سریالسریال خارجی

خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی استانبول ظالم

در این مطلب از سایت کولاک خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی استانبول ظالم را برای شما کاربران عزیز و علاقمند به سریال های ترکی آماده کرده ایم که در ادامه این پست می خوانید. سریال zalim istanbul در ژانر درام ساخته شده است و بازیگران این سریال عبارتند از؛ بهار شاهین، برکر گوون، سرا کوتلوبی، مینه توگای، دنیز اگور، ادریس نبی تاشکان، فیکرت کوشکان، سیمای بارلاس، اوزان دولونای.

سریال ترکی استانبول ظالم

خلاصه داستان قسمت ۱۲ سریال ترکی استانبول ظالم

آگاه در تبلت اش اخبار روز را چک می کند و عکس های جنگ را با حوله میبیند که سوژه ی ملت شده. او عصبی میشود و تبلت را به دیوار می کوبد. جمره دنبال ویدیو خوانندگی اش در اینترنت میگردد اما اثری از آن نیست. آگاه می آید و می گوید که ویدیو را از اینترنت پاک کرده. جمره ناراحت می شود و بیرون میرود. او نمیخواهد کسی بخاطر آرزوهایش سرزنش اش کند. ندیم از ناراحتی جمره، ناراحت میشود. از این رو آگاه دستور می دهد تا دوباره ویدیو در اینترنت آپلود شود، جنگ که مست کرده به خانه می آید و با پدرش رو به رو می شود.

آگاه نگاهی از روی عصبانیت به او می کند و به اتاقش می رود. شنیز نزد آگاه میرود و می گوید که جنگ برای جلب توجه این کارها را می کند. وقتش رسیده او را به شرکت بیاید و خودش را برای پدرش ثابت کند. جنگ از نگاه های پدرش عصبی شده و به اتاق ندیم می رود. ندیم از دیدن او خوشحال می شود و لبخند می زند. جنک به روی او هجوم می برد و می گوید : نخند. من تورو انداختم. فهمیدی؟ من اینکارو با تو کردم شنیز فریاد های جنگ را می شنود و به اتاق می آید تا آرام اش کند.

جمره متوجه می شود که گوشی تلفن اش در اتاق ندیم جا مانده و برای برداشتنش به ویلد بازمیگردد. او صداهای بلند جنگ را می شنود اما نمی فهمد که جریان از چه قرار است، وقتی شنیز، جنک را به اتاق می برد، جمره را می بیند که فالگوش ایستاده، جمره تلفن اش را بهانه میکند و به اتاق ندیم میرود. شنیز از اینکه جمره همه چیز را فهمیده باشد، وحشت می کند و به پسرش می گوید این پرستار با بقیه پرستارها تفاوت دارد. او خطرناک است و قطعا به این موضوع پیله خواهد کرد.

روزبعد جمره تلاش می کند تا ندیم را به حرف بیاورد و بداند آن مادر و پسر در اتاق چه می گفتند. آگاه مطلع میشود که دیشب جنگ به ندیم سر زده است و خوشحال میشود. او جنک را بغل می کند و می گوید که امروز به شرکت بیاید تا کارش را شروع کند. شنیز از اینکه آگاه فرصتی به پسرشان داده خرسند است اما جنگ به شرکت نمی رود، در عوض نقشه ای برای جمره می کشد و دستور میدهد تا کسی با جمره تماس گرفته و او را به خوانندگی دعوت کند. جمره، یک متخصص گفتار درمانی آورده تا با ندیم تمرین کند. که ناگهان شخصی با جمره تماس میگیرد و پیشنهاد خوانندگی به او می دهد. او بعد از کمی فکر کردن، قبول می کند. سحر به دخترش افتخار کرده و او را تشویق به این کار می کند.

چند روزی است که پدر کرم برای انتقام گرفتن از آگاه شخصی به سوی جیوان فرستاده تا به او نزدیک شود. آن مرد به دروغ به جیوان میگوید که بوسیله شغلی که دارد، روزانه سی هزار لیر درآمد دارد. کار از این قرار است که جعبه ای مهم که حاوی کادوی گران بهاییست به سرقرار آدم های پولدار میبرد و پاداش می گیرد. جیوان ابتدا مقاوت میکند و عقیده دارد که در این راه ها ممکن است پول حلال نباشد. اما به دلیل بدهی هایی که به آگاه دارد، وسوسهمی شود این کار را قبول کند. آن مرد تاکید میکند که با همین ماشین زیر پایش به سرکار برود و با تاکسی نرود. سپس جعبه را به جیوان میدهد. جیوان پس از آنکه داماد را به خانه میرساند، به بهانه ی بنزین زدن بیرون می رود.

کمی بعد پلیس ها، ماشین حیوان را متوقف می کنند و پس از بازرسی پشت صندوق، چند کیلو مواد مخدر جاسازی شده را می یابند. همچنین درون آن جعبه ای که دست جیوان بود هم مواد مخدر وجود داشت. در همین حال جمره به کاباره ای میرود که از او برای خوانندگی دعوت کرده بودند. جمره در اتاق گریم، آرایش می شود و به او لباس مجلسی قرمز میدهند تا بپوشد. سپس میگویند یکی از قوانین کاباره این است که باید چشمان خواننده بسته باشد و در پایان آهنگ چشمهایش را باز کند. آن ها با پارچه ی قرمزی چشمان جمره را می بندند و او را بالای سن میفرستند. بند موسیقی شروع به نواختن میکند و جمره آهنگ کلاسیکی میخواند. اما هیچ تماشاچی ای وجود ندارد زیرا جنک آن کاباره را در بست رزو کرده تا جمره برایش بخواند.

او روی مبل تکیه داده و به جمره که با چشمان بسته میخواند لبخند میزند.در نبود جمره، شنیز فرصت را غنیمت شمرده و به اتاق ندیم می رود تا کاری کند. پلیس ها دم در ویلای آگاه می آیند تا او را به جرم خرید و فروش مواد مخدر دستگیر کنند.

 

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی استانبول ظالم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا