خلاصه داستان قسمت ۴۶ سریال ترکی گودال | سریال گودال قسمت ۴۶ + عکس
داستان کامل قسمت ۴۶ سریال ترکی گودال Çukur به همراه جزئیات و خلاصه داستان سریال ترکی چوکور (گودال) قسمت ۴۶ را در این مطلب بخوانید. ساخت سریال گودال از سال ۲۰۱۷ آغاز شده است. این سریال در ۳ فصل پخش می شود. بر طبق آنچه برخی از رسانه های هنری ترکیه منتشر کرده اند. سریال گودال محصول Ay Yapim است که از شبکه شو تی وی و شبکه ماه تی وی به زبان فارسی پخش می شود. این سریال محصول سال ۲۰۱۷ کشور ترکیه است و در ژانر درام و اکشن ساخته شده است. از بازیگران شاخص این سریال می توان به آرای بولوت اینملی اشاره کرد که قبلا در سریال روزی روزگاری، نفوذی و حریم سلطان ایفای نقش کرده است.
بعد از بمب گذاری پاشا در سلول قاسم، او که به شدت زخمی شده را به بیمارستان می رسانند. یاماچ که مچ وارتلو را در خانه ی قدیمی اش گرفته و فهمیده که او در گودال متولد شده سعی می کند با حرف هایش بار دیگر وارتلو را عصبی و آزرده کند. یاماچ می گوید که به زودی هویت واقعی او را خواهد فهمید. نگاه یاماچ در میان اسباب و اثاثیه تکه پاره ی خانه به عکس کودکی وارتلو می افتد. وارتلو چکشش را بلند می کند و محکم به قاب عکس می کوبد. بعد هم لبخند عصبی ای می زند و رو به یاماچ می گوید: «من تو زندگی تو دخالت میکنم؟ تو چرا منو راحت ول نمیکنی! اینجا دیگه خونه منه. فکرشو بکن که وقتی من میتونم از این گودال یه لقمه ای وردارم، تو استانبول چه شغال هایی وجود دارن و چه لقمه هایی میتونن وردارن! تو به فکر اینا باش! » در این میان خبر منتقل شدن قاسم به بیمارستان به وارتلو می رسد.
او با عجله خود را به خانه خود می رساند و از مدد و جلاسون برای ماموریت جدید کمک می خواهد. کاراجا به سوئیتی که جلاسون آدرسش را فرستاده بود می رود. سوئیت با شمع و گلبرگ های سرخ تزئین شده است. پیامی از طرف جلاسون برای کاراجا می آید که از او خواسته لباس هایش را دربیاورد و روی تخت دراز بکشد و منتظر او باشد. کاراجا بدون درنگ این کارها را می کند. اما مدتی بعد مته وارد اتاق می شود و با گوشی اش از کاراجا عکس می گیرد و به او می گوید: «جلاسون سلام رسون و گفت سرجات بشین و اعصاب منو به هم نزن. » کاراجا که شوکه شده زیر گریه می زند. مته وقتی از سوئیت خارج می شود به اکشین زنگ می زند و خبر می دهد کاری که از او خواسته بود را انجام داده. چند روز قبل مته به بهانه ای گوشی جلاسون را از او گرفته تا نقشه ی اکشین را اجرا کند.
ادریس وقتی متوجه می شود که چند روزی است ذهن سلطان آشفته و درگیر شده علت آن را می پرسد. سلطان جواب های سربالایی می دهد اما ادریس باور نمی کند و سعی دارد سر از کار او در بیاورد. در همین موقع سعادت که با یادآوری خاطرات کودکی اش شک کرده ممکن است صالح پسر ادریس باشد، حالش بد می شود و روی زمین می افتد. ادریس او را به بیمارستان می رساند. علیچو که به خواسته یاماچ پاشا را زیر نظر گرفته بود، به یاماچ می گوید که پاشا را در اطراف زندان دیده است و در همان موقع صدای انفجار بلند شده و امبولانسی به طرف زندان حرکت کرده. یاماچ بلافاصله متین و کمال را احضار می کند. وارتلو جلاسون و مدد را همراه خود به بیمارستانی که قاسم را به ان منتقل خواهند کرد می برد. از طرفی ادریس هم خبر منتقل شدن قاسم را می گیرد و خود را به بیمارستان می رساند. هردو گروه در محوطه بیمارستان منتظر امبولانس می مانند.
خبر زنده ماندن قاسم پاشا را ناراحت و عصبانی می کند. یاماچ هم که به پاشا مشکوک شده خود را به انبار او می رساند تا از کارهایش سر در بیاورد. پاشا خیلی عجله دارد و می خواهد کار قاسم را تمام کند اما یاماچ مانع رفتنش می شود و سوال پیچش می کند. پاشا وقتی تحت فشار قرار می گیرد اسلحه را روی سرش می گذارد تا با خودکشی از جواب دادن به سوالات یاماچ فرار کند! یاماچ متوجه قصد او می شود و قبل از این که پاشا شلیک کند جلوی او را می گیرد. وقتی در امبولانسی که قرار بود حامل قاسم باشد باز می شود، پرستاران شخص دیگری را از آن بیرون می آورند. وارتلو و ادریس هردو متعجب کلافه می شوند و به خانه هایشان برمی گردند. یاماچ دکتر ایلین را به زیرزمین بیمارستان می برد و از او می خواهد که قاسم را بدون اطلاع دیگران معالجه کند. ساعاتی قبل این یاماچ بود که به کمک علیچو با سرگرم کردن رانند های امبولانس قاسم را فراری داده بود. سعادت بعد از بیمارستان برای درد دل کردن به خانه ی سنا می رود و بدون این که اسمی از صالح بیاورد ماجرا را سربسته برای سنا تعریف می کند و بعد هم با چشمان گریان می گوید: «من تموم شدم… الان باید چه غلطی بکنم. »
همچنین بخوانید:
داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی گودال + معرفی بازیگران و نقش ها
⇐ برای خواندن موارد به روز شده بیشتر به لینک برچسب های سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکیه ای ، سریال های در حال پخش ترکیه و سریال ترکی جدید مراجعه کنید.
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |