سریالسریال خارجی

خلاصه داستان قسمت ۵ سریال ترکی استانبول ظالم

در این مطلب از سایت کولاک خلاصه داستان قسمت ۵ سریال ترکی استانبول ظالم را برای شما کاربران عزیز و علاقمند به سریال های ترکی آماده کرده ایم که در ادامه این پست می خوانید. سریال zalim istanbul در ژانر درام ساخته شده است و بازیگران این سریال عبارتند از؛ بهار شاهین، برکر گوون، سرا کوتلوبی، مینه توگای، دنیز اگور، ادریس نبی تاشکان، فیکرت کوشکان، سیمای بارلاس، اوزان دولونای.

سریال ترکی استانبول ظالم

خلاصه داستان قسمت ۵ سریال ترکی استانبول ظالم

جنک در اتاق، جمره را می بوسد اما جمره او را هول داده و سیلی ای نثارش میکند. سپس با عجله به طبقه پایین میرود و با خواهرش که مخفیانه در عمارت گشت میزد رو برو میشود. جنکه از خانه بیرون میرود و شنیز او را با ماشین تعقیب می کند. وقتی سحر از نریمان می شنود آگاه برای خریدن دخترش پول داده، خشمگین شده و برش لبریز میشود. او با داد و فریاد به ویلا رفته و به آگاه ناسزا می گوید. او پول هایی که آگاه به تریمان داده بود را به صورسه آگاه می گوید، و می گوید دختر من مانند وسایل این خانه خرید نی نیستا.

آگاه پوزخند میزند و گمان می کند که آن زن پول را نپسندیده و این کارها برای گرفتن پول بیشتر است. اما سحر عصبانی تر میشود و دست دخترانش را میگیرد تا آنها را ببرد، اما جرت خود را رها میکند و به پای آگاه می افتد و التماسش میکند. او می گوید که برای عروس شدن به استانبول آمده است و نمیخواهد بازگردد. آگه به تورتن می گوید: این ها رو از خونه بیرون بنداز سحر دست دخترش را میگیرد و می برد، جیوان و داملا از راه میرسند. داما تلفنی با دوستش صحبت میکند و از اینکه دماغ کرم أدوست پسر سابقش شکسته : بسیار خوشحال است.

جیوان به سراغ خانواده اش میرود و میبیند که دارند وسایلشان را جمع میکنند. سحر به پسرش اتفاقی که افتاده بود را نمی گوید زیرا میداند پسرش زودجوش است. شنیز پس از تعقیب جنگ و مطلع شدن از محل اقامتش، به خانه بازمی گردد و وضعیت خانه را میبیند. اما آگاه چیزی از پول ها و دخترسحر نمیگوید، سر به همراه بچه ها و مادرشوترش چمدانها را برمیدارند و خانه را ترک میکنند، وقتی در اتوبوس نشسته اند، جرن از اینکه دوباره به خانه ی سوخته و خرابه برمیگردد شدیدا ناراحت است. او با حالت دیوانه واری بند می شود و آرزو می کند کاش آن مرد با بولی عایش او را خریه ۸ بود ولی به خانه روستایی باز نمی گشت.

همچنین با داد و فریاد می گوید تمام مادرها از خدایشان است که دخترشان با پسری پولدار ازدواج کند اما مادر او برعکس است، حیوان عصبی شده و به سمت جریان حمله میکند اما سحر حلویش را می گیرد در وبلا، آگاه در اتاق ندیم از دست سحر غر میزند و شاکی ست ندیم دست عمویش را میگیرد. آگاه متوجه میشود که ندیم سعی دارد چیزی به او بگوید و جلویش می نشیند، ندیم به سختی کشه پرستار را به زبان می آورد، آگاه میفهمد که تدیم از آن دختر پرستار یعنی جمره خوشش آمده است. او قول میدهد که آن پرستار دوباره باز خواهد گشت دوست پسر سابق داملا که کرم نام داشت از جیوان بخاطر کتک زدنش شکایت میکند.

پلیس ها به خانه ی آگاه می آیند و سراغ راننده ی داماد را میگیرند زیرا از او شکایت شده، آگاه وقتی از قضیه مطلع میشود، نقشه ای میکشد تا سحر از حرفهایش پشیمان شده و بازگردد. او خودش هم از جیوان به دلیل دزدی و خسارت به ماشین شکایت میکند. اما اینها ساختگی هستند تا جرم حیوان را سنگین تر کند، شنیز از اینکه داملا بدون اجازه از خانه بیرون رفته بود عصبانی است و دخترش را سرزنش میکند، زیرا با اشتباهی که مرتکب شده، سوژه ی اخبار می شود. آگاه با پدر گرم صحبت می کند تا نام دخترش را از صحنه ی جرم پاک کند اتوبوس در جاده توسط پلیس متوقف میشود و پلیس ها جوان را با خود به اداره میبرند، سکر و لامترهایش که دلیل دستگیری حیوان را نمیدانند، پیاده شده و به استانبول باز می گردند.

جیوان تا صبح در بازداشتگاه می ماند و حتی وکیل دولت نهم نمی تواند برایش کاری کند. آگاه به اداره پلیس می رود تا با سحر صحبت کند. او لیستی از جرایمی که حیوان مرتکب شده به سر می دهد. اما سحر به گفته های جوان در اتاق بازجویی اعتقاد دارد و اتهام به دزدی را باور ندارد…

بیشتر بخوانید:

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی استانبول ظالم

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا