سریالسریال خارجی

خلاصه داستان فصل دوم سریال هندی برای عشق جان می دهم همراه با اسامی بازیگران

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر فصل دوم سریال برای عشق جان می دهم به همراه اسامی بازیگران سریال هندی برای عشق جان می دهم در اینجا. سریال «برای عشق جان می‌دهم» یکی از موفق‌ترین سریال های تلویزیونی هندی طی چند سال اخیر بوده است. به همین دلیل سری دوم این سریال با نام «برای عشق جان می‌دهم۲» Ishq Mein Marjawan ساخته شد که اثری مهیج عاطفی است.

فصل دوم سریال برای عشق جان می دهم
فصل دوم سریال برای عشق جان می دهم

پخش این سریال از ۱۳ جولای ۲۰۲۰ از شبکه کالرز تی وی آغاز شده و همچنان پخش آن ادامه دارد. این سریال در مجموع ۳۷ قسمت است و هر قسمت  ۱۸ تا ۲۴ دقیقه زمان پخش دارد. هلی شاه، راهول سودیر و ویشال واشیشتا بازیگران اصلی سری دوم «برای عشق جان می‌دهم» هستند.

داستان این سریال درمورد دختری یتیمی به نام ریدیما با بازی هلی شاه است. ریدیما، فیزیوتراپ است. او دیوانه وار عاشق یک پلیس به نام کبیر(ویشال واشیشتا) است. کبیر، ریدیما را را به عنوان مأمور مخفی به مأموریتی برای دستگیر کردن وانش راشاهیانیا (راهول سودیر)،  سرکرده مافیای تجارت غیرقانونی و قاچاق طلا، دارو و… می فرستد. درواقع کبیر و تیم او دنبال مدرکی هستند که بتوانند مستقیما وانش را دستگیر کنند چراکه وانش در کارهای خلاف خود هیچ مدرکی از خود به جا نمی‌گذارد و در دید عموم جامعه یک تاجر درستکار است. درواقع وانش در قالب یک بیزنس من بااستایل و مغرور نشان داده شده که کارهای غلط را به شکل صحیح انجام می‌دهد!

در یک برهه از زمان ریدیما، با کبیر ملاقات می‌کند و بی خبر از هویت اصلی‌اش، به کبیر پیشنهاد ازدواج می‌دهد. کبیر وقتی می‌بیند ریدیما زانو زده و به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد مسحور می‌شود. کبیر می‌خواهد پیشنهاد ریدیما را بپذیرد اما هدفی چون وانش مانع او می‌شود و از ریدیما می‌خواهد که کمی منتظر جواب او بماند و به او می‌گوید که به زودی او را سورپرایز خواهد کرد. ریدیما خوشحال و ذوق زده در حال  راه رفتن از کنار جاده است و به کبیر فکر می‌کند که ناگهان وانش او را در جاده می‌بیند و ریدیما را از آسیب دیدن توسط ماشین خودش نجات می‌دهد.

ریدیما به خاطر دوستش در یکی از مهمانی‌های وانش به عنوان برنامه ریز مهمانی حضور پیدا می‌کند و در آنجا درمورد دکور محل مهمانی با وانش گفتگو میکند. ذهنیت ریدیما در مورد هویت واقعی وانش مبهم است.  کبیر تصمیم می‌گیرد از فرصت استفاده کند و در این مهمانی مچ وانش را بگیرد. به همین خاطر تصمیم می‌گیرد یکی از همکارانش که مامور مخفی است به نام نیها را به این مهمانی بفرستد. نیها موفق می‌شود علیه وانش مدرک جمع آوری کند اما وانش متوجه می‌شود و نیها را از بلندی به پایین پرت می‌کند. نیها آخرین نفس‌هایش را جلوی کبیر می‌کشد و از او می‌خواهد قول به او قول بدهد وانش را دستگیر کند.

کبیر در کنار ساحل با یک حلقه در مقابل ریدیما زانو می‌زند و به او پیشنهاد ازدواج می‌دهد. ریدیما خوشحال است که حال کبیر بالاخره خوب است. کبیر بعد از آنکه به ریدیما ابراز علاقه می‌کند از او می‌خواهد برایش کاری انجام می‌دهد کاری که به شدت ریدیما را شوکه می کند. کبیر به ریدیما می‌گوید که وانش تاجر نیست بلکه یک مافیای زیرزمینی است. کبیر به او می‌گوید که به یک فردی نیاز دارد تا به کمک او بتواند جزئیات کارهای خلاف وانش را افشا کند. ریدیما قبول می‌کند برای کبیر کار کند و به او در این مسیر کمک کند تا بعد از آن بتواند در آرامش در کنار کبیر زندگی کند اما در این مسیر اتفاقاتی رخ می‌دهد که…

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا