خلاصه داستان قسمت ۸۶ سریال ترکی سیب ممنوعه
در این مطلب از سایت کولاک خلاصه داستان قسمت ۸۶ سریال ترکی سیب ممنوعه را برای شما کاربران عزیز و علاقمند به سریال های ترکی آماده کرده ایم که در ادامه این پست می خوانید. این مجموعه پرطرفدار درام و عاشقانه ترکیه ای می باشد که بازیگران اصلی آن؛ شوال سام در نقش اندر آرگون، تالات بولوت در نقش هالیت آرگون، اونور تونا در نقش علیهان، ادا اجه در نقش ییلدیز، سودا ارگنچی در نقش زینب می باشند.
خلاصه داستان قسمت ۸۶ سریال ترکی سیب ممنوعه
هاکان به خانه جانر می رود تا از وضعیت اریم خبر بگیرد. او همچنین از جانر میخواهد که از این به بعد، آمار رابطه زینب و دوندار را به او بدهد و در مورد رفت و آمد دوندار و قرار شامی که با زینب دارند به او خبر بدهد. بعد از رفتن هاکان، جانر از اینکه از طرف اندر و هاکان موظف به جاسوسی شده است، درمانده است. او ماجرا را به امیر میگوید و آنها قرار میگذارند که با یکدیگر این وضعیت را ساماندهی کنند.
در خانه، هالیت به اتاق اریم رفته و در مورد قصوری که انجام داده او را ملامت میکند. او از اینکه با وجود تمام توجهی که به اریم میکنند، او دروغ گفته و با دوستانش در ارتباط بوده و چنین اشتباهی کرده عصبانی است. هالیت اریم را تنبیه میکند و تا مدتی به او اجازه بیرون رفتن به جز مدرسه را نمیدهد.
کمال که فکرش درگیر ییلدیز است، به خانه زینب می رود تا کمی با او درد و دل کند. زینب از اینکه کمال تصمیم به ازدواج با زهرا گرفته از او دلخور است و میداند که کمال به خاطر لجبازی با ییلدیز این کار را کرده است.
او شک دارد که کمال چیزی را از او پنهان میکند. اما کمال میگوید که چیزی بین او و ییلدیز نیست. زینب از او میخواهد که ازدواجش با زهرا را لغو کند و از ییلدیز فاصله بگیرد.
در خانه، هالیت به همه در مورد ازدواج زهرا و کمال خبر میدهد. لیلا و اریم شوکه می شوند و ییلدیز با حرص گوش میکند. هالیت از زهرا میخواهد که هرچه سریع تر تاریخ عقد را مشخص کنند.
صبح، زینب برای تغییر دکوراسیون خانه افرادی را می آورد تا خانه را رنگ کرده و مبل ها را عوض کند. هنگامی که میخواهد سرکار برود، دوندار با راننده دم در خانه آمده و ماشین زینب را آورده است. او میخواهد راننده ای را نیز در اختیار زینب بگذارد اما او قبول نمیکند.
در خانه علیهان، اندر بت خودش میگوید علیخان هرجور که سده چیزی رو که ازم پنهان کردی پیدا میکنم. او در کمد علیهان، قرصهای ضدتشنج او را میبیند. سپس به زرین زنگ می زند و میخواهد او را ببیند. زرین ابتدا قبول نمیکند اما سپس با او قرار میگذارد.
در شرکت، علیهان به اتاق زینب آمده و میگوید :«اینجا محل کارمه و دیگه نمیخوام اون مرد (دوندار) رو اینجا ببینم.» زینب میگوید :«میدونم محل کارته. اما منم مدیری هستم که تمام اختیارات تو رو دارم. حق نداری به من حسادت کنی.» آنها با یکدیگر بحث کرده و علیهان می رود.
پسر کسی که با اریم تصادف کرده است، وقتی میفهمد هالیت مرد پولداری است، به شرکت او می رود و به جای صد هزار لیره که توافق کرده بودند، از او پنج میلیون لیر میخواهد.و او را تهدید میکند که تا دو روز آینده اگر پول را نگیرد، اریم را به زندان می اندازد. هالیت عصبی شده و وقتی با حسابدار خودش صحبت میکند، میفهمد که توانایی پرداخت این پول را در حال حاضر ندارند. او به ازدواج زهرا و کمال و کمک گرفتن از او امیدوار است.
اندر پیش زرین می رود و در مورد قرص های علیهان به او میگوید، و این مسأله را به هالیت و بلایی که سر علیهان آورده ربط می دهد. زرین که قبول ندارد هالیت کاری با علیهان کرده است، از دست اندر عصبی شده و میگوید:« شما میخواید من رو نسبت به هالیت پر کنید تا مدیریت سهام رو ازش پس بگیرم مگه نه؟» سپس بدون توجه به حرفهای اندر از آنجا می رود .
ییلدیز به خانه کمال می رود و با عصبانیت با او بخاطر کاری که کرد، دعوا میکند. کمال سعی میکند ییلدیز را آرام کند و تصمیم دارد دوباره با ییلدیز باشد، اما ییلدیز دیگر به حرفهای او گوش نکرده و خانه را ترک میکند. بعد از رفتن ییلدیز، زهرا با کمال تماس گرفته و از او میخواهد که برای روز آینده برنامه عقد را بگذارند، اما کمال به او میگوید که فعلا دست نگه دارند تا سر فرصت این کار را بکنند تا آمادگی داشته باشند. زهرا چیزی نگفته و حرف او را تایید میکند.
امیر از زینب می شنود که شب قرار است دوندار برای شام به خانه او برود. او فوری این خبر را به جانر میدهد و جانر نیز به گوش هاکان می رساند.
بیشتر بخوانید:
خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی سیب ممنوعه
دریافت لینک کوتاه این نوشته:
کپی شد! |