تلویزیونسریالسریال‌ایرانی

آنچه که در قسمت دهم برنامه عصر جدید ۳ فروردین ۹۸ گذشت + جزئیات و نقد و بررسی

مجله اینترنتی کولاک؛ سید امید صادقی

برنامه عصر جدید  در سوم فروردین ماه به نسبت برنامه های قبلی حال و هوای بهتری داشت و به علت تنوع و اتفاقاتی که در آن رخ داد بیش از شبهای قبل رضایت مخاطبان تلویزیونی را جلب کرد. در اولین بخش برنامه یک شرکت کننده غول پیکر وارد استیج شد تا داوران و حضار در سالن از اندام درشت او شگفت زده شوند.

قسمت دهم برنامه عصر جدید ۳ فروردین ۹۸
مهدی عبدالوند که قهرمان یک رشته ناشناخته بنام مچ انداختن بود بعد از معرفی خودش و اعلام افتخارات داخلی و بین المللی زیادی که در کارنامه داشت گفت:”من امشب آمده ام تا رشته مچ اندازی را که شاید مردم کمتر با آن آشنا هستند از طریق این برنامه بهتر معرفی کنم.در این لحظه بود که امین حیایی با آن شوخی بامزه اش وارد معرکه شد و به عبدالوند گفت:من خودم متخصص مچ انداختن و قوی ترین مرد آپاراتمانمان هستم.قبلا هم قهرمان شیرجه در چمن،پرش روی نیزه و شنا با مانع بوده ام!

مهدی عبدالوند
حرفهای حیایی قهقهه حاضران در سالن را در پی داشت و آریا عظیمی نژاد هم به شوخی خطاب به عبدالوند گفت:همه ما متخصص مچ انداختنیم.بد جایی آمده ای!
پس از این صحبتها عبدالوند برای اینکه رشته ورزشی خود را بهتر معرفی کند حریف طلبید و خودش امین حیایی را برای مبارزه فرا خواند.حیایی که از این دعوت عبدالوند جا خورده بود با سینه سپر کردن و اعتماد به نفس قدم برداشت و خودش را به حریف درشت اندامی رساند که هیچ همگونی بدنی با او نداشت!
حرکت حیایی به شدت مورد تشویق حضار قرار گرفت و او فضای برنامه را هیجان انگیز و بانشاط کرد.یکی از دوستان عبدالوند هم که اندامش مشابه خودش بود برای داوری در صحنه حضور داشت و مسابقه بین عبدالوند و حیایی شروع شد.البته حیایی که زورش به حریف نمی رسید مجبور شد مقررات این ورزش را زیر پا بگذارد و از تمام اعضاء و جوراح بدنش برای خواباندن مچ حریف سوءاستفاده کند!
اما حیایی با وجود اینکه کاملا روی میز نشست و از هر دو دستش کمک گرفت و پاهایش را نیز به کمک طلبید باز هم حریف عبدالوند نشد و شکست خورد.
پس از این تقابل مهیج و نامتعارف در حالیکه حضار به وجد آمده بودند عبدالوند اعلام کرد که دو داور دیگر و چند نفر از کسانی که مایلند برای مبارزه به کمک حیایی بیایند و این حرف او باعث شد تا چند ثانیه بعد حیایی و ۶ نفر دیگر به مبارزه با عبدالوند مشغول شوند.البته حریف اصلی عبدالوند که قرار بود مچ او را بخواباند حیایی بود اما ۶ نفر دیگر هم به وسیله طنابی که به مچ عبدالوند بسته شده بود به حیایی کمک می کردند اما جالب اینکه این مبارزه ۷ نفر به یک نفر هم جواب نداد و حیایی و تیمش با کمک هم نیز نتوانسته مچ حریف قدرتمند را بخوابانند.
به هر حال عبدالوند توانست رشته تخصصی خود را به خوبی معرفی کند و از هر چهار داور رای مثبت بگیرد.
او پیش از ترک استیج گفت:من مچ تمام ایران را زده ام اما همیشه به همسرم باخته ام!

نفر دوم شرکت کنندگان امیر حسین اقبالی خواننده نوجوانی بود که آمده بود تا با صدایش رای مثبت داوران را بگیرد و به فینال صعود کند.او ترانه ای خواند و ترانه اش هم به دل حضار نشست و به نظر می رسید که هر چهار داور به او رای مثبت بدهند.

امیرحسین اقبالی+عصرجدید
پس از اجرای ترانه رویا نونهالی به امیر حسین رای مثبت داد و سید بشیر حسینی هم رای مثبت خود را اعلام کرد اما در کمال تعجب آریا عظیمی نژاد به امیر حسین رای منفی داد تا تمام حضار سالن همراه با هم فریاد بزنند:اه…..
عظیمی نژاد هم که متوجه اعتراض محترمانه حضار به رای منفی خودش شده بود توضیح داد:رای منفی من باعث پیشرفت امیرحسین خواهد شد چون او استعدادش را دارد اما تکنیک خواندنش ضعیف است.اما با رای منفی من امیرحسین تلاش خواهد کرد تا ایراد کارش را برطرف کند.
پس از این رای منفی نوبت امین حیایی بود که به امیر حسین رای بدهد و با توجه به روحیات حیایی معلوم بود که رای او مثبت باشد و بدین ترتیب امیرحسین سه رای مثبت کسب کرد.اما اتفاق عجیبی که کل تماشاگران حاضر در سالن و علیخانی و داوران و حتی خود آریا عظیمی نژاد را تحت تاثیر قرار داد بغض سنگین امیر حسین و گریه های او بود که باعث شد عظیمی نژاد وجدان درد بگیرد و برای آرام کردن امیر حسین به روی استیج برود.اتفاقی که پیش از آن در برنامه عصر جدید رخ نداده بود.
به هر حال عظیمی نژاد که به عنوان داوری که به امیر حسین رای منفی داده بود او را در آغوش گرفت و در حالی که پسر نوجوان به شدت اشک می ریخت او را آرام کرد و به وی گفت این گریه تو گریه خوشحالی است یا ناراحتی؟!
هر چند امیر حسین رعایت فضای سالن و برنامه را کرد و رو در رو به عظیمی نژاد نگفت که از دست تو گریه کردم!
خلاصه اینکه حضور امیر حسین و گریه های او باعث شد تا فضای سالن احساسی شود و تعدادی از خانم های حاضر در سالن هم که با گریه های پسر نوجوان احساساتی شده بودند همراه با او اشک بریزند!

سومین شرکت کننده برنامه پسر خردسالی بنام علیرضا  بود علیرضا که به همراه پدرش در بین حضار نشسته بود رکورددار نیم وارو زدن بود.ضمن اینکه یک ویدیوی کوتاه از رکورد زدن این پسر خردسال برای حضار پخش شد تا استعداد او هم بدین ترتیب معرفی شود.به گفته پدر علیرضا او در مدت یک دقیقه ۷۰ نیم وارو زده است و قصد دارد تا با تمرینات بیشتر رکورد خود را در گینس هم ثبت کند.علیرضا چند پشتک هم روی استیج زد اما به دلیل اینکه فضا و مساحت برنامه برای معرفی بیشتر استعداد او مناسب نبود خیلی زود برنامه اش به پایان رسید.

چهارمین شرکت کننده نیز گروهی با نام عجیب “فی البداهه“بودند.گروهی که در همان ابتدا یکی از آنها از سقف وارد استیج شد تا کار متفاوت خود را به نمایش بگذارند.این گروه پنج نفره حرکات آکروباتیک را با حرکات جدید دیگری تلفیق کرده بودند و تا حرکاتشان تشویق حضار را در پی داشت.علیخانی هم که به دقت کارهای آنها را زیر نظر گرفته بود بچه های گروه”فی البداهه”را تشویق کرد.
پس از اجرای حرکات نوبت به داوران رسید تا رای خود را اعلام کنند.ابتدا سید بشیر حسینی اعلام کرد که برای اعلام رای سر دو راهی هستم ولی رای منفی می دهم!


این رای حسینی هم پچ پچ و همهمه حضار را در پی داشت تا معلوم شود در سالن کسی موافق رای منفی داوران نیست.پس از آن امین حیایی گفت:کارهای گروه شما کارهای ریسکی و سخت و متفاوتی است و رای من مثبت است.
رویا نونهالی هم با ارائه این توضیح که شما یک گروه هستید که از خطر نمی هراسید به آنها رای مثبت داد و آریا عظیمی نژاد نیز گفت:من از آن قسمت کارتان که نزاع بر سر مال دنیا بود خوشم آمد و خیلی برایم جالب بود و من هم رای مثبت می دهم.البته علیخانی هم در پایان حضور گروه “فی البداهه”با یک شوخی بامزه آنها را بدرقه کرد و در خصوص یکی از حرکات آنها که آتش گرداندن بود گفت:خداوکیلی این حرکت را در تمام پارکها و فضاهای تفریحی کشور دیده ام!(منظور علیخانی به آماده کردن آتش برای قلیان بود!)
اما پنجمین شرکت کننده یک پسر کم حرف و خردسال و یک دختر نوجوان از استان البرز و شهر کرج بودند.دختر و پسری که استعدادشان در جمع و تفریق و ضرب و تقسیم و علم ریاضی بود و در اثر تمرینات زیاد با چرتکه و آشنا شدن با علم ریاضی به حدی رسیده بودند که اعداد چند رقمی را در یک چشم بهم زدن جمع و ضرب و تفریق و تقسیم می زدند و نتیجه را سریعتر از ماشین حساب اعلام می کردند.

پسر ۱۰ ساله پرهام بنی اسدی و دختر۱۴ ساله سماء برهانی نام داشت و استعداد عجیب آنها در علم ریاضی باعث شده بود تا تمام حاضران در سالن و داوران و خود احسان علیخانی شدید شگفت زده شوند.به خصوص اینکه وقتی روی مانیتور استیج اعداد به سرعت نمایش داده شد و قرار بود دو شرکت کننده جمع اعداد را بگویند داوران نتوانستند حتی با ماشین حساب اعداد را جمع بزنند تا به قول معروف “کف”آنها ببرد!

پرهام بنی اسدی و سما برهانی+عصر جدید
این گروه دو نفره که گروه نواندیشان نام داشت از هر چهار داور رای مثبت گرفت و سماء در توضیح استعداد و کار جالبی که انجام دادند گفت:تمام علوم به ریاضی وابسته اند اما علم ریاضی به هیچ علمی وابسته نیست و همانطور که خیلی ها معتقدند که راههای رسیدن به خدا زیاد است من هم اعتقاد دارم که از طریق علم ریاضی می توان حتی به خدا هم رسید و بهتر او را شناخت.
اما بر خلاف اسماء که خیلی خوب در خصوص استعدادشان و کاری که انجام دادند توضیح داد اما پرهام ساکت بود و حرفی نمی زد و علیخانی هم یکی دو بار به شوخی گفت:مهندس شما همیشه اینقدر کم حرف هستی!

اما ششمین شرکت کننده یک خواننده بنام امیر اکرامی بود.خواننده ای که با یک ترانه زیبا در خصوص بچه های کار بار دیگر فضای سالن را تحت تاثیر قرار داد.اما در نهایت رای داوران به او دو رای مثبت و دو رای منفی بود.بدین ترتیب که عظیمی نژاد و بشیر حسینی رای منفی دادند و امین حیایی و رویا نونهالی رای مثبت…
به همین دلیل علیخانی از حضار کمک گرفت تا رای نهایی اعلام شود.حضار هم اکثرشان رای منفی دادند تا اکرامی از مسابقه حذف شود.

امیر اکرامی
ششمین شرکت کننده برنامه هم علی عبداللهی از آذربایجان شرقی بود.شرکت کننده ای که برای نمایش شعبده بازی انگیزه زیادی داشت و به شکلی متفاوت کارش را شروع کرد و در ابتدا یک کارت را روی میز رویا نونهالی قرار داد و گفت که این کارت شانس من است و تا پایان برنامه پیش شما باشد.
هر چند برنامه و نوع کار عبداللهی جالب بود اما او نتوانست هیجان زیادی به حضار و داوران منتقل کند و استعدادش را آنطور که باید نشان دهد و در نهایت نیز از هر چهار داور رای منفی گرفت و کنار رفت.

هفتمین شرکت کننده شایان سلطانی بود.شرکت کننده ای احساساتی که عشق بازیگری داشت و به عنوان یک معلم عاشقانه حرفه بازیگری را دنبال می کرد.او به تنهایی در مقابل داوران نقش خود را ایفا کرد و داستان شفا گرفتن یک بیمار در حرم امام رضا(ع)را برای داوران و حضار اجرا کرد.سلطانی در بخش هایی از نمایش خود احساساتی شد و اشک ریخت و کارش را خوب انجام داد و در نهایت هم از هر چهار داور رای مثبت گرفت.

شایان سلطانی

در پایان کار هم وقتی که وی اعلام کرد که یک معلم است و عاشق بازیگری است علیخانی از او پرسید که آیا تا به حال برای شرکت در کلاسهای بازیگری اقدام کرده است که وی در پاسخ گفت:هر بار شرکت کردم از من پول خواستند و من دستم خالی بود و در تهران هم جایی برای سکونت نداشتم.علیخانی هم به امین حیایی و نونهالی گفت شما نمی توانید جایی آقای سلطانی را معرفی کنید که در کلاسهای بازیگری شرکت کند؟امین حیایی هم اوکی اولیه را داد و به او گفت که می تواند بدون اینکه پولی بدهد در کلاسهای بازیگری شرکت کند.این حرف حیایی شدیدا سلطانی را احساساتی کرد و پس از ترک استیج از فرط خوشحالی به شدت اشک می ریخت.
در پایان برنامه نوبت به اعلام برنده مسابقه رسید و اعلام آرای نهایی داوران که در نهایت پرهام و اسما پسر و دختر کرجی که با تسلط بر علم ریاضی همه را شگفت زده کرده بودند برنده مسابقه شدند تا معلوم شود هنوز هم کسانی هستند که به جمله علم بالاتر از ثروت است اعتقاد داشته باشند!

بشیر حسینی هم در توضیح پایانی در خصوص رای داوران گفت: همانطور که مردم سعی می کنند رای ما را حدس بزنند ما هم سعی می کنیم رای مردم را حدس بزنیم و همان رای مورد نظر مردم را بدهیم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا