بیوگرافی الناز حبیبی + نکاتی از زندگی خصوصی، اینستاگرام و مصاحبه اختصاصی
بیوگرافی الناز حبیبی به همراه نکاتی از زندگی خصوصی و اینستاگرام الناز حبیبی به همراه مصاحبه اختصاصی و جدیدترین عکس های این بازیگر در این مطلب. الناز حبیبی فعالیت جدیاش در تلویزیون را با «روزگار قریب» آغاز کرد و با «دودکش»ها به اوج شهرت خود رسید. بیش از همه در سریالهای مناسبتی ایام نوروز و یا ماه مبارک رمضان دیده شده است. حضور او در سینما اما کمرنگتر از تلویزیون بوده است. تمام اعضای خانواده او حتی همسرش مقیم خارج کشور هستند و بازیگر جوان مدتهاست به دور از آنها در تهران زندگی میکند. بااینحال هیچگاه هوای زندگی در خارج به سرش نزده است.
دوری از خانواده
الناز حبیبی ۲۱ مرداد ۱۳۶۸ در تهران متولد شد. الناز کوچکترین عضو خانواده ۸ نفره است. خانوادهای که اکنون همه آنها بهجز الناز حبیبی در کشور سوئد زندگی میکنند. اعضای خانواده طرفداران پروپاقرص کارهای اویند و از آنطرف مرزها تمام کارهای خواهر کوچکتر را دنبال میکنند. الناز حبیبی اظهار میکند که ماندنش در ایران تنها به خاطر شغلش نیست، بلکه این عرق به وطن و خاک ایران است که او را ماندگار میکند.
همین است که تلاشهای خانواده برای رضایتش به زندگی در خارج را بیثمر گذاشته است. الناز حبیبی میگوید: «من از آن دسته از آدمهایی هستم که اگر شش ماه پایم را از ایران بیرون بگذارم، با گریه بازمیگردم و مثل آدمهایی که سالها وطن را ندیدهاند خاک را میبوسم… حتی نمیتوانم زندگی در خارج از کشور را تصور کنم… برادر بزرگم همیشه به شوخی میگوید، من یکبار تو را توی گونی میاندازم و با خودم میبرم.»
فوت مادر
مرگ تأسفبار مادر، شاید تکاندهندهترین حادثه زندگی الناز ۱۷ سال بود. الناز حبیبی در سال ۱۳۸۵ مادرش را از داست داد و این اتفاق باعث شد تا او مدتها کار، درس و بازیگری را کنار بگذارد. اما بالاخره توانست با غم از دست دادن مادر کنار بیاید و زندگی جدیدی را آغاز کند. الناز حبیبی مدتها از تحصیل و حرفه بازیگری و .. دور بود. او همواره از خواهر بزرگترش بهعنوان یار و غمخوار همیشگی در این سالها یاد میکند. ولی در سال ۸۹ پس از گذراندن دوره ۴ ساله هم تحصیل و هم فعالیت در سینما و تلویزیون را آغاز کرد. حبیبی تحصیلاتش در رشته تدوین را تا مقطع فوقلیسانس ادامه داد و حالا هم کارگردانی سینما میخواند.
دل نوشته برای مادر
«همیشه وقتی نماز میخوند پیشش میشستم و وقتی سجده میکرد، تند تند سرشو میبوسیدم. به خدا هم حسودی میکردم که داره باهاش حرف میزنه. تو که میدونستی چقدر بهش وابستهام چرا بردیش؟ من که نوز به نبودنت عادت نکردم. همیشه دوم عید تلخترین روز زندگیمه چون نبودنت و نداشتنتو بیشتر به رخم میکشه…»
آغاز فعالیت هنری
الناز حبیب بازی بر روی صحنههای تئاتر را از همان کودکی آغاز کرد. بعد از آن به عضویت کانون پرورش فکری کودک و نوجوان درآمد و از آنجا برای فیلم سعید سلطانی انتخاب شد. الناز حبیبی میگوید: «برای بازی در آن فیلم دنبال یک دختر سروزبان دار و بامزه میگشتند که من را انتخاب کردند.» بهاینترتیب الناز ۱۱ ساله اولین تجربه تصویرش را در فیلم «دفترچه خاطرات» ساخته سعید سلطانی به دست آورد. او همیشه از پدر بهعنوان بزرگترین حامیاش در آن دوران یاد میکند. «پدرم بهشدت طرفدار هنر است. از موسیقی تا سینما و همه هنرها را دوست دارد. در زمینه بازیگری همه همیشه مشوق و همراهم بود و حتی تا ۱۶ سالگی سر کارهایم حاضر میشد.»
عشق به بازیگری
«بازیگری هرگز برایم شبیه شغل نبوده و نیست… اگر بازیگری نباشد حتی یک روز هم نمیتوانم دوام بیاورم. تمام زندگیام بر مبنای بازیگری و عشقم به این کار بنا شده. از مطالعاتم و جاهایی که میروم و حتی درسی که میخوانم… من فعلاً تصمیمی مبنی بر کارگردانی و تدوین ندارم و در این رشته صرفاً به خاطر این درس میخوانم که چیزهای بیشتری از دنیای سینما یاد بگیرم…»
سینما و تلویزیون
الناز حبیبی اولین بار در سال ۸۶ با مجموعه تلویزیونی «روزگار قریب» در تلویزیون دیده شد. او پس از گذراندن دوران سخت پس از فوت مادرش، در سال ۸۹ با «فاصلهها» به تلویزیون آمد و روزبهروز پیشرفت کرد. در سال ۱۳۹۰ با ۴ مجموعه به تلویزیون آمد که همگی از استقبال خوبی از سوی مخاطبین برخوردار شدند. بعد از آن بود که نام الناز حبیبی بهعنوان یک پدیدهی جوان بازیگری مطرح شد. «پنج کیلومتر تا بهشت»، «سیامین روز» ریال «تا ثریا»، «دودکش ۱ و ۲»، «دردسرهای عظیم ۱ و ۲»، «پرستاران» و … دیگر فعالیتهای او در عرصه تلویزیون هستند.
مجموعه «سربهراه» نیز پنجمین همکاری الناز حبیبی با سعید سلطانی بود. حضور الناز حبیبی در سالهای اخیر در سینما بهقدر قابلتوجهی کمرنگتر از تلویزیون بوده است. او در سال ۱۳۸۸ با فیلم «فصل بارانهای موسمی» به سینما آمد و در این مدت اثر چشمگیری در کارنامه سینماییاش دیده نمیشود. از آن میان میتوان به فیلمهای مثل «پیتزا مخلوط»، «زاپاس»، «ماه گرفتی» و «خجالت نکش» اشاره کرد.
ازدواج
الناز حبیبی در سن ۲۴ سالگی و در سال ۱۳۹۱ با مهدی صاحب زمانی ازدواج کرد. نکته جالبتوجه اینجاست که همسر وی نیز مانند دیگر اعضای خانواده در آنطرف مرزها و دور از الناز زندگی میکند. این دو از اوقات بیکاری استفاده کرده و در ایران یا خارج از ایران به یکدیگر سر میزنند. مدتی است که شایعاتی مبنی بر طلاق الناز حبیبی به گوش میرسد. زندگی شوهر او در خارج از کشور و حذف عکسهای دو نفرشان از صفحه شخصی الناز حبیبی هم به تمام این شایعات دامن زده است. اما این خبر تاکنون توسط خود خانم بازیگر تأیید و یا تکذیب نشده است.
اینستاگرام الناز حبیبی
مصاحبه اختصاصی
الناز حبیبی در ۲۱ مرداد سال ۱۳۶۸در تهران به دنیا آمد. او رشته تدوین را برای تحصیل در دانشگاه تحصیل انتخاب کرد. در کودکی تئاتر بازی میکرد. از ۱۳۷۸ همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را آغاز کرد. الناز حبیبی تا کنون، در چند مجموعه تلویزیونی و فیلم سینمایی بازی کرده است.
طنز یا جدی فرق ندارد
دوست دارم کارهای خوب بازی کنم. خیلی برایم کار طنز یا جدی فرقی ندارد. چیزی که برایم مهم است همکاری با کارگردان و تهیه کننده خوب است. اصولا از بازی در کارهای خوب انرژی مثبت می گیرم و این انرژی مثبت برای من بیش از هر چیزی در کارهایم مهم است.
فامیل باز هستم!
من از خانواده ام و مخصوصا خواهرم خیلی انرژی مثبتی می گیرم. راستش من خیلی آدم سنتی ای هستم و خیلی خیلی فامیل باز. در تمام معاشرت های فامیلی با خانم های خانواده ام در ارتباطم و کلی با آنها صحبت می کنم. مادربزرگی دارم که او را «مامان خاتون» صدا می زنیم. عاشق مامان خاتون هستم و از معاشرت با او و شنیدن خاطرات دوران جوانی اش کلی کیف می کنم. واقعا انرژی مثبت من از معاشرت با اقوام و خانواده ام تامین می شود.
شاد هستم
شادی در دل آدم هاست. باید دلت را قرص کنی تا بتوانی از ته دل لبخند بزنی. من برای شاد بودن زیاد به خودم سخت نمی گیرم. در دوست داشتن آدم ها هم همین طور. دوست دارم به آدم ها عشق بدهم و تمام تلاشم را می کنم که این کار را انجام دهم. من کلا آدم شادی هستم. روابط عمومی قوی هم دارم و نمی گذارم هیچ چیز باعث شود شاد زندگی کردن را از یاد ببرم.
برای خودم هدیه می خرم
به خودم خیلی اهمیت می دهم. برای خودم هدیه می خرم. بهترین هدیه ای که روز تولدم می گیرم، هدیه ای است که خودم برای خودم می خرم! از طرف دیگر، کمک به دیگران خیلی خوشحالم می کند. این را از ته دل می گویم و واقعا هر کمکی از دستم بربیابد، برای دیگران انجام خواهم داد.
دوست ندارم الگو بگیرم
دوست دارم خودم باشم و کاری که خودم فکر می کنم درست است انجام بدهم اما از میان بازیگران، فاطمه معتمد آریا و پرویز پرستویی را خیلی دوست دارم. اصلا مگر کسی هست که این دو عزیز را دوست نداشته باشد؟
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |