چهره هاسلبریتی ایرانیویژه

آرشا: برای ماندگاری باید «خاطره ساز» شد

گفتگوی کولاک با خواننده و آهنگساز

آرشا، متولد دوم خرداد هزار و سیصد و هفتاد و سه، مشهد، فارغ التحصیل رشته برق صنعتی، از سال هشتاد و هشت شروع به فعالیت در دنیای موسیقی کرده و در سال نود و هفت وارد فعالیت در حوزه پاپ شده است، از جمله کارهای شنیده شده او می توان به قطعه «دلم ‌دلم» اشاره کرد که مورد استقبال شدید مخاطبانش قرار گرفت و رکورد دابسمش در ایران را شکست، همچنین ترانه جدید او به نام «نگو ‌نگفتی» که به تازگی ‌منتشر شده با استقبال عجیبی از سمت اهالی سینما مواجه شده است، ترانه ای که روی فیلم در حال اکران «قصه عشق پدرم» به تهیه کنندگی محمدرضا شریفی نیا و کارگردانی محمدرضا ورزی نشسته است، با «آرشا» که در عرصه دوبلاژ هم فعالیت می کند گفتگویی پاییزی داشته ایم که با هم می خوانیم.

آرشا خواننده

چرا از اینهمه فعالیت هنری خوانندگی را انتخاب کرده اید؟

هر آدمی باید در جایی خودش را موفق پیدا کند، من هم در موسیقی و‌ خوانندگی خودم را پیدا کردم و غیر از این حوزه علاقه ای به موضوع خاصی ندارم، راحتتان کنم! دنیای من از لحظه بیدار شدن تا لحظه خوابیدن همین است و تلاش در جهت آن، بدون تعارف مصمم تر از خودم در این راه ندیده ام.

معیار شما برای انتخاب ترانه ها چیست؟

تا امروز من ترانه ای از کسی نخوانده ام و نویسنده تمام کارهایم خودم بوده ام، چون اعتقاد من این است وقتی کار من به دل دیگران می نشیند که آن کلام از تمام وجودم باشد و این فقط با نوشتن ترانه و ساختن ملودی توسط خودم برای من صورت می گیرد، برای نوشتن یک ترانه روزها و شب های زیادی وقت می گذارم چون برای ماندگاری آمده ام و نه برای یک تب!

بیشتر طرفدار چه نوع ترانه هایی هستید؟

در سال های اخیر ترانه ها شامل کلمات تکراری شده اند، من ترانه هایی را می پسندم که دلی نوشته شده باشد و‌ پیرو قوانین خاصی نباشد و در نهایت شامل موضوعات خاص تری باشند.

تفاوت مارکت قدیم و امروز چیست و فکر می کنید با توجه به شلوغی مارکت می توانید خودتان را اثبات کنید؟

خیلی به عقب بر نمی گردم، شما اگر پانزده سال پیش کمی ابزار حرفه ای در اطرافتان بود و ذره ای علاقه داشتید با توجه به فضای خالی موسیقی داخل ایران در آن زمان می توانستید به شهرت خوبی برسید و اینکه ماندگار شوید، پس از آن به فعالیتتان ربط داشت که ادامه دهید یا خیر، اما در حال حاضر همانطور که مشاهده می کنید فضای موسیقی مجاز به شدت شلوغ است و این باعث می شود مخاطب آثار خوب را گم  ‌کند، اما به قول معروف آب همیشه راه خود را پیدا می کند، به لطف خدا تا امروز شنیده شده ایم و‌از این پس هم بهتر شنیده خواهیم شد.

‎تا امروز چند کار از شما منتشر شده است و استقبال و بازخورد چگونه بوده است؟

بعد از تغییر سبکی که صورت گرفت و ما وارد حوزه موسیقی مجاز شدیم، تا امروز شش قطعه منتشر شده و لطف خدا شامل حال ما بوده و اکثر قطعات به دل مخاطبین نشسته است.

به فکر تهیه آلبوم و کنسرت هستید؟

ما متشکل از یک ‌تیم هستیم که «بارنا» نام دارد و تصمیمات را کل اعضای تیم برادرانه و مشترک خواهند گرفت، تا این لحظه تصمیمی بر تولید آلبوم نداریم و فعلا فقط به صورت تک آهنگ آثار را منتشر خواهیم کرد اما در آینده قطعا به سمت تولید آلبوم خواهیم رفت، در زمینه کنسرت هم پیشنهاداتی از استان های مختلف مثل هرمزگان، فارس، آذربایجان، کرمان و خراسان شمالی داشته ایم اما ترجیح می دهیم توجه تیم فعلا روی تولید باشد تا با دست پرتر مهمان شنوندگان در شهر خودشان باشیم.

‎وضعیت موسیقی داخلی امروز و آینده آن را چگونه می بینید؟

موسیقی داخلی سال های زیادی افت کرده بود و مخاطب به دنبال موسیقی های بی محتوا بود اما احساس می کنم در دو ‌سال جدید که نسل جدید چه شنونده چه خواننده در حال تغییر و پوست انداختن است شرایط به طور کل تغییر کرده است، قبلا مخاطب به ترانه کمتر توجه می کرد و تلفیق ترانه و ملودی را متوجه نمی شد، فقط به ریتم توجه می کرد اما الان بیشتر کارهایی که شنیده می شود ترانه های با محتوا دارد، البته که استثنا هم وجود دارد ولی عمده مارکت موسیقی اینگونه است.

سختی ها و شیرینی های این مسیر چیست؟

من برای این مسیر خیلی تلاش کرده ام، از کارگری ساختمان، کارگاه چوب بری، کارگری در سوپر مارکت، کار در کارواش، دستفروشی و خیلی کارهای دیگر و به تک تک زمان های زندگی ام افتخار می کنم، من خیلی از این کارها را در زمانی انجام‌ می دادم که نیاز به پول داشتم، برای تولید موسیقی، ضبط، تنظیم و… چون عاشق بودم و آدم عاشق مانع نمی شناسد، اتفاقا گاهی برایم پیام هایی می آید با این متن که من عاشق خوانندگی ‌ام اما شرایط مالی اش را ندارم، چه کنم و… از نظر من آدمی که عاشق یک ‌مسیر باشد سختی ها را نمی بیند و به هر مشقت و از هر نقطه ای به سمت انجام آن می رود.

‎باندبازی و مافیا چقدر در این حرفه وجود دارد؟

از نظر من مافیا همان پول است، ولی در جاهایی که کسی تصورش را هم نمی کند سنگ اندازی زیاد می شود، در جایی که کلمه ای از ترانه شما مجوز نمی گیرد ولی همان کلمه در ترانه شخص دیگری مجوز می گیرد این همان باند و باندبازی معروف است، شاید گفتن این مسائل برایم گران تمام شود اما اهمیتی ندارد، بهتر است این مسئله برای دیگران شفاف شود بلکه تغییری در مسیر حاصل شود.

‎الگویی در این زمینه داشته اید و خواننده های محبوب شما چه کسانی هستند؟

من برای نوشتن و برای خلق کردن شاگردی کرده ام، تمام این مسیر را مدیون یاسر که شما آن را به اسم‌ «یاس» می شناسید هستم، ایشان علاوه بر استاد همیشه نقش الگو را هم برای من داشته است، دست یاس مثل کوزه گری با تلاش من را به فرمی که امروزه هستم شکل داد و من همیشه این مسئله را مدیون ایشان هستم.

خواننده های محبوبتان چه کسانی هستند؟

در موسیقی مجاز من صدای محسن یگانه را دوست‌ دارم، شخصا با صدای ایشان خاطره های زیادی دارم و ‌یاد آور روزهای تلخ و شیرین برای من است، همچنین مهدی یراحی را به شدت دنبال می کنم، کاراکتر سرکش، موسیقی جذاب و صدای دلنشین و منحصر به فرد ایشان در اکثر روزهای من جای دارد.

چند خواننده ایرانی اسم ببرید که ماندگار می شوند؟

از نظر من یاس، محسن یگانه و رضا صادقی کسانی هستند که نامشان برای مردم می ماند.

و خودتان در تاریخ هنر ایران ماندگار می شوید؟

آرزوی هر هنرمند ماندگاری نامش در قاب آینده است و تلاش می کند که ماندگار شود و امیدوارم که این اتفاق رخ بدهد.

‎اگر دوباره متولد شوید دوست دارید این اتفاق کجا و با چه شغلی رخ بدهد؟

اگر دوباره متولد شوم طبیعتا دوباره سمت موسیقی خواهم رفت اما اگر انتخاب محل تولدم با خودم باشد ترجیحم کشوری است که موسیقی را بدون چهارچوب خاصی و آزادانه بتوان در آن دنبال کرد، جایی که بتوان موسیقی جهانی ارائه کرد.

فکر می کنید پنج سال بعد کجا باشید؟

قطعا به اکثر اهدافی که امروز در پی آن هستم رسیده ام و مهمترین آنها که به آن فکر‌می کنم رکورد شکستن پس از ورود به مبحث کنسرت ها است.

پس در ذهنتان برگزاری اولین کنسرت را تصویر سازی کرده اید؟

بارها و بارها چون اعتقاد من این است شما تا خودتان را در آن لحظه تصور نکنید به آن نخواهید رسید، حال هرچه که می خواهد باشد، من بارهای زیاد خودم را روی استیج دیده ام، گفته ام نمی آیم تا رکورد بشکنم.

معمولا در بحث تولید موسیقی چه افرادی تیم شما را تشکیل می دهند؟

تا امروز اکثر تنظیم ها با «مویان» بوده و در فصل جدید کاری موسیقی هایی را با مسعود جهانی شروع کرده ایم که می دانم اتفاقات خوبی را رقم خواهد زد، من مثل «مسعود جهانی» در سلیقه تنظیم و البته پشتکار هیچ‌ جا ندیده ام.

دوست دارید با کدام خواننده فیت بدهید؟

من خواننده های زیادی را در سبک های مختلف خارج از ایران دنبال می کنم اما برای همکاری همیشه به دو ‌نفر فکر می کردم sting و نفر بعدی شخصی که همیشه عاشق نگارش و نقاشی کلماتش بودم tech n9ne به خواننده های داخلی برای همکاری فکر نکرده ام.

شهرت را دوست دارید؟

کسی وجود ندارد که منکر دوست داشتن شهرت شود، طبیعتا من هم از این قائده مستثنا نیستم، به دست آوردن شهرت و صرفا فقط شنیده شدن کار ساده ای است اما من خواهان شنیده شدن به هر قیمتی نیستم، برای ماندگاری باید خاطره ساز شد.

حاشیه را چطور؟

هیچوقت دنبال حاشیه نرفته ام، چنین اتفاقاتی کاملا لحظه ای است و کسی که یک شبه صد پله را بالا می رود شک نکنید که خیلی خیلی زود از جایگاه قبلی خود پایین تر می آید، شاید دیگران در مارکت امروز به آن اعتقاد داشته باشند اما من ترجیح می دهم جای پر کردن یک شبه اینستاگرام از اخبار زرد و فراموش ‌شدن بعد از مدتی کوتاه، مثل قدیم همان آخر شب ها روی ترانه و ملودی هایم وقت بگذارم بلکه روزی خاطره ای برای کسی رقم ‌بخورد.

چقدر صدای خودتان را می شنوید و آیا طرفدار صدای خودتان هستید؟ 

در مرحله تولید موسیقی دائم کار را می شنوم و خروجی های متفاوتی می گیرم تا آنجایی که محمدرضا تقیان تنظیم کننده اکثر کارهایم از خروجی گرفتن کلافه می شود «میخندد» در مرحله ای که کار متولد می شود خیلی کار را می شنوم و سعی می کنم از دید انسان های مختلف به آن گوش دهم اما بعد از پخش کار کمتر پیش می آید که کارهایم را پلی کنم و دائم گوش کنم چون معمولا درگیر پروژه موسیقی بعدی هستم.

‎این روزها و با وجود کرونا زمان را بیشتر چگونه می گذرانید؟

برای من زیاد فرقی نکرده است، من از لحظه بیدار شدن تا لحظه خوابیدن روزها را در استدیو ‌سر می کردم و همچنان هم سر می کنم، اینکه کمتر می توانم عزیزانم را ببینم قطعا برایم اذیت کننده بوده اما از لحاظ سپری کردن زمان تغییر آنچنانی نداشته ام.

‎یک آرزو همین الان؟

خوب شدن حال مادرم.

یکی از رویاهایتان که خیلی دست نیافتنی است؟

به نظر من این نظریه درست است که خداوند اگر رویا یا آرزویی در سر شما می اندازد حتما توان رسیدن به آن راهم در شما به وجود می آورد، گمان می کنم سفر به فضا روزی برای ما انسان ها فقط یک آرزوی دست نیافتنی بود اما محقق شد، گمان نمی کنم چیزی را دست نیافتنی به معنی واقعی ببینیم.

‎اگر به عقب برگردید چه چیزی را در زندگی هنری تان تغییر می دهید؟

من حاصل اشتباه و ‌درست هایی که در زندگی پشت سر گذاشته ام هستم پس جایی از آن را تغییر نمی دهم، فقط زودتر سبک کاری ام را تغییر می دهم چون فکر نمی کردم روزی تا این حد دوستش داشته باشم.

‎از آنچه که امروز هستید راضی هستید؟

بله ، چیزی که امروز هستم مقدمه ای برای آینده ای است که سال ها برای محقق شدن آن برنامه ریخته ام، برای ماندگاری در این بازار شلوغ بدون برنامه بودن نتایج خوبی در پی ندارد، بهتر است بگویم برای فتح پله های بالاتر نیاز دارید ابتدا از پله های قبل عبور کنید و من احساس می کنم مسیر خود را درست می روم پس از شرایط راضی هستم.

آرمانشهر و هدف شما در دنیای هنر چیست؟

برای یک مدت کوتاه نیامده ام‌، نیامده ام برای صعود در یک شب و پس از آن سقوط در مدت خیلی کوتاه، من آمده ام که بمانم پس ‌نیاز دارم که متفاوت باشم، نیاز دارم کار دلی تولید کنم تا در گذر زمان در دل مردم ماندگار شوم و ‌این نیاز به زمان دارد.

‎یک اتفاق ایده آل همین الان برای شما چه می تواند باشد؟

پایان کرونا در تمام دنیا و ایده ال شدن شرایط زندگی برای مردم کشورم.

عباسعلی اسکتی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا