خلاصه داستان قسمت دوم سریال وارش
آنچه در قسمت دوم سریال وارش دیدید
یارمحمد و طوبی از خانه ی میرولی نقل مکان می کنند و به کمک میرولی خانه ی کوچکی اجاره می کنند و در آن ساکن می شوند.
یارمحمد که از باج گیری تراب در هنگام صید ماهی سخت ناراحت است و ناراحتی خود را نشان داده است تراب را دشمن می داند و از میرولی می خواهد در برابر تراب مقاومت کند.
میرولی اما دلیل کار خود را اینگونه توضیح می دهد که تراب از ماجرای نزاع او با آن سرهنگی که سبب فرار کردن او از سیستان شد باخبر است و چهار سال پیش که میرولی برای یارمحمد نامه می نویسد و این ماجرا را نقل می کند نامه به دست تراب می رسد و از آن موقع تراب شروع به باج گیری از میرولی می کند.
در نهایت یارمحمد میرولی را قانع می کند که با کمک هم به باج گیری تراب خاتمه دهند. در همین راستا میرولی تصمیم می گیرد یارمحمد را به جای خود سرپرست ماهیگیران قرار دهد. اما این کار با اعتراض کارگران مواجه می شود.به خصوص دو تن از آن ها که توسط تراب فریب داده شده اند.
آن ها سرپرستی یارمحمد را قبول نمی کند و در نهایت میرولی مجبور به تسلیم در برابر خواست آن ها می شود. و یارمحمد از کار کناره گیری می کند. و به تنهایی به دنبال کار می رود.اما دست آورد اندکی دارد.
در این میانه تراب عاشق وارش است و بر سر راه راوش می رود و پیشنهاد ازدواج می دهد. اما وارش به دلیل اینکه تراب متاهل است به او جواب رد می دهد.در همین حین که تراب در حال سماجت کردن است یارمحمد او را میبیند و با او درگیر می شود و تراب دست یارمحمد را با چاقو زخم می کند و از آن جا می رود. وارش نیز دست یارمحمد را می بندد و نگران حال او می شود.
در قهوه خانه دارو دسته تراب سعی می کنند به یارمحمد نزدیک شوند و تراب به یارمحمد پیشنهاد دوستی می دهد اما فشاری که تراب به یارمحمد آورده بی اثر بوده و او دست دوستی تراب را قبول نمی کند.
از طرفی طوبی (زن یارمحمد ) مدام خواب های بد و کابوس می بند و به گیلانه جان( همسر میرولی) می گوید که اگر برای من اتفاقی افتاد مواظب فرزندم باش.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |