سریالسریال خارجی

خلاصه داستان قسمت ۲۲ سریال ترکی کلاغ سیاه

در این مطلب از سایت کولاک خلاصه داستان قسمت ۲۲ سریال ترکی کلاغ سیاه را برای شما کاربران عزیز و علاقمند به سریال های ترکی آماده کرده ایم که در ادامه این پست می خوانید. بازیگرانی که در این سریال بازی می کنند عبارتند از: باریش اردوچ، بورجو بیریجیک، ستار تانریوجن، هتیجه اصلان، سنار شاهین، اشن ارگولو، آیتک سایان، ایپک ادرم، دریا بسرلر، آمینا کارمان، نورای شرف اوغلو، لونت اولگن،هنده دیلان هنچی، سو بورجو کوشن، آیکوت ییلماز از مهمترین هنرمندان و بازیگران سریال ترکی کلاغ سیاه هستند.

خلاصه داستان قسمت ۲۲ سریال ترکی کلاغ سیاه

قمری به زندانی میرود که پدرش بیست سال پیش در آنجا زندانی بوده است. او در اتاق رئیس زندان، خواهش می کند که اطلاعات نامه های پدرش را به او بدهد. رئیس ابتدا راضی نیست و میگوید که مجوز لازم است. اما با گریه و خواهش های قمری راضی میشود. قمری را به انبار بایگانی می برند تا اطلاعات نامه های پدرش را پیدا کند. پس از مدتی، او نام گیرنده نامه را لابه لای پرونده ها پیدا میکند. تنها نام درویش جوهری آنجاست و هیچ آدرسی از او نیست. کوزگون متوجه می شود که رأفت سیستم جدید محافظتی در اتاقش نصب کرده است.

در اتاق فقط با کارت باز میشود و از آن کارت فقط سه عدد وجود دارد که رأفت، علی و دید از آن دارند. رأفت به کوزگون خبر می دهد که دید امروز به دادستانی رفته و کوزگون را لو نداده است. سپس به نوچه اش می گوید که کوزگون را با خود ببرد و کارهای مربوط به بذر را به او آموزش بدهد. علی پس از اینکه خبر شراکت کوزگون در قاچاق بذر بوسیله پدرش می شنود، عصبانی میشود و با سرعت رانندگی می کند. او انتظار داشته که پدرش او را با بورا شریک کند.

برای همین به اتاق رأفت می رود و پس از جروبحث در آخر می گوید: من برای شراکت مناسب بودم. تو هیچوقت به من اعتماد نداشتی حتی از
بچگی که نذاشتی دید رو که نوزاد بود، بغل کنم. تو از اینکه به پسرت اعتماد نکردی و بجاش به کوزگون اعتماد کردی، سخت پشیمون میشی دیلا در شرکت با برادرش (علی) روبرو شده و متوجه حال بد او میشود. على رو به دید می گوید: کوزگون رو تو وارد خانواده مون کردی. متوجه نیستی که چه اشتباه بزرگی انجام دادی علی پس از خارج شدن از شرکت با کارتال روبه رو می شود.

کارتال که از برادرش بخاطر آتش زدن مغازه ناراحت است، آمده تا پیشنهاد کاری علی را قبول کند. علی نیز خوشحال میشود و میگوید کاری پر پول
برایش جور خواهد کرد. دیا تصمیم خودش را می گیرد و به سراغ بورا می رود. او از بورا بخاطر گروگان گیری مریم عصبانی است. دیلا میگوید که پدر هایمان با هم اختلاف داشتند و در آخر یکدیگر را می کشتند. دیلا در ادامه می گوید که نباید پای کوزگون و خانواده اش را به این ماجرا باز کنند. از این رو با بورا قراری میگذارد.

دیلا قول می دهد کاری کند که کوزگون از زندگی شان بیرون برود، در عوض بورا باید قضیه قتل پدرش را فراموش کند. بورا قبول می کند اما اگر دیا به قولش عمل نکند، با روش های خودش اقدام خواهد کرد. کوزگون متوجه شده است که رأفت اجناس دیگری نیز قاچاق می کند. او پنهانی تعدادی کامیون که بسته بندی های مشکوکی جا بجا میکنند را می بیند. کسی به او نمی گوید که آن چه اجناسی هستند و کوزگون برای اینکه بداند رأفت چکار می کند باید به طریقی وارد اتاقش شده و پرونده هارا چک کند. کوزگون یاد دوران کودکی اش در یتیم خانه می افتد که با او بدرفتاری میکردند. وزن بچه های یتیم خانه پایین تر از حد نرمان بوده و رئیس شان چیزهایی به بدن بچه ها چسب میزد تا به بازرس وزن ایده آل نشان دهد. دیا سراغ کوزگون می رود تا صحبت کنند. او می گوید که تمام این سال ها در مورد کوزگون خیال بافی میکرده و آرزو داشته که روزی دوباره بهم برسند.

اما از وقتی که متوجه شده کوزگون دیگر مانند قدیم ها او را دوست ندارد، دیگر از این رویا دست برداشته است. او به کوزگون می گوید :{ مادرت نزدیک بود بمیره، تو و خانواده ات اینجا جاتون امن نیست، تمام سهاممو به نامت می کنم تا از اینجا بری. هرچی که تو زندگیم دارم بهت میدم تا تو از اینجا بری. امیدوارم خوب به پیشنهادم فکر کنی با رفتن دیلا، کوزگون به فکر فرو می رود. پس از اینکه دید به خانه بازمیگردد، به بورا می گوید که در موضوع کوزگون سر قولش می ماند. شرمین موچ بورا را می گیرد و می خواهد بداند جریان چیست. بورا همه چیز را، از جمله قتل شرف به دستهای کوزگون و رأفت را به شرمین می گوید. شرمین از اینکه شوهرش در قتل برادرش دست داشته تعجب میکند. بورا میگوید که حتما انتقام سختی از آنها می گیرد، سپس می پرسد: تو این جنگ، تو طرف کی هستی؟

 

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی کلاغ سیاه 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا