینده هنوز تشنه فضیلت و عدالت است

دیگر بار، عاشورا به پایان رسید و  چشمانمان به واقعه عاشورا دوخته شد؛ واقعه ای که سال ها از وقوع آن می گذرد؛ اما هنوز، هر سال در سالگشت وقوع آن، نه تنها مسلمانان و شیعیان، بلکه تمامی آزادگان را به سوی خویش جلب می کند. آنچه در اولین نظر و مطالعه در واقعه عاشورا به چشم می خورد و جلب توجه می نماید ، انگیزه ماورای مادی این جنبش عظیم است. حسین بن علی(ع) از سر آغاز قیام خویش و حرکت از مدینه، و حتی قبل از آن، نه تنها به عدم پیروزی مادی خویش آگاه بود؛بلکه ازشهادت خود و اسارت خاندانش اطلاع و بارها،از طریق اخبار غیبی توسط پیامبر اکرم (ص) و علی (ع) از شهادت خویش با خبر گشته بود و این نکته ای بود که افراد مختلف نیز در مواقف متعدد ، با او در میـــان می گذاشتند؛ اما او همچنان بر هدف خویش که انجام وظیــفه خطیر الهی و احیای دین و سنت نبوی بود ، اصرار می ورزید . از سوی دیگر این انگیزه و نیت خدایی قیام حسین (ع) و اصحابش در لحظه به لحظه این واقعه به چشم می‏خورد؛ از سبقت گرفتن اصحابش برای شهادت از یکدیگر گرفته تا جان باختن طفل ۶ ماهه امام حسین (ع) در راه حق و تا آخرین لحظات حیات امام حسین (ع) که نه تنها تمام هستی خود را در راه حق ، جانانه واگذار نموده است، بلکه هنوز هم خویشتن را تسلیم حق می داند و زیر لب زمزمه می کند: الهی رضا بقضائک، تسلیما لامرک، لا معبود سواک.

انگیزه الهی عاشورا که در آن ذره ای غیر خدا راه ندارد، سبب شده است که اهداف عاشورا و قیام اباعبدالله‏ الحسین(ع)، اهدافی مطابق فطرت و سرشت تغییر ناپذیر انسانی گردد. و مگر ممکن است که روزگاری از ایام زندگی بشر، انگیزه ظلم ستیزی و آزادی از قید و بند ظلم از صفحه جان آدمی خارج شود و یا عشق به مبدأ خلقت در میان آدمیان فراموش گردد. پس همین پیوستگی عاشورا و فطرت انسانی، خود سبب تضمین عاشورا، نه تنها پس از ۱۴ قرن، بلکه تا آخر زندگی بشر است.

نسل امروز و آینده هنوز تشنه فضیلت و عدالت است و به دلیل سرخوردگى از تباهى‏ ها به‏ دنبال آرمان شهر اسلامى مى‏ گردد. اینان به نیرومندى و توانایى خویش براى به دست آوردن دنیایى بهتر و در نتیجه ‏رستاخیزى مطلوب مى‏ اندیشد. جوان امروز در تلاش است تا از فرهنگ و ارزش‏هاى اسلامى انسانى‏ به صورت بهینه بهره گیرد. این تفکر حیاتى‏ ترین، اندیشه‏ اى است که مى‏ تواند به‏ بالندگى جامعه جوان امروز و آینده مدد رساند. شجاعت‏ سیدالشهداء علیه السلام نه تنها همان زور بازو و قدرت و قوت بدنى و علم و آگاهى آن‏ حضرت به آئین جنگ و نبرد و مدیریت و فرماندهى و به خاک انداختن دلیران و دلاوران صحنه کارزار بود، بلکه تمام اینها از روح قوى و خصلت ‏بلند و حیات‏ اعتقادى و اسلامى او نشات مى‏ گرفت. وقتى از او مى‏ پرسند از پیامبر حدیثى که خودت شنیده باشى نقل کن مى‏ فرماید: « خداوند کارهاى بلند و گرامى را دوست مى‏دارد و کارهاى پست و زبون را دشمن مى‏دارد.»

در این روایت امام حسین(ع) که از جد بزرگوارش نقل مى‏ کند، معلوم مى‏ شود روح بلندامام با امور پست جسمى سر و کار ندارد، سر و کارش با معانى عالى و بلند و باعظمت است. از دیدگاه اسلام همه حماسه‏ هاى نژادى و قومى مذموم است و آن حماسه ‏اى در اسلام‏ ممدوح و پسندیده است که بر اساس عزت نفس، کرامت نفس، آزاد منشى و استقلال ‏فرهنگى و اعتقاد دینى باشد و ننگ و ذلت و انحطاط و پستى را تحمل ننماید.

سیدالشهدا با الهام از آیات حماسى قرآن و با استفاده از زندگى حماسى و سیره عملى رسول خدا(ص) و امیرالمومنین علیه السلام‏و حماسه‏هاى زهراى اطهر وامام حسن مجتبى(ع) به احیاى انسان‏ هاى مرده زمان‏ پرداخت و شخصیت معنوى مسلمانان را بیدار کرد و اسلام را تجدید حیات بخشید و درملت اسلام در تمامى قرون و اعصار حماسه و غیرت ایجاد کرد، حمیت و شجاعت و سلحشورى به وجود آورد و براى تمام نهضت‏ ها و انقلاب‏ هاى دنیا سوژه و سرمایه‏ بى‏نظیرى شد و به آنها آموخت که ترس‏ها، زبونى‏ ها، بردگى‏ ها، چاپلوسى‏ها، بیگانه ‏پرستى‏ها، همه و همه مولود از دست دادن خوى فطرى و شخصیت انسانى است.

به خاطر همان تعالیم عاشورایى است که هنوز شعارهاى حماسى و پیام ‏هاى بلند آن به گوش اهل دل مى‏ رسد که مى‏ فرمود: «مرگ بهتر از پذیرفتن ننگ است و پذیرفتن ننگ بهتر از قبول آتش سوزان جهنم است‏ من حسین فرزند على هستم، سوگند یاد کرده ‏ام که در مقابل دشمن سرفرود نیاورم. من از اهل و عیال پدرم حمایت مى‏ کنم و در راه آئین پیامبر کشته می ‏شوم.»

جواد نبوتی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا