چهره هاسلبریتی ایرانیگفتگوویژه

کاملیا ابراهیمی: بازیگری دنیای جذابی است

گفتگوی کولاک با بازیگر تلویزیون و سینما

کاملیا ابراهیمی، متولد هشت مهر هزار و سیصد و شصت و هفت، لیسانس کامپیوتر از دانشگاه آزاد تاکستان، از سال هشتاد و هشت و بعد از گذراندن کلاس های بازیگری امین تارخ با بازی در چند تله فیلم کارش را در دنیای تصویر شروع کرد و بعد از آن در سریال «رازهای یک خانه»، «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» و «میلیارد» به ایفای نقش پرداخت، با  کاملیا ابراهیمی گفتگویی کوتاه داشته ایم که با هم می خوانیم.

چه ویژگی هایی از بازیگری شما را به سمت این حرفه جذب کرده است؟

بازیگری دنیای جذابی ست، مشخصا اول از همه شهرت! فکر می کنم کمتر کسی باشد که عاشق دیده شدن و تحسین شدن نباشد، بعد از آن زیست کردن به جای شخصیت های مختلف بسیار هیجان انگیز است، در چه حرفه ای میتوانید این تجربیات را به دست بیاورید؟ یک روز پزشک باشید یک روز بیمار، یک روز زنی ثروتمند و قدرتمند، یک روز مادری درمانده و درد کشیده، یک بازیگر می تواند تمام بُعدهای شخصیت خودش را به تصویر بکشد، مثلا شاید خودش فردی آرام و بسیار ملایم به نظر بیاید اما در اعماق وجودش موجودی سرکش و اتفاقا یاغی نهفته باشد که میتواند در بازیگری این بُعد از شخصیتش را هم نمایش دهد، یک بازیگر با ابزار ساده ای که دارد، مثل بدن، بیان و فرم چهره اش می تواند دنیاهای مختلفی را تجربه کند.

بیشتر دوست دارید چه نقش هایی را بازی کنید؟

من شخصیت درون گرایی دارم، معمولا زیاد حرف نمی زنم حتی گاهی که عصبانی هستم بروز نمی دهم، سکوت می کنم و ترجیح می دهم جایی که هستم را ترک کنم، همین باعث شده به نقش هایی علاقه مند شوم که برون گرا هستند، سرکش و یا شاید حتی کمی عصبی! معمولا از پس این نقش ها به خوبی برمی آیم و حتی گاهی بعد از دیدن بازی خودم در این سکانس ها میگویم عالی بودی دختر، همینه!

تئاتر، سینما، تلویزیون، اولویت شما کدام است؟

اگر بخواهم به ترتیب اولویت هایم را بگویم قطعا اول سینما، بعد تئاتر و بعد تلویزیون، اصلا دلیل علاقه مندی من به بازیگری سینما است، یک تجربه تئاتر دارم که بسیار شیرین بود، با گروهی جوان و پر از اشتیاق اجرا می کردیم،، یادم می آید هر شب قبل از اجرا آنقدر ضربان قلبم بالا می رفت که هر لحظه به خودم می گفتم خب کاملیا آماده باش امشب قطعا سکته میکنی! اما با تمام استرس هایش تئاتر برایم جذاب است، حتی تمرین های قبل از اجرا در پلاتو بسیار برایم لذت بخش است، بیشترین فعالیت من در تلویزیون بوده به همین دلیل در کمال وفاداری می گویم کار کردن برای تلویزیون هم باعث‌ خوشحالی من است.

جذابترین اتفاقی که تا امروز در دنیای هنر برای شما افتاده چه بوده است؟

برای ایفای نقش در سکانسی «از فیلمی که متاسفانه هنوز اکران نشده است» چند روز بسیار استرس داشتم، نقش یک زن خیانت دیده را بازی می کردم که در یک سکانس پلان طولانی باید قصه اش را تعریف می کرد، بعد از تمام شدن سکانس کارگردان بزرگی که اسمشان را نمی آورم و در آن پروژه مشاور کارگردان بودند ایستادند و برای من دست زدند و بعد از ایشان هم بقیه ی عوامل و من فقط اشک می ریختم و خدا را شکر می کردم، آن لحظه همیشه در ذهنم خواهد ماند.

برای بهتر شدن در زمینه بازیگری چه فعالیت هایی انجام می دهید؟

اول اینکه بسیار فیلم می بینم، عادت هرشب یک فیلم دیدن که دیگر قدیمی شده اما گاهی اگر از خانه بیرون نروم حتی چهار یا پنج تا فیلم در یک روز می بینم، بعضی وقت ها یک سکانس از یک فیلم را بارها می بینم و چند روز در مورد بازی بازیگرانش فکر می کنم، کتاب های مرتبط می خوانم و اگر ورکشاپی نظرم را جلب کند حتما در آن شرکت می کنم.

خوش چهره بودن چقدر در بولد شدن یک هنرمند تاثیر دارد و شما خوش چهره هستید؟

به نظر من تاثیر چندانی ندارد، کسانی در آموزشگاه بازیگری با من هم دوره بوده اند که همه فکر می کردند به خاطر چهره زیبایشان حتما آینده درخشانی خواهند داشت، اما متاسفانه هیچ اتفاق خاصی برایشان رقم نخورد، اما برعکس کسانی هم بودند که با چهره ای کاملا معمولی در حال حاضر در پروژه های بسیار موفق و پر سر و صدایی در حال فعالیت هستند، به نظرم پارامترهای دیگری در بولد شدن یک بازیگر تاثیر گذار است که مهم ترین آن «متفاوت بودن» است و در جواب سوال دومتان در کمال خودشیفتگی باید بگویم بله!

شهرت را دوست دارید؟ 

همانطور که اشاره کردم اولین دلیل من برای بازیگری شهرت است، یادم است روزی که تصمیم گرفتم به شکل حرفه ای بازیگری را شروع کنم رفتم در یک ارتفاع بلند ایستادم، جایی که تمام شهر را می شد دید به نور چراغ ها نگاه کردم و با خودم گفتم باید یک روز تمام آدم هایی که زیر نور این چراغ ها زندگی می کنند من را بشناسند.

هنرپیشه ها و کارگردان های محبوب خارجی شما چه کسانی هستند؟

خاویرباردم، آنتونی هاپکینز و دنیل دی لوئیس بازیگرانی بودند که همیشه من را تحت تاثیر قرار می دادند و از نظر من هر کدامشان با تکنیک های فوق العاده ای که دارند یک مدرسه ی بازیگری هستند! جدیدا هم بازیگری دانمارکی به نام مدس میکلسون عجیب ذهن من را درگیر کرده و به نظرم با اختلاف زیاد جزو بهترین بازیگرهای روز دنیا محسوب می شود، در بین بازیگر های خانم هم به ناتالی پورتمن، مریل استریپ و  اینگرید برگمان شدیدا علاقه مندم، کارگردان مورد علاقه ی من «ایناریتو» است، که فیلم های بابِل، عشق سگی و بِرد مَن از شاهکارهای او است.

اگر دوباره متولد شوید دوست دارید این اتفاق کجا و با چه شغلی بیفتد؟

شاید عجیب باشد اما اگر باز هم متولد شوم همین مسیر را به همین شکل طی خواهم کرد، شاید کمی کُند در حال پیش روی باشم اما هر لحظه در حال تجربه کردن هستم، من این تجربیات را دوست دارم و حتی روزهای سختی که در این حرفه گذرانده ام برایم لذت بخش است، تمام نا امید شدن ها، تمام حسرت خوردن ها، همه ی روزهایی که تلخ گذشت، پس من در مسیر درستی قرار دارم حتی اگر سرعت پیشرفتم کم باشد.

 

آیا پیش آمده به این نتیجه برسید که بازیگری را برای همیشه کنار بگذارید؟

گاهی، مخصوصا وقت هایی که برای نقشی انتخاب می شوم اما بعد شخصی دیگر جایگزین می شود، ولی خوشبختانه عشق به بازیگری هرگز این اجازه را به من نمی دهد.

آرمانشهر و هدف شما در دنیای هنر چیست؟

دنیای بازیگری هیچ انتهایی ندارد، از نظر من بازیگری چشمه ای است که هر چقدر از آن بنوشید تشنه تر می شوید، قطعا هدف من بهترین بودن است و می دانم این پتانسیل را دارم اما واقع بین هستم، من همیشه تلاش خواهم کرد و ادامه خواهم داد اما اینکه چه پیش آید اول هرچه خدا بخواهد و دوم هرچه خدا بخواهد.

عباسعلی اسکتی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا