سریالسریال خارجی

خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی بچه | سریال بچه Cocuk قسمت ۴۸

خلاصه داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی بچه همچنین سریال بچه قسمت Cocuk قسمت ۴۸ به همراه اطلاعات تکمیلی و جزئیات داستانی سریال ترکی بچه در اینجا. سریال بچه یکی از سریال های پرطرفدار در ترکیه است. ژانر اصلی آن درام و اجتماعی است. در این مجموعه چهار رابطه مادر فرزندی وجود دارد و بسیار زیاد عواطف مادری را نشان می دهد. سریال ترکی بچه Cocuk در سال ۲۰۱۹ تولید شده و پخش آن از اواخر این سال در ترکیه آغاز شده است. این سریال از شبکه استار ترکیه پخش می شده است.

داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی بچه
داستان قسمت ۴۸ سریال ترکی بچه
آکچا افه و حسن داخل تعمیرگاه در طبقه بالا هستند و متوجه آتش سوزی نمیشوند. کمی بعد افه لب پنجره می آید و آتش را میبیند. آکچا دنبال او می آید و با دیدن آتش شکه میشود. حسن سریع به طبقه پایین میرود تا بتواند راهی باز کند و آکچا و افه را نجات بدهد. او بخاطر دود به سختی سرفه میکند و سعی دارد در را باز کند. در طبقه بالا افه به سختی نفس میکشد و آکچا با نگرانی سعی دارد افه را آرام کند و او را دم پنجره میبرد.
حسن پیش انها می آید و افه را داخل پتوی خیسی میپیچد و سریع از تعمیر گاه بیرون می آید. افه بیرون می اید و دوستان حسن که متوجه آتش سوزی شده اند به تعمیر گاه میروند. علی کمال به بیمارستان میرود و وقتی آسیه را در حال مستی میبیند عصبانی میشود و از شعله میخواهد که او را به خانه ببرد اما علی کمال قبول نمیکند و مدام از حمایت آسیه از حسن شکایت میکند. حسن افه را سریع سوار ماشین میکند و به همراه آکچا به بیمارستان میروند. علی کمال و آسیه دم در بیمارستان هستند و با دیدن وضعیت افه شکه میشوند. افه بستری میشود و کمی حالش بهتر میشود.
علی کمال وقتی متوجه میشود که انها در تعمیر گاه بوده اند و او مسبب این اتفاق بوده پریشان میشود. او برای شعله ماجرا را تعریف میکند و قصد دارد پیش پلیس برود و حقیقت را بگوید اما شعله جلوی او را میگیرد . علی کمال در سالن بیمارستان حرفهای اسیه و حسن را میشنود که به او میگوید که اوضاع بهتر میشود و اورا به خانه راه میدهد. علی کمال با شنیدن این حرفها ناراحت میشود.
روز بعد مراد به هوش می آید و وقتی میفهمد که فلج شده بشدت پریشان و عصبی میشود. او اصرار دارد که این موضوع کار حسن بوده است. علی کمال میگوید که او خوب میشود و خودش انتقامش را میگیرد. وکیل آسیه به بیمارستان می اید و میگوید که فردی که به مراد چاقو زده اعتراف کرده و حسن بی گناه بوده است.
آسیه سوار ماشین علی کمال میشود و متوجه بوی بنزین میشود و با دیدن بطری خالی میفهمد که اتش سوزی کار علی کمال بوده است. او با عصبانیت به بیمارستان برمیگردد و از پشت در حرفهای علی کمال با وکیل را میشنود که دنبال راهی برای ندادن سهم حسن است. او تصمیم دارد گواهی نداشتن سلامت عقلی برای اسیه درست کند تا اختیارات شرکت را از او بگیرد. آسیه با شنیدن این حرف شکه و دل شکسته میشود و دوباره به سمت ماشین برمیگردد. او به تعمیرگاه حسن میرود و وقتی آنها را مشغول نظافت و جمع کردن تعمیرگاه میبیند قصد کمک میکند اما حسن میگوید به کمک و پول او احتیاج ندارد.

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی بچه Cocuk

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا