سریالسریال‌ایرانی

خلاصه داستان قسمت هشتم سریال خانه امن

در این مطلب از پایگاه خبری کولاک نیوز، خلاصه داستان قسمت هشتم سریال خانه امن را می خوانید. سریال خانه امن به کارگردانی احمد معظمی روایتگر خنثی سازی عملیات های تروریستی داعش در ایران توسط سربازان گمنام امام زمان است.

قسمت هشتم سریال خانه امن

شهروز با ثمین درحال صحبت هستند و شهروز درباره پیام با او صحبت می‌کند که ثمین به او می‌گوید که تمام کار ها از زیر دست پیام رد می‌شود و با او نمی‌توانند کاری‌کنند.
سرگروه ثمین با او تماس می‌گیرد و می‌گوید که سیستمش نشتی دارد و داخل هچل افتاده است و از او می‌خواهد که اوضاعش را درست کند.
پلیس ها رحیم یا همان مصطفی را به خانه پدری اش آورده اند که او می‌پرسد چرا چنین کاری کرده اند و آن ها او را به داخل می‌فرستند. آن ها قصد بازی روانی با مرد داعشی را دارند تا بتوانند دهانش را باز کنند.
خانواده مصطفی درحال گریه زاری هستند و آبروی خودشان را رفته می‌دانند.
شهروز و ثمین در حال صحبت هستند و نقشه می‌کشند که بفهمند چه کسی کارهای ثمین را خراب می‌کند تا بتوانند هچلی که ثمین در آن گرفتار شده است را درست کنند.
کمال و افشین با هم صحبت می‌کنند و اطلاعاتشان را باهم رد و بدل می‌کنند تا بتوانند به سرنخی دست پیدا کنند.
ثمین درحال عملی کردن نقشه ای که کشیده است، می‌باشد تا جاسوس سیستمش را پیدا کند و پیام نیز با شنود تک تک آن ها را گوش می‌دهد.
کمال به سراغ مصطفی‌رفته است تا با او صحبت کند، مصطفی سرانجام دهانش باز می‌شود و می‌گوید مرد دیگری که داعشی است را فقط و فقط به او اسلحه داده است و اطلاعاتی از مشخصات او می‌دهد.
پیام با افشین در حال صحبت کردن است و آمار ثمین هدایت را به او می‌دهد و افشین به او اسلحه ای می‌دهد و می‌گوید که سر و کله ثمین هدایت با تروریست ها گرم شده است و بیشتر از این ها باید مراقب خودش باشد و تنها در مواقع ضروری باهم دیدار داشته باشند.
ثمین به پیام یه سری کارها رو سپرده است و به او نیز می‌گوید که باید او نیز یک کیف را با خودش به قبرس ببرد.
کمال و افشین با هم درحال صحبت هستند‌ و از کار های ثمین هدایت می‌گویند و احتمال می‌دهند که کار جدیدش برای سنج امنیت سیستمش است.
کمال‌ به دوبی رفته است و با مردی که نفوذی او در داعش است قرار اضطراری دارد و او اطلاعاتی را به کمال می‌دهد.
تمام فرمانده های پلیس باهم نشسته اند و در حال تصمیم گیری برای تروریست های‌داعشی و ثمین هدایت هستند.
کمال بعد از مدت ها به خانه اش رفته است که پسرش به استقبالش می‌رود و با او صحبت می‌کند و به پدرش می‌گوید که از یک شرکت خارجی‌ دعوت نامه برای کار برایش آمده است و پدرش با رفتنشان موافقت می‌کند و می گوید نام شرکت را به او بگوید تا اطلاعاتش را پیدا کند. افشین پلیس پرونده ثمین هدایت کار های رد شدن کیف های خانم هدایت را هماهنگ می‌کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا