به شوهرم خیانت کردم چون او مردی شلخته و بی محبت است+پاسخ مشاور

مجله اینترنتی کولاک: خانم متاهلی که به علت بی محبتی و بی مسئولیتی شوهر خود جذب مردی شیک پوش و سیاستمدار شده است و بعد از فهیدن همسرش زندگی مشترک او به بحران کشیده شده است در ادامه سوال کاربر و پاسخ مشاور را بخوانید.

به خاطر بی محبتی و سروضع ناآراسته شوهرم جذب یک آدم سیاستمدار و شیک پوش شدم

سؤال کاربر

سلام خانمی هستم  ۳۰ ساله که *** سال پیش با *** ازدواج کردم که متاسفانه پر از مشکلات بود اول اینکه ایشون خانواده کاملا از هم پاشیده ای داشتند. که از اول پای اختلاف ها شروع شد و من هم پدرم مشکلاتی داشت و به ناچار با ایشون ازدواج کردم متاسفانه در مقابل حرفها و توهین خانواده خودشون همیشه ساکت بودن که اصلا الان نمی خوام در موردش حرف بزنم. به دلایلی سال ها با خانواده اش قطع رابطه داشتیم ولی زخم زبانها … ما تو زندگی سختی زیاد داشتیم شوهرم هر وقت دلش میخواست کار می کرد و هر وقت دوست نداشت خونه بود اجاره و هزینه خونه کلا بر دوش من بود به هر کاری دست میزد تهش نداشتن بود و بدهکاری تا اینکه ما بچه دار شدیم.  او با همون لباسی که می خوابد مهمانی می رود و کلا با سر وضع نا آراسته می گردد. در هر مکانی مگر خودش بخواهد یک جا مرتب باشد یعنی اعتراص و خواسته من هیچ … من هیچوقت ازش دوستت دارم نشنیدم هیچ مهمانی و عروسی برای لباس من و بچه ها پولی پرداخت نمی کرد … من سالها ازش خواستم جدا شیم ولی اصلا براش مهم نبود … واقعا از زندگی سیر بودم دنبال راه فرار بودم که اشتباه بزرگی کردم و به یک آدم سیاستمدار و شیک پوش که فقط به حرفام گوش بده . یواش یواش نزدیکتر شدیم من به شوهرم خیانت کردم بعد * ماه فهمید … اون شبی که فهمید قرآن گذاشت بغلم که دوسش داری گفتم آره دلم می خواد از زندگی که درست کردی برام با بچه هام برم من که هزینه شونو میدم با رفتنت حداقل یه هزینه کم میشه از خونه های کثیف قیمت پایین نجات پیدا می کنم … با تلگرامم با این آقا قرار گذاشت من و خودش رفتیم اونجا کلی این آقا رو زد تهدید کرد ازش پول گرفت بدهی هاشو داد … شوهرم بعد سالها دستمو گرفت با من گریه کرد گفت دوستم داره و من تنها دارایی زندگیشم … بعد سالها اولین بار رفتیم پارک باورش سخت بود برام من سالها ماشین می خریدم ولی اجازه رانندگی نداشتم هر سری خودش ازم می گرفت و دیگه هیچ .. از اون به بعد شروع شد به تحقیر من هر سری دعوا و ناسزا با خانواده اش صمیمی شد  هیچ وقت اختیار پولی که در میارم رو ندارم ولی میگه دوسم داشت و الان پر از منتم به پدرم فحش میده ناسزا میگه وقتی از خونه مادرم برمیگردیم به مادرم پیش من بی احترامی میکنه میگم خوب طلاقم بده اینکار رو هم نمی کنه بریدم … چیکار کنم من مهریه نمی خوام فقط بچه هام و میخوام ایشون تو این سه سال یکدفعه شدن مرد کار خونه ویلا خریدن زمین گرفتند بعد الان دوباره شد خونه نشین کلا خونه است شبها بیدار روزا خواب کمکم کنید راه حل بدید بهم

 پاسخ مشاور

شما مطمئنید همسر شما مواد مصرف نمی‌کنه؟ مهریتون چقدره؟ اگه الان ایشون سر کار نمیرن و خرجی در نمیارن، شما می‌تونید بدون گرفتن طلاق دادگاه برید و مهریه‌تون رو به اجرا بذارید. از طرفی می‌تونید شکایت کنید که ایشون خرجی نمیدن. از طرفی حضانت بچه تا هفت سالگی با مادره و از ۹سالگی می‌تونه انتخاب کنه با کدوم یک از والدینش زندگی کنه. من فکر نمی‌کنم شوهر شما اساسا بخواد بچه‌هاتون رو نگه داره، تواناییش رو هم نداره. برای همین شما با وکیل مشورت کنید برای طلاق تا بتونید خودتون و بعد بچه‌ها رو از این فضا خارج‌ کنید. در مورد رابطه‌ی خارج از ازدواجتون هم بپرسید که در صورت عنوان کردن همسرتون تو دادگاه شما بدونید در مقابل چی بگید و چیکار کنید. اینو هم بدونید تنها نیستید و هر زمان نیاز داشتید می‌تونید با روانشناس صحبت کنید.
موفق باشید

 پاسخ مشاور

به نظر می رسه که اساس ازدواج شما درست و اصولی بنا نهاده نشده و بر اساس نیازها و خواسته های نامتعارف و غیر منطقی این ازدواج صورت پذیرفته است. از یک طرف همسر شما به خاطر نیاز به پول و حمایت مادی بی چون و چرای شما ازدواج کرده است و از طرف دیگر شما هم به خاطر نیاز به بودن کسی کنار شما و اینکه قبل از فوت پدرتان ازدواج کنید و ایشان در مراسم عروسی باشند تن به ازدواج دادید. بنابراین این ازدواج بدون شناخت درست و منطقی و بر اساس برآوردهای اشتباه صورت پذیرفته است و تمام مشکلات شما هم به خاطر این طرز تفکر شما و منفعل بودن شما در مقابل زورگوییها و خواسته های غیر منطقی ایشان می باشد. بنابراین برای اصلاح این رابطه باید جرات مندانه و قاطعانه با ایشان برخورد کنید و از پوسته یک زن منفعل و مظلوم بیرون بیایید و خواسته های منطقی خود را با ایشان مطرح کنید در این راه می توانید از کمک مشاوران هم بهره ببرید. درسته که شما اشتباه کردید و وارد یک رابطه غیرمجاز شدید اما این نافی مسئولیتها و وظایف قانونی ایشان نیست. در صورتی که با صحبت و گفتگو جراتمندانه نتوانستید مشکلتان را حل کنید می بایست به راه حلهای دیگر فکر کنید که در این راه می توانید از مشاوره های حقوقی نیز بهره ببرید. بنابراین با توجه به شرایطتتون تصمیم درست و منطقی که باعث ایجاد آرامش در شما می شود اتخاذ کنید فراموش نکنید تصمیمی را بگیرید که برای شما سود بیشتر و ضرر کمتری داشته باشد که در این صورت باید از مزایای این تصمیم استفاده و ضررهای ناشی از آن نیز را کاملا بپذیرید. موفق و سرفراز باشید./ مشاور ۲۴