سلامت

بعد از ازدواج دوم با یک پسر مجرد وارد رابطه شده ام و دیوانه وار دوسش دارم+پاسخ مشاور

خانم متاهلی که بعد از ازدواج دوم به صورت اتفاقی و ناخودآگاه وارد رابطه با یک پسر محرد شده و به او عشق می ورزد در ادامه سوال کاربر و پاسخ مشاور رابخوانید.

سؤال کاربر

سلام چند ماهه از ازدواج دومم می گذره اما ناخوداگاه وارد رابطه با یک فرد مجرد شدم که خیلی دوسش دارم متأسفانه با وجود اینکه می دونم راه اشتباهی رو می رم ولی دارم ادامه می دم هر روز تصمیم می گیرم دیگه تمومش کنم اما صبحش خودم اول پیام می فرستم .تا حالا چند بار به این نزدیک شدیم که در خلوت همدیگه رو ببینیم ولی من با بهونه و دروغ از اون شرایط فرار کردم که رابطه جنسی صورت نگیره .حالا نمیدونم واقعا چیکار کنم بوده دو روز پیام نفرستادم ولی همینکه پیام فرستاده دوباره شروع کردم از یه طرف خودم زندگی سختی دارم که باید وقت بزارم و مدیریتش کنم از یه طرف هم انگار کنترل خودم دست خودم نیست. من فکر می کنم مشکل من مربوط به خودمه وگرنه شوهرم ادم خوبیه. لطفا راهنمایی بفرمایید بدون استفاده از مشاور آیا تمرین ها و راهکاری هست بتونم از این ماجرا عبور کنم و ذهنیتم باید به چه شکلی باشه.

 

پاسخ مشاور۱

سلام
هیچ راهکار کلی و معینی برای هیچ موضوعی وجود نداره که به شکل نسخه برای افراد پیچیده بشه. خود شما باید ببینید افکار و احساساتتون تو رابطه با این رفتار چیه و دلایلش رو پیدا کنید. برای همین توصیه می‌کنم با یه مشاور صحبت کنید تا بتونید به کمک متخصص ریشه‌ی این رفتار رو شناسایی کنید تا قبل از اینکه به زندگی زناشوییتون آسیب جدی جبران‌ناپذیری وارد بشه، اقدام مؤثری انجام بدید.
موفق باشید

پاسخ مشاور۲

حرف هاتون رو خوندم و نکانی رو مطرح می کنم که امیدوارم براتون مفید باشه: ۱) اختلالی وجود داره به اسم اختلال شخصیت مرزی که در اون فرد توانایی نگهداری رابطه با دیگران رو نداره، مدام از یک رابطه به رابطه دیگری می رود. احساس پوچی و تنهایی شدیدی در درون خودش دارد. احساساتش به آدم ها مدام تغییر می کنه.

یعنی گاهی حالت ایده آل گرایانه داره و گاهی همون آدم ها از چشمش می افتند و بی ارزش میشن. من شک کردم که ممکنه این اختلال در مورد شما وجود داشته باشه و هنوز تشخیص و درمان در موردش صورت نگرفته باشه. با توجه به اینکه گفتین رابطه دوم هست ممکنه در مورد شما هم این مسئله وجود داشته باشه که نتونید رابطه رو نگه دارید و با توجه به اینکه الان متاهل هستین اما رابطه دیگری رو برقرار کردین.

۲) علت شکل گیری این مسئله این هست که عمدتا دوره رشدی و کودکی فرد به صورت طبیعی رشد نشده و اطرافیان فرد قابل اتکا و اعتماد نبودند.

۳) شما در قسمتی از حرف هاتون به این قضیه اشاره کردین که خوداتون می دونید که این رابطه درست نیست و علی رغم اینکه تلاش کردین تا اون رو قطع کنید نتونستین. متاسفانه نسخه ای وجود نداره که من اینجا براتون بنویسم تا شما با انجام دادنش قادر بشین که این رابطه رو کات کنید. چون دلایل برقراری این رابطه به صورت ناخودآگاه هست و تا زمانی که از اونها مطلع نشین قادر نخواهید بود که تصمیمی که می خواین رو بگیرین.

۴) وقتی یک قسمتی از دست شما زخم بر میداره یا دستتون می شکنه آیا شما زخم اتون رو به حال خوداش رها می کنید تا خوداش خوب بشه؟ قطعا دکتر میرین و درمانش می کنید. اینکه شما می خواین بدون مراجعه خوب بشین دقیقا مثل این هست که بگین دستم شکسته و می خوام بدون اینکه پیش دکتر برم خوب بشم. این مسئله به احساسات درونی شما و گذشته و ارتباط شما با پدر و مادراتون بر می گرده و تا زمانی که نتونین ریشه اش رو در یک رابطه درمانی پیدا کنید در شما ادامه خواهد داشت و با علائم مختلفی از قبیل رابطه خارج از زناشویی، طلاق، افسردگی و … خوداش رو نشون میده.

۵) حرف هایی که نوشتین من رو به یاد حرف اروین یالوم انداخت که میگه آدم ها از رابطه به وجود می آیند، در رابطه زخمی میشوند و در رابطه ترمیم می شوند. همونطور که گفتم توانایی برقراری یک رابطه درمانی با یک مشاور و حفظ اون تنها تمرینی هست که من توصیه می کنم. موفق باشین…

موفق باشید

پاسخ مشاور۳

با سلام و احترام خدمت شما دوست عزیز

مسئولیت و تعهد نسبت به زندگی مشترک از مهمترین مسایل در زندگی مشترک می باشد که هر دوطرف می بایست به آن پایبند باشند و کاری نکنند که این مسئولیت و تعهد خدشه دار شود و یا از بین ببرد. شما وارد یک زندگی مشترک شده اید که به اذعان خودتون همسر خوبی هم دارید و از ایشان راضی هستید .

بنابراین در صورتیکه به هر دلیلی دچار رابطه ای خارج از روابط زندگی مشترکتان شده اند با قاطعیت و قبل از اینکه مشکلات زیادی برای شما به وجود آورد این رابطه را کنار بگذارید و به زندگی مشترکتان پایبند باشید. برای این کار سعی کنید نکات خوب و مثبت همسرتون رو بیش از پیش به یاد بیارید و در ذهن داشته باشید.

روابط خودتون رو با همسرتون رو هم صمیمانه تر و عاشقانه تر بکنید .با هم دیگر در صورت امکان سفر بروید و لحظات خوب و خوشی داشته باشید. اوقاتی رو هم که تنها هستید و به فرد دیگری فکر می کنید رو هم کمتر بکنید و سعی کنید که در اوقات تنهایی موبایلتون رو کنار بگذارید و اصلا سراغش نرید و سرتون رو با کار دیگه ای گرم کنید .

جدولی رو درست کنید و تعداد دفعاتی رو که در روز می خواهید به سراغشان بروید رو یادداشت کنید برای خودتان پاداش تعیین کنید در صورتی که از تعداد مشخصی مثلا پنج بار در هفته کمتر شد به خودتان آن پاداش را بدهید. هر هفته این تعداد رو کمتر کنید و با تعداد کمتری به خودتان پاداش بدهید تا کاملا کنار گذاشته شود.

فراموش نکنید که اگر این روابط خارج از ازدواج را همسر شما داشتند قطعا برای شما بسیار سنگین و سخت بود پس خودتان را جای همسرتان بگذارید و ببینید چه حالی پیدا می کردید؟ از خدای متعال هم کمک بخواهید و به او توکل کنید تا شما را یاری نماید که این مشکل را به خوبی پشت سر بگذارید. موفق و خوشبتخت باشید./ مشاور ۲۴

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا