سریالسریال‌ایرانی

خلاصه داستان قسمت ۹ سریال پرگار از شبکه ۱ + عکس

در این مطلب از مجله اینترنتی کولاک خلاصه داستان قسمت ۹ سریال پرگار را که جایگزین سریال رمضانی زیرخاکی است، می خوانید. این سریال در ۲۹ قسمت ۴۵ دقیقه ای از قاب تلویزیون نمایش داده خواهد  شد. این مجموعه با ملودرام اجتماعی برای مخاطبان و علاقه مندان به سریال های تلویزیونی تهیه شده است. در لیست بازیگران سریال پرگار نام هنرمندانی همچون مرجانه گلچین، الهام طهموری، مریم سرمدی، سهیلا جوادی، مریم سردشتی، بهرنگ علوی، فریبا کوثری، بابک کریمی، تیما پور رحمانی، حسین روزمه، رضا امامی، فاطمه مرتاضی، علی عمرانی، زهره نعیمی، فریبا جدی کار، نجوا صاحب الزمانی، امیررضا دلیری و کتایون علیزاده دیده می شود.

قسمت ۹ سریال پرگار
قسمت ۹ سریال پرگار

خلاصه داستان سریال پرگار

قصه این سریال درباره مشکلات نوجوانان است که به طور غیر مستقیم پیرامون موضوعاتی همچون مواد مخدر در مدارس، نقش خانواده در تعلیم و تربیت فرزندان و عشق بازیگری بین جوانان و نوجوانان به خصوص دختران روایت می‌شود. همچنین در خلاصه داستان آمده است که آسیب های استفاده از فناوری روی دانش آموزان خصوصا دختران محصل چه میزان است و نحوه برخورد پدر و مادرها با فرزندان نوجوان شان را آموزش می‌دهد. داستان سریال پرگار زندگی خانواده‌ای را به تصویر می‌کشد که برای ادامه تحصیل دختر بزرگترشان در مقطع دکترا راهی تهران می‌شوند، اما خواسته یا ناخواسته درگیر موضوعاتی می‌شوند که دستمایه سکانس های مختلف سریال است.

قسمت ۹ سریال پرگار

منعم میفهمد که فراز از جایگاه محبوبه خبر دارد عصبانی می شود و بهش میگوید که برن اونجا. وقتی میرسن اونجا با محبوبه دعوا میکند و میگوید وسایلتو جمع کن بریم خانه اما محبوبه قبول نمیکند و میگوید دیگه نمیخوامت و ازت بدم میاد منعم این چیزارو از چشم خانم بنیان میبینه. وقتی آنها برمیگردند به سمت خانه مادرشان ز فراز میپرسد که منعم چرا انقدر عصبیه فراز ماجرارو براش تعریف میکند و مادر منعم به فرشته میگوید که باید کم کم سر خونه زندگیه خودت بری.

خانواده تجلی به تهران میایند و به سمت خانه ای که گرفتند میروند تا مستقر شوند. فرزانه از مهتاب و خانم بنیان خداحافظی میکند و به سمت خانه خودشان میرود. آقای تجلی با زهره به سمت دبیرستان خانم بنیان میروند تا ادامه تحصیلش را در آنجا انجام دهد.

فراز به محبوبه زنگ میزند و میگوید باید با هم حرف بزنیم اول محبوبه قبول نمی کند و میگوید دیگه بهت اعتماد ندارم اما فراز بهش میگوید حال منعم خوب نیست اون واقعا عاشقته ولی محبوبه میگوید نمیتونم با کسی که بهم خیانت کرده و باعث مرگ پسرش شده دیگه زندگی کنم مادر فراز که تو ماشین کنارش نشسته بود میشنود و فراز بهش میگوید بیاد جلو در منتظرش میماند. وقتی محبوبه پایین میاد میبیند که مادر منعم هم اومده وقتی تو ماشین مینشیند مادرش ازش میخواد همه چیزو تعریف کند و به فراز میگوید که از ماشین پیاده شود فراز موقع پیاده شدن گوشیشو میگذارد تا صدا را ضبط کند و متوجه می شود که سیاوش عاشق دوستش می شود ولی بعد از مدتی میفهمد که با کسی‌ وارد رابطه شده حالش بد می شود ولی حالش وقتی بدتر می شود که میفهمد پدرش منعم مسبب رابطه آنها بوده.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا