سریالسریال خارجی

خلاصه داستان قسمت ۱۴۵ سریال ترکی گودال | سریال گودال قسمت ۱۴۵ + عکس

داستان کامل قسمت ۱۴۵ سریال ترکی گودال Çukur به همراه جزئیات و خلاصه داستان سریال ترکی چوکور (گودال) قسمت ۱۴۵ را در این مطلب بخوانید. ساخت سریال گودال از سال ۲۰۱۷ آغاز شده است. این سریال در ۳ فصل پخش می شود. بر طبق آنچه برخی از رسانه های هنری ترکیه منتشر کرده اند. سریال گودال محصول Ay Yapim است که از شبکه شو تی وی و شبکه ماه تی وی به زبان فارسی پخش می شود. این سریال محصول سال ۲۰۱۷ کشور ترکیه است و در ژانر درام و اکشن ساخته شده است. از بازیگران شاخص این سریال می توان به آرای بولوت اینملی اشاره کرد که قبلا در سریال روزی روزگاری، نفوذی و حریم سلطان ایفای نقش کرده است.

خلاصه داستان قسمت ۱۴۵ سریال ترکی گودال

وارتلو تا صبح کنار جومالی کابوس می بیند. فکر او درگیر سعادت و پسرش است که اگر در حمله فردا چتو و ماحسون بمیرند سعادت را هم خواهند کشت. کمی بعد یاماچ در اتاق را می زند و از جومالی دلیل این کارش را می پرسد. جومالی می گوید: «به خاطر اینکه خیالم راحت بشه. به دور و وریای وارتلو اعتماد ندارم. » از طرفی هم مدد به فکر چاره می افتد که برای وارتلو کاری بکند. کمی بعد یاماچ کنار وارتلو می نشیند و از او می پرسد که چیزی هست که بخواهد به او بگوید؟ درست وقتی که وارتلو می خواهد جریان را تعریف کند مدد با سه فنجان قهوه سر می رسد و به وارتلو پنهانی می گوید که همه چیز را خودش حل خواهد کرد.عمو، ادریس را به خانه اش می اورد و کلید خانه را به او می دهد و وسایلش را جمع می کند که برود. عمو عصبانی است و به ادریس می گوید: «قلبت کِی مرد ادریس؟ اگه یکی از من کمک بخواد، من کمکش میکنم. پنجاه ساله اخلاقم همینه و برای این اخلاقم هم از هیچ کس معذرت خواهی نمی کنم. » ادریس سکوت کرده و حرفی نمیزند که کسی در خانه را به شدت می کوبد. وقتی در را باز می کنند سلیم است که خیلی پریشان قضیه دریا و مادرش را که کایهان آنها را کشت را می گوید. عمو نفس کم می آورد و با درماندگی روی زمین می نشیند.

ادریس هم که چشمانش پر شده از خانه بیرون می رود و کمی قدم می زند و بعد هم به خانه عمو برگشته و می گوید: «پاشو بریم سراغ اون مرتیکه! » رو به سلیم هم می گوید که به خانه و پیش سلطان برود. سلیم به خانه می رود و وقتی سلطان را سر پا می بیند از خوشحالی زبانش بند آمده و گریه می کند. سلطان فقط به او خیره می شود و بعد هم با بی تفاوتی می پرسد که چرا گریه می کنی؟ سلیم می گوید: «مثل قبلنا خوب شده حالت… » سلطان جواب می دهد: «خوب نیستم. هیچ کدوممون حالمون خوب نیست. » سلیم با تعجب او را نگاه می کند و سلطان از او می خواهد که بنشیند تا با هم کمی حرف بزنند. ادریس و عمو منتظر کایهان می مانند و وقتی او را می بینند ادریس به سر او ضربه ای می زند و بعد پشت سر هم به صورتش مشت و سیلی می زند و می گوید: «چرا اون دوتا زن بیچاره رو کشتی؟ الان مرد شدی؟ حالا کی میخواهد تورو از دست من نجات بده؟ » کایهان بیهوش روی زمین می افتد و ادریس و عمو می روند. صبح شده و بچه های گودال ناراحت از این هستند که قرار است از پیش بره های سیاه بروند. ماحسون و چتو به آنها قول می دهند که هرموقع دلشان خواست می توانند بیایند و به انها سر بزنند. بعد هم ماحسون به انها انگشتری میدهد که علامت گودال روی آن است ولی وقتی علامت را میچرخانی علامت بره های سیاه دیده می شود و بعد هم می گوید: «هر موقع با هم جمع شدین با این میدونین که کی هستین. »

بعد هم بچه ها را به قهوه خانه می برند تا به خانواده هایشان تحویل بدهند. مدد پشت قهوه خانه پنهان شده و علمک گار را باز می کند و فندکش را روشن می کند و درون قهوه خانه که چتو و ماحسون در آن منتظر ارسوی هستند می اندازد و باعث انفجار می شود. یاماچ و بقیه که همان حین در حال آماده شدن برای حمله بودند با دیدن این صحنه عقب می کشند.  چتو و ماحسون هم بیرون از قهوه خانه می دوند و فورا خود را به خانه می رسانند. ارسوی از دیدن آنها متعجب و عصبی می شود.

چتو هم که به شدت عصبانی است به وارتلو زنگ می زند و از او می خواهد که به دیدنش برود.


همچنین بخوانید:

داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی گودال + معرفی بازیگران و نقش ها

 


⇐ برای خواندن موارد به روز شده بیشتر به لینک برچسب های سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکیه ای ، سریال های در حال پخش ترکیه و سریال ترکی جدید مراجعه کنید.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا