همزمان با نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر سال جاری میلادی ( ۱۳ آبان )، بازار تحلیل و گمانه زنیها در مورد پیروز احتمالی این انتخابات نیز بیش از پیش داغ میشود. انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا به چند دلیل از حساسیت خاصی برخوردار است. اولا، این انتخابات در شرایطی برگزار خواهد شد که ایالات متحده با شیوع گسترده ویروس کرونا در داخل خاک خود مواجه است و عملا با یک بحران فراگیر در حوزه بهداشت و سلامت دست و پنجه نرم میکند که البته این بحران، آثار و تبعات قابل توجهی را مخصوصا در حوزه اقتصادی نیز برای آمریکا برجا گذاشته است. امری که بدون تردید، تاثیر قابل توجهی را بر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از خود برجا خواهد گذشت. از سویی، انتخابات آتی در آمریکا، در زمره معدود انتخاباتی است که در آن، رئیس جمهور مستقر به دلیل بی کفایتی و ناکارآمدی خود در مدیریت بحران کرونا (و همچنین در دیگر حوزه ها)، از وضعیت مساعدی جهت پیروزی مجدد و تمدید دوره ریاست جمهوری خود برخوردار نیست و بر طبق آخرین نظرسنجی ها، نامزد رقیب وی یعنی “جو بایدن” از حزب دموکرات، در جایگاه بهتری در قیاس با او قرار دارد. در حقیقت، شرایط به گونهای است که بسیاری، از جمله سیاستمداران حزب جمهوری خواه (هم حزبیهای ترامپ)، هشدار داده اند که امکان دارد رئیس جمهور کنونی آمریکا، به باشگاه آن دسته از روسای جمهوری در کشورش بپیوندد که به دلیل ضعف عملکرد، تنها یک دوره در کاخ سفید حضور داشته اند.
به گزارش فرارو، با این همه، اینگونه به نظر میآید که دونالد ترامپ رئیس جمهور فعلی آمریکا که در سالهای اخیر نشان داده چهرهای جنجالی است و برای دستیابی به اهداف خود از تمامی ابزارها و ظرفیتهای غیرمشروع استفاده میکند، برای انتخابات آتی ریاست جمهوری در آمریکا نیز برنامه خاصی را تدراک دیده و سعی دارد به هر طریق ممکن، پیروز انتخابات شود. اهمیت این مساله تا بدانجاست که جو بایدن اخیرا در موضع گیری، به افکار عمومی آمریکا هشدار داده که ترامپ طرحهای مشخصی دارد تا بتواند از طریق آن ها، نتیجه انتخابات آتی ریاست جمهوری در آمریکا را مورد سرقت قرار دهد. وی به طور خاص از رسانهها و افکار عمومی خواسته است تا در برابر افکار و حیلههای ترامپ، هوشیار باشند و اجازه ندهند وی با آینده کشورشان به طرق نامشروع بازی کند.
در این راستا و برای رمزگشایی از راهبردهای احتمالی ترامپ جهت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بایستی دید که اساسا رهبران مشابه وی که مشی اقتدارگرایانه دارند، چه سیاستهایی را در قبال انتخابات در پیش میگیرند و با تمسک به چه راهبردهایی، سعی میکنند که نتیجه انتخابات را به نفع خود تغییر دهند. کتابِ “چگونه میتوان یک انتخابات را با خدعه و نیرنگ بُرد/How to Rig an Election” که سال گذشته منتشر شد، به خوبی توضیح میدهد که رهبرانی در موقعیت ترامپ، چگونه سعی میکنند در جریان انتخابات حاضر شوند و خود را همچنان در قدرت نگه دارند. از این رو، با توجه به آنچه در این کتاب گفته شده، دونالد ترامپ احتمالا چهار راهبرد اساسی را جهت پیروزی مجدد در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و غلبه بر جو بایدن نامزد دموکراتها در پیش خواهد گرفت که در ادامه به آنها اشاره میشود.
اعتبارزدایی از نظام انتخاباتی آمریکا
دیکتاتورهای باهوش خوب میدانند که باید بهانههایی را در مراحل ابتدایی انتخابات برای خود دست و پا کنند تا اگر روند انتخابات به سمتِ شکست خوردنِ آنها پیش رفت، بتوانند از آنها برای تغییر نتیجه به نفع خود استفاده کنند. رهبران پوپولیست و اقتدارگرا به طور معمول ادعا میکنند که نیروهایی شرور نظیرِ دولتهای خارجی و دشمنانِ بی نام و نشانی که بر علیه مردم و ملت اقدام میکنند، تلاش دارند تا موقعیت آنها را تضعیف کنند. این مساله به رهبرانِ اینچنینی اجازه میدهد تا خود، قوانین را بشکنند و نقض کنند: استدلال آنها در این رابطه مبتنی بر این گزاره است که اگر سیستم هدف حمله قرار گرفته، هیچ دلیل ندارد که همچنان به روش اخلاقی با آنها (متجاوزان) برخورد کرد و به اصول اخلاقی پایدار ماند.
ترامپ حتی از دوره قبل از رئیس جمهور شدنش نیز از این شیوه استفاده کرده است. به عنوان مثال، وی در جریان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۱۶ گفت: وی نتیجه انتخابات را اگر خودش پیروز آن نباشد، نخواهد پذیرفت. وی حتی پس از این ماجرا اعلام کرد که میلیونها نفر در جریان انتخابات به غلط رای داده اند و در جریان انتخابات میان دورهای سال ۲۰۱۸ نیز از آلودگیِ شمار زیادی از صندوقهای رای خبر داده بود. ترامپ رویکرد مشابهی را در قبال انتخابات سال ۲۰۲۰ آمریکا نیز اتخاذ کرده است و گفته اگر انتخابات آتی با استفاده از شیوه رای دهی از طریق ایمیل انجام شود، امکان فریب و تقلب در آن به شدت تقویت میشود. ادعاهایی از این قبیل موجب میشوند تا ترامپ بتواند خود را در برابر هرگونه ناکامی احتمالی انتخاباتی بیمه کند و تقصیرها را در صورت شکست خود، به گردن نظام انتخاباتی آمریکا بیندازد.
رهبرانِ اقتدارگرایی نظیر ترامپ به عمد نظامهای انتخاباتی خود را ضعیف نگه میدارند تا از این رهگذر بتوانند زمینه را برای دخالت خود و یا عواملشان در انتخابات فراهم سازند. درست در راستای همین راهبرد است که ترامپ و دولت وی، تلاش بسیار کمی را برای تقویت نظام انتخاباتی آمریکا از حیث ادوات و تجهیزات انجام میدهند.
اتخاذ سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن
دیکتاتورها هنگامی که با مشکل ضعف در حمایت عمومی از خود مواجه میشوند، به طور سنتی به بازیِ تفرقه بینداز و حکومت کن متوسل میشوند. در دهه ۱۹۹۰ در کنیا، رئیس جمهور این کشور “دنیل آراپ موئی” رویکردِ انتخاباتیِ تفرقه جویانهای را اتخاذ کرد و خشونت را در کشورش تحریک کرد تا اوضاع را در حمایت از طرفدارانش و تضعیفِ مخالفانش در کنترل بگیرد. این مساله موجب شده بود تا وی علی رغم فقدان هرگونه محبوبیت مردمی، همچنان در قدرت بماند.
درحالیکه کارزارهای انتخاباتی در کشورهای دموکراتیک همواره مبتنی بر انتقاد افراد و رهبران از یکدیگر هستند، با این حال، اینطور به نظر میرسد که دونالد ترامپ بیش از آنکه یک رهبر دموکراتیک باشد یک رهبر دیکتاتور است. وی به طور عامدانه تنشهای اجتماعی را تحریک میکند و به طور منظم، اعمال خشونت علیه مخالفان سیاسی اش را تشویق میکند. برای مثال، وی اخیرا در یک پیام توئیتری گفته است: یک دموکراتِ خوب یک دموکراتِ مرده است و یا این ترامپ بود که اخیرا نیروهای گارد ملی آمریکا را جهت سرکوب معترضان به قتل جرج فلوید روانه خیابانهای آمریکا کرد. این مسائل در نوع خود کاملا برای دموکراسی خطرناک هستند.
سرکوبِ رای
ارائه چهرهای اهریمنی و شیطانی از مخالفان، یکی دیگر از راهبردهایی است که رهبران دیکتاتور از آن جهت مداخله در انتخابات و ماندن خود در قدرت استفاده میکنند. در زیمبابوه، رابرت موگابه دیکتاتور اسبق این کشور تا جایی پیش رفت که به طور سیستماتیک حدودا یک میلیون نفر از مردم کشورش را از رای دهی و حمایت از چهرههای مخالف با خود محروم کرد. وی در واقع رای آنها را سرکوب و از این طریق در قدرت مانده بود.
ترامپ و رهبران جمهوریخواه در ایالتهایی که حزب جمهوریخواه آنها را تحت کنترل دارد، به همین شیوه رفتار و عمل میکنند. از زمان انتخاب باراک اوباما به سمت ریاست جمهوری آمریکا، مقامهای ایالتی در حدودا ۳۰ ایالت آمریکا، قوانینی را وضع کرده اند که به نوعی رای دهی برخی گروهها و اقلیتها نظیر آمریکاییهای لاتین تبار و یا سیاه پوستان را که عمدتا به نفعِ دموکراتها رای میدهند را بسیار سخت و مشکل کرده است. این مساله به نوعی حذفِ سیستماتیک این افراد از رای دهی، در راستای منافع دولت ترامپ و جمهوریخواهان آمریکایی است.
تحریف حقایق و حمله به رسانههای خبری
تمامی راهبردهایی که تاکنون به آنها اشاره شد، با انتشارِ گسترده دروغ و اطلاعات غلط، بیش از پیش تشدید میشوند. دروغ پردازی در مورد کاندیدای رقیب و یا معترضان میتواند ابزاری قدرتمند جهت مشروعیت زدایی از آنها باشد. این مساله عملا فضا را برای یک محیط غیرعادلانه انتخاباتی که با پیروزی رهبران دیکتاتور در انتخابات همراه خواهد بود، هموار میسازد.
ترامپ به کرات از این راهبرد در دوره قبل و پس از برگزیده شدنش به عنوان رئیس جمهور آمریکا استفاده کرده است. وی با تصور و نمایش خود به عنوان محور روندها و رهبری سیاسی در آمریکا، به نحو فعالانهای اطلاعات و داستانهای غلطی را در مورد مخالفان خود مطرح کرده است. ترامپ علاوه بر داستانهای دروغینی که در مورد مخالفانش مطرح میکند، به نحو فعالانهای جهت تضعیف سازی اعتماد به رسانههای اصلی و سنتی که مردم آمریکا به آنها به شدت مطمئن هستند نیز اقدام کرده است. وی حتی از این رسانهها به عنوان دشمنان ملت نیز یاد کرده است. در واقع، ترامپ علاوه بر اعتبارزدایی ناحق از این رسانه ها، در میدان عمل، توجهات زیادی را نیز به خود جلب میکند که این مساله، دقیقا یک راهبرد انتخاباتی جهت پیروزی در انتخابات است.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |